شنبه 9 فروردین 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

رویای اتحاد اپوزیسیون منفعل با امضا منشور اتفاق ملی!٬ بیژن صف‌ سری

بيژن صف‌سری
حکایت گروهی از اپوزیسیون منفعل خارج نشین هم حکایتی است که دیگر چنگی به دل نمیزند ،چرا که عاقبت سی و پنج سال انفعال و به هم پریدن این دسته از اپوزیسیون امروز بر همگان نمایان است ، که که تعداد کثیری ازاین جماعت یا با داعیه نجات وطن ، ساز جدایی تکه ای از خاک وطن را می نوازند تا حکومتی خود مختار برای خود و اهل قبیله خود تاسیس کنند

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


حکایت گروهی از اپوزیسیون منفعل خارج نشین هم حکایتی است که دیگر چنگی به دل نمیزند ،چرا که عاقبت سی و پنج سال انفعال و به هم پریدن این دسته از اپوزیسیون امروز بر همگان نمایان است ، که که تعداد کثیری ازاین جماعت یا با داعیه نجات وطن ، ساز جدایی تکه ای از خاک وطن را می نوازند تا حکومتی خود مختار برای خود و اهل قبیله خود تاسیس کنند، و یا اگر تجزیه طلب هم نباشند ، انچنان در توهم بسر می برند که نه حرف شان حرف حساب است و نه منطق غیر ازجنگ و حمله بیگانگان به وطن را می پذیرند ، لاجرم ملت چشم انتظارقهرمان و ناجی هم ، تن میدهد به شیخ کلید داری که با حربه حرف نه تنها جمع کثیری ازجماعت خوش باور داخل کشور را مسحور خود ساخته بلکه برخی ازاپوریسیون بیرون از چار دیواری وطن را هم مسخ خود میکند آنقدر که گروهی بار وبندیل را می بندندو به کشور بر می گردند(تعداد زیادی از این گروه به محض ورودشان به کشور در همان فرودگاه کت بسته به اوین برده شدند و برخی هم بعد از ممنوع خروج شدن در نوبت سین جین پس دادن هستند) و گروهی هم در شش و بش و استخاره کردن برای بازگشت به وطن بسر می برند ، حال در چنین شرایطی فراخوان امضا " منشور اتفاق ملی " با هدف اتحاد اپوزیسیون این چنین منفعل و متوهم نقل سیل عسل مولاناست .

فرا خوان آقای نوری زاده برای امضا «منشور اتفاق ملی »ضمن آنکه همت وطنخواهانه ای است اما در عین حال یاد اور این حکایت گفته شده از سوی استاد پاریزی است که درهمین ایام نوروزی خبر در گذشت این استاد بی بدیل ، بسیاری از اهل قلم ودوستداران این تاریخ نگارفرزانه را سیاه پوش کرد.
استاد پاریزی نقل می کرد شیخی در یزد مرحوم «جیحون» را که گویا شراب خواره هم بوده است٬ ولی شاعر خوبی بود تکفیر میکند٬ و به همین دلیل جیحون به کرمان مهاجرت کرد. و در کرمان مقیم شد.

باری٬ روزی در مجلس روضه ای در یزد که آن شیخ نیز حضور داشت٬ جیحون برخاست و یک نوحه بسیار زیبا که با آهنگ ساخته بود: ای حرم کعبه ات زحلقه بگوشان.... با لحنی دلپذیر تا پایان خواند٬ به حدی که مجلس را به شوق و حرارت در آورد و شیون از اهل مجلس برخاست٬ و آن شیخ تکفیرکننده نیز به گریه افتاد٬ وقتی به او گفتند که: این جیحون بود که این نوحه را خواند شیخ به لهجه یزدی و با صدایی که اطرافیان شنیدند گفت:این جیحو نوک هم آخر خودشو آمورزوند.

