چهارشنبه 6 فروردین 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

تحریم های اقتصادی و حقوق بشر، گفت و گوی المانیتور با اکبر گنجی

اکبر گنجی
باید به تجربه های موجود نگریست. عراق 13 سال تحت شدیدترین تحریم های اقتصادی قرار داشت...آیا فشار خارجی در عراق موجب بهبود وضعیت حقوق بشر در آن کشور شد یا سرکوب های رژیم صدام حسین را افزایش داد؟ وقتی یک رژیم سرکوبگر خود را با تهدید خارجی و خطر نابودی مواجه می بیند، بر سرکوب داخلی خواهد افزود. برای این که برای او مسأله به مسأله مرگ و زندگی تبدیل شده است

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


لینک به منبع

پرسش: برخلاف رئیس مجمع عمومی سازمان ملل که گفت آقای روحانی به وعده هایش در زمینه حقوق بشر عمل نکرده است، یکی از جامعه شناسان ایرانی محمود صدری نگاه خوش بینانه ای دارد و در مصاحبه اخیر خود روشنفکران را "به همگرائی تاریخی ملت ایران که به دولتی میانه رو رای داده بها دهند و تلاش کنند تا نبوغ جمعی مجسم در این گزینه ملی را تئوریزه کنند" فرامی خواند. بنظر شما وضعیت حقوق بشر روبه بهبود می رود با دولت کنونی؟

پاسخ: وضعیت نسبت به دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد از جنبه های گوناگون بهتر شده است. اما با انتظارات دموکراسی خواهان و مدافعان حقوق بشر فاصله بسیار دارد. دولت روحانی واقعا به دنبال بهبود وضعیت حقوق بشر است، اما با موانع ساختاری روبرو است. از جمله نهادهای تحت امر آیت الله خامنه ای( قوه قضائیه، نیروهای امنیتی، و...)، مجلس تحت سلطه محافظه کاران افراطی و غیره.

همیشه نباید فکر کرد که انگیزه های خوب اخلاقی سیاستمداران را به سوی رفتارهای نیکو می کشاند. این فرض را در نظر بگیرید: اگر حسن روحانی و دولت اش نزاع هسته ای را حل کنند، کلیه تحریم های اقتصادی لغو شوند و رابطه دوستانه با آمریکا محصول توافق هسته ای باشد، ممکن است آنان به قهرمانان ملی ای تبدیل شوند که مسأله لاینحل 35 ساله را حل کرده اند.

اما همه این اهداف، نیازمند مشروعیت دموکراتیک دولت است. یعنی دولت روحانی وقتی در مذاکرات قدرتمند ظاهر خواهد شد که از پشتوانه گسترده رضایت مردمی برخوردار باشد، حتی یک زندانی سیاسی و عقیدتی وجود نداشته باشد، رسانه ها و احزاب و نهادهای مدنی آزاد باشند. اقلیت های جنسی و مذهبی و قومی، "شهروندان آزاد و برابر" به شمار روند.

فرض کنید که روحانی و ظریف هیچ اعتقادی به دموکراسی و حقوق بشر نداشته باشند، اما آنان به خوبی آگاهند که نمی توانند قدرتمندانه مذاکرات موفق با غرب را پیش برند، وقتی که در حین مذاکرات سرکوب ادامه داشته باشد. آنان واقعا خواستار بهبود وضعیت حقوق بشر و دموکراتیزه شدن ساختار سیاسی هستند، برای این که بتوانند مهمترین مسأله "امنیت ملی" ایران را حل کرده و "منافع ملی" کشور را هم تأمین نمایند. روحانی طی همین مدت بارها با آیت الله خامنه ای جهت آزادی رهبران جنبش سبز(موسوی و کروبی) و کلیه زندانیان سیاسی مذاکره کرده و حتی تضمین داده است که با آزادی آنان هیچ مسأله ای پیش نخواهد آمد.

پرسش: شما در مقاله در هافینگتون پست نوشته اید که توافق هسته ای با ایران را به نفع حقوق بشر در ایران شمرده اید. آیا اگر غرب با ایران بر سر برنامه هسته ای توافق کند آیا این باعث نمی شود که رژیم چون خیالش از فشار خارجی راحت است به سرکوب های داخلی بیشتر دامن بزند؟( به عبارت دیگر ترس از نیروی خارجی باعث می شود که بر شدت سرکوب کاسته شود. برای نمونه آزادی زندانی سیاسی قبل از سفر آقای روحانی به نیویورک، بخاطر غرب بود.)

