گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
31 تیر» مقاله روزنامه اعتماد عليه سخنان آيت الله مصباح12 تیر» مصباح يزدی: دولت در قبال آخرت مردم مسوول است
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! مصباح: انقلاب نمیکردیم پیشرفتهتر بودیممصباح یزدی گفت: اشخاصی که میگویند عدهای دین را نمیشناسند و متوهم هستند، اینها دین خود را با الهام از فرهنگ غربی تفسیر میکنند و شناخت آنها نسبت به دین، به گونهای نیست که امام(ره) آن را معرفی کرد. به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در دیدار با اعضای شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی که به مناسبت سالگرد شهدای مؤتلفه اسلامی انجام شد، با اشاره به اینکه "دغدغه افراد برای رفع آسیبها و خطراتی که نظام اسلامی را تهدید میکند، مقدس است"، افزود: اما اینکه انسان در برابر این خطرها، تهدیدات، کجاندیشیها و کجرفتاریها، باید چه کند و وظیفه فردی، گروهی و اجتماعی او چیست، بحث دیگری است که فهمیدن آن ساده نیست و آیه یا روایت متواتری در این زمینه برای شناخت جزئیات رفتار در چنین شرایطی هم نداریم. وی با اشاره به اینکه "در این زمینه دو گونه نگاه جزئی و فراگیر به این مسائل و خطرات وجود دارد"، تصریح کرد: در نگاه جزئی به مشکلات و تهدیدها، هرکس با توجه به نوع تفکر و محیطی که با آن سروکار دارد، برداشت میکند، به عنوان نمونه یک طلبه، مخالفت با احکام شرع را تهدید تلقی میکند؛ یک نظامی، تهدیدهای نظامی که متوجه کشور است را مدنظر قرار میدهد؛ یک سیاستمدار نحوه تعامل و آشتی با دنیا یا مقابله با آن را مورد توجه قرار میدهد. هنرمندان نیز توجهشان بیشتر به هنر است. مصباح یزدی ادامه داد: جزئی نگری برای اصلاح جامعه کافی نیست. در این نوع نگاه هرکس جزئی از تهدیدات را مدنظر قرار میدهد و گاه این اجزا ظاهرا هیچ ارتباطی با هم ندارند، در حالیکه جامعه، به مثابه یک پیکر واحد است که همه بخشها ولو ظاهرا به هم ربطی نداشته باشند، اما از یک مرکز مدیریت میشوند. لذا نیاز به یک نگاه فراگیر به معنای تدبیر در امور جامعه، هماهنگی بخشهای مختلف و نظارت بر اجرای قوانین نیاز است که میتوان عنوان این نگاه فراگیر را سیاست گذاشت. این عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه "با جزئینگری نسبت به مسائل، میتوان لیستی از مشکلات را در اجزاء مختلف تهیه کرد"، یادآور شد: از طرفی همه این اجزا به نحوی در سیاست دخالت دارند و از طرف دیگر سیاستهای کلی بخشهای مختلف کشور را که وظایف خود را در آن اجزا بر عهده دارند، جهتدهی میکند. وی گرانی را یکی از مشکلاتی عنوان کرد که در همه دنیا حتی آمریکا نیز مطرح است و هر دولتی در کشور ما نیز که بر سر کار بیاید، قصد سامان دادن به مسائل اقتصادی را دارد. هرچند لازمه تشکیل نظام اسلامی، تأمین مسائل اقتصادی جامعه است، اما باید توجه داشت که مهمترین معضل و مسأله در کشور ما، اقتصاد و مادیات نیست، بلکه همان هدفی است که به خاطر آن، انقلاب شد. مصباح افزود: اگر قرار بود مشکل اصلی ما، اقتصاد و مادیات باشد، که در این صورت اگر انقلاب نمیکردیم، بهتر بود؛ چراکه در آن زمان نه تحریمی دامنگیر ملت ایران بود و نه مشکل انرژی هستهای داشتیم و الآن در وضعیت پیشرفتهتری بودیم، زیرا از همان زمان قراردادهایی برای صنعت هستهای منعقد شده و در حال اجرا بود. رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با اشاره به اینکه "انقلاب اسلامی، انقلابی با ماهیت فرهنگی بود، نه اقتصادی"، خاطرنشان کرد: فرهنگ همان باورها و ارزشهایی است که زیربنای رفتارهای آدمی است و هر آسیبی که تاکنون به ما رسیده، از همین ناحیه بوده است. وی با بیان اینکه "وجود جوانهای پاکی که جان خود را برای