بی شک برای برون رفت از شرایط امروز وطن و ملتی که نا امید از همه تن به تقدیر داد ه وبی حرکت و قیام ، گویی در انتظار امداد غیبی نشسته است ، به حرکت در آوردن گروه های "اپوزیسیون " ازادیخواه اقدام وطنخواهانه و ایضا مدبرانه است اما

ا- اجماع بر سر امضا «منشور اتفاق ملی »به خودی خود نمی تواند منجر به اتفاقی گردد که تا کنون به دلیل انفعال و یا عدم اتحاد اپوریسیون ، سی و پنج سال وقوع ان به تاخیر افتاده و باعث دوام و بقای نظام گردیده
2 – پیش از امضا این منشور و اجماع اپوزیسیون ابتدا باید به ترمیم پل ارتباطی مردم داخل کشور با گروه های ازادیخواه خارج از کشور همت گمارد و ذهنیت منفی جامعه بریده ازفعالان سیاسی خارج از کشور را نسبت به اپوریسیون تغیر داد که قطعا با امضا منشوری که هنور بسیاری از احاد ملت از مفاد ان بی خبر هستند ، این تغیر ذهنیت ایجاد نمی شود.

بی شک اتحاد اپوریسیون با همت، هرگز قائم به ایجاد انگیزه از طریق امضا یک توافقنامه مثل فراخوان امضا " منشور اتفاق ملی " نمی تواند باشد چرا که اگربه واقع اپوزیسیون خارج از کشور نیاز به انگیزه برای اتحاد می داشت ، به لطف بی کفایتی زمامداران نظام ولایی ، چه بسیاربهانه ها بوده و هست که می توانست بهانه و انگیزه اتحاد این جماعت باشد از جمله همین ماجرای اخیر جانسوز مرگ یکی از مرزبانان به گروگان گرفته شده از سوی گروهک تروریستی " جیش العدل " که می توانست ضمن زدودن ذهنیت منفی ملت از اپوزیسیون خارج از کشور، گام مثبت برای یک اعتراض ملی و همه جانبه برای تحت فشار قرار دادن نظام باشد،و صرف نظر از اختلاف نظر های عقیدتی و مرامی ، این اعتراض همگانی و یک پارچه را به سمت و سویی برده می شد که بی شک نتیجه ان کشته شدن یک سرباز وطن نبود طرفه آنکه اگر غرض از مبارزه، نجات وطن است اول باید سرباز وطن را که به گروگان گرفته شده است نجات داد ، و یا در موارد مشابه دیگر از قبیل ماجرای خشک شدن دریاچه ارومیه و...الخ.
اگر چه واکنش هایی از سوی برخی از گروه های اپوزیسیون در موضوعات مثل نجات مرزبانان و یا اعتراض به خشک شدن دریاچه ارومیه وجود داشته و دارد اما ، هیچگاه همسان و هم طراز با یک اعتراض ملی و فراگیرنبوده در حالیکه می توانست هر یک از این وقایع تلخ و ناگوار از سوی یک اپوریسیون متحد و یک پارچه بر علیه نظام سازماندهی شود آنچنانکه برخی از مبارزان و فعالان مدنی هم اکنون خود جوش به چنین همتی اهتمام دارند مثل طرح ماجرای ازاد سازی سرباز اسرائیلی ازاسارت گروگانگیر های حماس ،که تلنگر بجا و بزنگاه ای برای تحریک عرق ملی ایرانیان نسبت به بی تفاوتی نظام در شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک بود اما تاثیر چنین اقدامات خود جوش با اقدام سازمان داده شده از سوی اپوریسیون متحد و یک پارچه بی شک قابل قیاس نخواهد بود و حکم آن ضرب المثل معروف را دارد که " دانه فلفل سیاه و خال مه رویان سیاه / هر دو جانسوزند اما این کجا و آن کجا .

الغرض آن گروه از اپوزیسیون منفعل و متوهمی که 35 سال بجای مبارزه بر علیه نظام حاکم ، مدام در حال یقه گیری با دیگر گروه های مخالف رژیم بوده وخود را قیم 70 میلیون جمعیت داخل کشور می داند و یا اهداف تجزیه طلبی را پی می گیرد نمی توان با فراخوان امضا یک توافقنامه به صرافت انجام وظیفه ملی واداشت تا در مقابله با دژخیمان نظام ولایی که امروز با رخنه در وطن پرستان با حربه زر و زور، برخی از اپوزیسیون نما ها را از"مخالف" به "موافق" نظام تبدیل می کند به گونه ای که از آن بوی وطن خواهی بر اید، قابل اعتنا و اعتماد نیست و نمی توان گره به زلف ازادی او زد بلکه باید چشم امید به پایان ظلم پذیری ملت داشت که عنقریب به همت وطن پرستان بی ادعا ، بر علیه ظلم و نظام حاکم قیام خواهند کرد .

بیژن صف سری


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016