پاسخ: در مورد "روابط فشار دولت های خارجی بر رژیم غیر دموکراتیک و بهبود حقوق بشر یا گسترش سرکوب"، هیچ قانونی وجود ندارد که از روابط علت و معلولی سخن بگوید، حداکثر می توان از "همبستگی" سخن گفت.

به گفته وزیر خزانه داری آمریکا، "شدیدترین تحریم هایی که در طول تاریخ بتوان علیه کشوری وضع کرد، علیه ایران وضع شده است". خوب "فشار خارجی" بیشتر از این چه می تواند باشد؟ تنها گزینه باقی مانده، گزینه حمله نظامی به ایران است.

باید به تجربه های موجود نگریست. عراق 13 سال تحت شدیدترین تحریم های اقتصادی قرار داشت و طی آن دوره نیم میلیون کودک عراقی زیر 5 سال کشته شد. وقتی در این خصوص از خانم آلبرایت - وزیر امورخارجه وقت آمریکا - پرسیده شده آیا این امر ارزشش را داشت؟ او گفت که آری ارزشش را داشت.

آیا فشار خارجی در عراق موجب بهبود وضعیت حقوق بشر در آن کشور شد یا سرکوب های رژیم صدام حسین را افزایش داد؟ وقتی یک رژیم سرکوبگر خود را با تهدید خارجی و خطر نابودی مواجه می بیند، بر سرکوب داخلی خواهد افزود. برای این که برای او مسأله به مسأله مرگ و زندگی تبدیل شده است. در نهایت پس از اثبات دروغ های دولت جرج بوش در مورد وجود سلاح های کشتار جمعی و رابطه صدام حسین با القاعده، او به دولت عراق 24 ساعت مهلت داد و سپس به عراق حمله و آن کشور را اشغال کرد. اما باید بدانیم که:

اول- تحریم های اقتصادی مجازات جمعی مردم یک کشورند و لزوماً موجب سرنگونی رژیم های دیکتاتوری نمی شوند.

دوم- تحریم های اقتصادی بلند مدت، بافت های داخلی جوامع را نابود می سازند. میلیون انسان باید با مرگ دست و پنجه نرم کنند. آنان باید دست به هرکاری بزنند تا زنده بمانند. مسأله زنده ماندن به مسأله اصلی همگانی تبدیل خواهد شد. برای زنده ماندن، فضایل اخلاقی باید نادیده گرفته شود. یعنی سرقت و کلاهبرداری و عدم پرداخت قرض ها و...به مسأله ای عادی تبدیل می شود. بدین ترتیب، "اعتماد" و "اطمینان" که اساس سرمایه اجتماعی است، نابود می شود. در این وضعیت چون رژیم استبدادی بر سرکوب های خود افزوده، نابودی درونی جامعه دیده نخواهد شد. اما به محض سقوط دیکتاتوری، شاهد علنی شدن موج نفرت، کینه، انتقام و خشونت فراگیر خواهیم بود.

سوم- در وضعیت مرگ و زندگی، حقوق بشر و دموکراسی و آزادی، کاملاً به حاشیه رانده خواهند شد.

چهارم- نیروهایی چون القاعده که در عراق وجود نداشتند، با تحریم ها و حمله نظامی آمریکا، در چنین بستری زاده شده و بسیار رشد کردند.

همین داستان در لیبی و سوریه تکرار شده است. فاجعه سوریه را بنگرید که "فشار خارجی" چگونه یک جامعه را نابود کرد. آیا وضع حقوق بشر در سوریه بهتر شد؟ رژیم جنایتکار اسد و مخالفانش- به گزارش های متعدد شورای حقوق بشر سازمان ملل و دیگر نهادهای حقوق بشری بین المللی- مرتکب جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت شده اند. اینک تروریست های مشابه القاعده از 70 کشور جهان در سوریه در حال جنگ اند.