پیروزی و حفظ انقلاب فدا کردند، محصول کارهای فرهنگی بوده است، نه اقتصادی"، اظهار کرد: تکیه کلام امام(ره)، از روز اول نهضت، اسلام بود و اگر زمانی هم بر میآشفت، به خاطر این بود که برای اسلام احساس خطر میکرد و این نگاه تا آخرین لحظات عمر امام(ره) ادامه داشت، اما برخی مسئولان کمکم اسلام را فراموش کردند، به نحوی که وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی، قید اسلامی را قیدی تشریفاتی تلقی کرده بود و بزرگترین دستاورد فرهنگی وزارت متبوع خود را آزادی میدانست که متأسفانه نمونهای از چنین سخنانی را در وزیر فعلی و همکارانشان نیز شاهد هستیم. مصباح یزدی ادامه داد: این اظهارات بر گرفته از تفکر سکولاریسم است. سکولاریسم، همان مسألهای است که در زمان اصلاحات در سخنرانی هایشان بیان کرده، ترویج کردند و کتابها درباره آن نوشتند و البته هنوز هم میگویند و برخی سخنان دولتمردان فعلی نیز نشخوار سخنان اصلاحطلبان است. این عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اینکه "این عده باور ندارند که اسلام عامل سعادت دنیا و آخرت است و محتوای اسلام، فرهنگی است"، اظهار کرد: برخی از افراد همواره شعار داده و دائم از لفظ «مقام معظم رهبری» دم میزنند، اما در عمق دل، اصلا ولایتفقیه را قبول ندارند، بلکه عمیقاً باور دارند تنها راه نجات بشریت، ایدئولوژی لیبرال و دموکراسی لیبرال است، هرچند در این قالب، دین هم محدود به نماز، روزه، سینهزنی و روضهخوانی میتواند وجود داشته باشد. وی همچنین اظهار کرد: اگر دین منحصر در نماز و روزه و سینهزنی بود، پس چرا انقلاب شد؟ مگر روضهخوانی از درون کاخ بصورت مستقیم پخش نمیشد؟ مگر در زمان شاه قرآن منتشر نمیشد؟ مگر حتی در ماههای رمضان از سحر تا صبح صدای مناجاتها بلند نبود؟ اگر اسلام همین بود، چرا امام(ره) نسبت به اسلام احساس خطر کرد؟ این استاد حوزه علمیه افزود: اینکه شخصی بگوید عدهای دین را نمیشناسند و متوهم هستند، در همین مسأله ریشه دارد. چون این عده، دین خود را با الهام از فرهنگ غربی تفسیر میکنند و شناخت آنها نسبت به دین، به گونهای نیست که امام(ره) آن را معرفی کرد. بله، ما دینی را که آنها میگویند، نمیشناسیم، ما دینی را میشناسیم که امام(ره) به ما یاد داده است و برای آن انقلاب شده و خونهای زیادی به خاطر آن فدا شده است. وی خاطرنشان کرد: اگر باور داریم که تنها عامل سعادت ما، دین است و باید به نظام اسلامی نگاهی فراگیر داشت و نه جزئی، اولین قدمی که باید برداشته شود، شناخت اسلام و تلاش برای اجرای آن در جامعه است. یعنی در وهله اول باید آن دینی که امام(ره) برای آن احساس خطر کرد، را به خوبی شناخت و فرهنگ اسلام را زنده کرد. البته اصل این وظیفه بر عهده روحانیت و دین شناسهای واقعی است که دین را به همان معنایی که امام(ره) فهمیده بود، بشناسند و به میدان بیایند وگرنه دینشناسان قلابی به میدان آمده و دین را هرگونه میخواهند به مردم میفهمانند. رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با اشاره به گذشت بیش از 35 سال از انقلاب اسلامی، بر لزوم آسیبشناسی فرهنگی در این زمینه تأکید کرد و گفت: بسیاری از کسانی که در طول نهضت، منبرها رفته و سخنرانیها کردند، قلم زده و مقالهها نوشتند، زندان رفته و شکنجهها شدند، عقبگرد کردهاند! حتی به یاد دارم اولین کسانی را که سعی میکردند در سخنرانیهایشان در مسجد اعظم قم یا تهران، حتی با استناد به آیات قرآن، عنوان امام را برای امام خمینی(ره) ترویج کنند و امروز برخی از آنها برگشتهاند. کسانی که برای جهاد و شهادت، سخنرانیهای پرشور داشتند، امروز عقبگرد کردهاند. بنابراین یک گروه پویا و زنده باید به آسیبشناسی پرداخته و عواملی را که سبب شده تا وضع به اینجا برسد، شناسایی کند و راهکاری