گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
11 مرداد» سايت احمدینژاد رسما تعطيل شد + عکس6 مرداد» زيباکلام: دولت دهم يک چهارم يارانه را به يک روزنامه دادهاست
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! دلیل عدم انتقاد از احمدینژاد از زبان حدادعادلايسنا: نسبت احمدینژاد با اصولگرايان مثل کسی است که نمک خورده و نمکدان شکسته. حالا بعد از چندين سال حدادعادل صريح و بیپرده از نمکی که احمدینژاد روی زخمهای اصولگرايان پاشيده، سخن گفته است. غلامعلی حدادعادل که دو سال از رياستش بر مجلس هفتم با دو سال اول رياست احمدینژاد بر دولت مقارن و همان وقت متهم به مدارا با دولت بود، در مصاحبهای با سايت خبری «پارس» گفته: «دولت آقای احمدینژاد در چهار سال دوم خود، هزينههای بسيار بالايی را به نظام و کشور تحميل کرد که همه اين هزينهها و خسارتها به پای اصولگرايان نوشته شد.» شخصيتها و گروههای حزبی و غيرحزبی در طی سالهای گذشته بويژه از بعد از انتخابات پرحرف و حديث ۸۸ بارها نسبت به اقدامات احمدینژاد هشدار داده و انتقاد کردند، اما همين انتقادات نيز به جرم تضعيف دولت از سوی شخصيتها و گروههای اصولگرا تخطئه شد. از ميان اصولگرايان هم کسانی بودند که نسبت به روند اقدامات احمدینژاد انتقاد داشتند اما محکوم به سکوت بودند. چندی پيش سيدمهدی طباطبايی عضو جامعه روحانيت مبارز (از تشکلهای مذهبی - سياسی اصولگرا) درباره حمايت اصولگرايان از احمدینژاد گفته بود: «برخی اصولگرايان در حمايت از احمدینژاد اشتباه کردند اما شهامت و جرأت گفتن آن را نداشتند.» حدادعادل، دليلِ نبودِ اين شهامت را اينطور توضيح داده است که «در مقابلِ احمدینژاد امکان فرياد نداشتيم که مبادا اصلاحطلبان امتياز بگيرند.» البته او در ادامه گفتوگويش گفته که «سکوت و همراهی (با احمدینژاد) نيز در مقاطعی ممکن نبود»، اما توضيحی درباره مصداقهای اين سکوت شکستنها نداده است. رياست احمدینژاد بر پاستور، معلول اختلافاتی بود که از سال ۸۴ اصولگرايان در پس پرده با آن دست و پنجه نرم میکردند و بخشی از توانشان هم مصروف پنهان کردن همين اختلافات میشد. «محمدباقر قاليباف» و «علی لاريجانی» دو گزينه اصلی اصولگرايان در انتخابات ۸۴ بودند اما بخت با احمدینژاد يار شد و در نهايت اصولگرايان هم با او يار شدند اما او پس از به دست گرفتن قدرت هرگونه انتسابش به جريان اصولگرايی را منکر شد. حدادعادل خود در اينباره گفته: «در سال آخر خاتمی، فضای خوبی بين اصولگرايان حاکم بود اما با آمدن احمدینژاد بسياری از اصولگرايان دچار سردرگمی شدند.» همين اختلافات در چهار سال دوم رياست او بر دولت نيز ادامه يافت. تنها پس از ارديبهشت ۹۰ و خانهنشينی محمود احمدینژاد بر سر استعفا يا ابقای وزير اطلاعات بود که اصولگرايان کمی از او فاصله گرفتند. اصولگرايان محافظهکار هرچند اين اقدام احمدینژاد را برنتابيدند اما از انتقاد صريح نيز چشمپوشی و به طرح انتقادات خود در محافل خصوصی اکتفا کردند. جبهه پايداری که از راستهای جوان و راديکال، زير نظر آيتالله مصباح يزدی از همين تاريخ به بعد تشکيل شد، نيز در اين باره تنها دست به دامن تأويل و قائل به تفکيک احمدینژاد از اسفنديار رحيم مشايی شد. فاصله گرفتن اصولگرايان از احمدینژاد در يک سال منتهی به انتخابات اما شدت بيشتری گرفت. اصولگرايان برای پيروزی در انتخابات ۹۲ ناچار به تفکيک احمدینژاد از خود بودند اما حمايت بیچون و چرای سالهای گذشته اين جريان از آنچه معجزه هزاره سوم نام گرفته بود، باور آن را دشوار میکرد. پس از انتخابات رياست جمهوری ۹۲ نيز همين روند ادامه دارد و با پررنگتر شدن فعاليت احمدینژاد از آغاز سال ۹۳، اين تلاشها بيشتر هم شده است. پژمانفر - از اعضای جبهه پايداری - پس از حضور احمدینژاد در مشهد به مناسبت سالگرد ارتحال امام(ره) گفت: «زنده کردن يک مُرده اشتباه بزرگی است... احمدینژاد تمام شد و رفت.» سيدکمال سجادی سخنگوی جبهه پيروان خط امام و رهبری (از تشکلهای اصولگرا) نيز گفته که «تفکر احمدینژاد جايگاهی در فضای سياسی کشور و آينده ندارد و اين تفکر تمامشده تلقی میشود.» اظهارات اصولگرايانی که روزی حامی پر و پا قرص احمدینژاد بودند، کمی رنگ فرافکنی دارد اما بوی پشيمانی هم از آن به مشام میرسد. شايد از ميان اصولگرايان، حدادعادل میتواند جز اولين کسانی به حساب آيد که «شهامت» گفتن اشتباه اصولگرايان را پيدا کرده است. Copyright: gooya.com 2016
|