تحریم های اقتصادی علیه ایران نیز به اعتراف مقامات ایران و خصوصاً دولتمردان آمریکایی و اروپایی، در زوال اقتصادی ایران بسیار موثر بوده اند. رشد اقتصادی در سال 1392 به منفی 8/5 تنزل یافت، تورم به 40 درصد افزایش یافت، بیکاری گسترش یافت، فساد به شدت افزایش یافت، و پیامدهای ناگوار دیگر. خوب اثرات رکود تورمی بر زندگی مردم عادی چیست؟

طبقه متوسط به عنوان ای جنت دموکراسی به طبقه فقرأ تبدیل شده و جنبش دموکراسی خواهی فاعلانش را از دست خواهد داد. دموکراسی محصول موازنه قوا میان دولت و جامعه مدنی است.

تبدیل توافق هسته ای موقت به دائمی، بهبود روابط ایران با دولت های غربی، برقراری رابطه میان ایران و آمریکا، لغو کلیه تحریم های اقتصادی، رفع تهدید خارجی،همه و همه، می تواند راهگشای قدرتمند کردن مردم از طریق سازمان یابی آنان و گسترش جامعه مدنی باشد. در آن صورت، تمام مسأله رژیم و طرفدارانش این نخواهد بود که تمام وقت باید به دنبال کشف توطئه های دولت های خارجی و حمله نظامی آنان برای نابودی خویش باشند. فراموش نکنیم: دموکراسی و حقوق بشر با توسعه اقتصادی همبستگی بالایی دارند.

پرسش: شما یکی از مخالفان کمکهای مالی دولت های غربی بویژه آمریکا به مخالفان جمهوری اسلامی و طرفداران دموکراسی و فعالان حقوق بشر هستید. با این توصیف که آمریکا و کشوری های غربی اگر چه از حقوق بشر سخن می گویند اما اقدام واقعی در این باره انجام نمی دهند نمونه آن رفتار آنها با اسرائیل و عربستان است ، کشورهای خارجی چه کمکی برای پیشرفت دمکراسی و حقوق بشر می توانند بکنند؟ و چه اقداماتی از سوی کشوری های غربی امکان به خط انداختن وضعیت حقوق بشر و دمکراسی در ایران دارد؟

پاسخ: من صرفا درباره اپوزیسیون- یعنی افراد و گروه هایی که قرار است رژیم را سرنگون و جایگزین آن شوند- سخن گفته ام. نمی شود که زمامداران یک کشور بدهکار و مدیون دولت های خارجی(آمریکا، اسرائیل، عربستان سعودی، روسیه، چین، و...) باشند. در این صورت به مزدور آنان تبدیل خواهند شد.

به گروه هایی که طی 35 سال گذشته از دولت های خارجی کمک مالی گرفته اند، بنگرید. چه کرده اند؟ آیا اقدامات تروریستی و جاسوسی فعالیت حقوق بشری است یا در همه کشورها - از جمله آمریکا و اسرائیل - جرم بوده و مجازات های سنگین دارد؟

اما درباره کمک های مالی آموزشی- از جمله بورسیه های تحصیلی به دانشجویان، فلوشیپ های تحقیقاتی به استادان، و...- و توسعه ایی کاملاً موافق بوده و هستم. فکرش را بکنید اگر آن یک و نیم هزار تریلیون دلار - هزینه جنگ های افغانستان و عراق- صرف آموزش و توسعه منطقه خاورمیانه می شد، اینک منطقه چه وضعیتی داشت؟ چرا ده ها هزار جوان خوش فکر ایرانی را به عنوان دانشجوی رشته های علوم اجتماعی بورسیه نمی کنند؟

دولت های غربی می بایست به طور غیر دبل استاندارد به نقض حقوق بشر توسط هر کشوری اعتراض کنند، از فعالین دموکراسی خواه و مدافعان حقوق بشر حمایت اخلاقی و معنوی به عمل آورند، برای کلیه افرادی که مستقیماً در سرکوب مردم کشورشان نقش دارند، در شورای حقوق بشر سازمان ملل پرونده تشکیل داده و راه های مجازات آنان را هموار سازند، از فروش وسائل سرکوب به دولت های سرکوبگر خودداری کنند، سرمایه گذاری کلان اقتصادی را به تشکیل اتحادیه های مستقل کارگری و بهبود وضعیت حقوق بشر منوط سازند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016