برای مقابله با این آسیبها و قرار گرفتن در مسیر صحیح ارائه کند. مصباح یزدی در ادامه افزود: بعد از گذشت 35 سال از انقلاب اسلامی، عدهای فرهنگ را همان ساز و تنبور میدانند و پیشرفت در هنر را ساخت فیلمهایی میدانند که بتوانند در جشنوارههای غربی پذیرفته شوند، ولو اینکه فیلمسازان آن و محتوای فیلمها، ضد اسلام و انقلاب اسلامی باشد. وی افزود: اکثریت دولتمردان وقتی از توسعه نام میبرند، آرمانشان آمریکا، هرچند یکی از ایالتهای سطح پایین آن است. یعنی آروزی نهایی آنها این است که بتوان از امکانات و تجهیزات آنها استفاده کرد و آنها ما را جزء خود بدانند. چنین تفکری است که سبب شده رفتار دولتمردان به جایی برسد که میبینید. عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه "با چند منبر رفتن و سخنرانی نمیتوان فکر چنین افرادی را عوض کرد"، افزود: اگر قرار بود با سخنرانی و نوشتن مقاله، تفکرشان عوض شود، بهترین نمونه، سخنرانیهای موجود امام(ره) و صحیفه امام است که نه تنها بر آنها اثر نمیگذارد، بلکه سعی دارند تا ریشه تفکرات امام را بزنند، همانگونه که بصورت تلویحی و با گفتن اینکه برخی مسائل که در اول انقلاب صورت گرفت، درست نبود یا انقلابی بودن به معنای بالا رفتن از دیوار نیست، برخی تصمیمات و مواضع امام(ره) را اشتباه میدانند و مثلا تسخیر لانه جاسوسی را کاری بسیار اشتباه میدانستند و مواضع امام(ره) در این قضیه را زیر سوال میبرند. مصباح یزدی ادامه داد: وقتی افرادی مبانی دینی خود را سالها در حوزههای علمیه شناختهاند و با چند سال حضور در آمریکا یا انگلیس، اینچنین تغییر کردهاند، چگونه میتوان انتظار داشت که با چند سخنرانی تفکرشان عوض شود؟ البته آنها دشمن قسمخورده اسلام نیستند اما فکرشان عوض شده و اتفاقاً دشمن هم وقتی زمینه را مساعد دیده، روی فکر آنها کار کرده است. بنابراین دین را به گونهای تفسیر میکنند که در راستای تفکرشان است. این استاد حوزه علمیه با اشاره به اینکه "گاه بسیاری از مغالطات هم صورت میگیرد تا این تفکر در جامعه حاکم شود و این امور در زمان اصلاحات نیز رواج داشت"، افزود: وقتی رهبری تا این اندازه بر مسأله فرهنگ تأکید کرده و امسال را به این نام، نامگذاری میکنند، عدهای فرهنگ را همان خواست مردم بیان میکنند که دولت باید برای تحقق آنها بکوشد. گاه نیز گفته میشود مگر اسلام مخالف توسعه است؟ مگر اسلام مخالف آزادی است؟ و سخنانی از این قبیل. در حالیکه اسلام مخالف آزادی و توسعه نیست، اما عملی که آنها انجام میدهند، کاملا مخالف اسلام است. این به خاطر نوع نگاه سکولار است که بر اساس این نگاه، تفکر امام(ره)، تفکری ارتجاعی و عقبمانده تلقی میشود. وی با اشاره به اینکه "باید راهی پیدا کرد تا تفکر صحیح اسلام در مسئولان حاصل شود"، اظهار کرد: باید دنبال برنامهریزی برای آینده بوده و کادرسازی کرد. حداقل برنامهریزی شود تا در آینده این سیر نزولی و دور شدن از ارزشهای اسلام، استمرار پیدا نکند. این عضو مجلس خبرگان رهبری در ادامه با یادآوری ذکاوت و بصیرت آیتالله شهید بهشتی به نقل خاطرهای از او پرداخت و گفت: ایشان قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به دنبال کادرسازی نیروهای انقلابی بود که بعد از سرنگونی رژیم شاهنشاهی بتوانند مناصب کلیدی را در دست بگیرند و بر اساس اسلام حرکت کنند. حتی سالها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، کارهای علمی و تحقیقی برای حکومت اسلامی انجام میداد. بنابراین ما هم باید از هماکنون شرایط آینده را رصد کرده و برای آن برنامهریزی و کادرسازی کنیم. بر اساس این گزارش، این دیدار 26 خردادماه در سالن تشریفات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) برگزار شد. Copyright: gooya.com 2016
|