سه شنبه 31 تیر 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

مقاله روزنامه اعتماد عليه سخنان آيت الله مصباح

اعتماد - يکی از آقايان محترم که در دفاع و پيروزی رييس و دولت قبلی سنگ تمام گذاشت و حتی تاييد ضمنی امام زمان(عج) را از طريق خواب ضميمه رياست جمهوی وی کرد، اخيرا نيز نکاتی در نقد دولت جديد اظهار داشته که محل تامل است از جمله اينکه گفته‌اند: «برخی دولتمردان تنها رفع احتياجات دنيايی مردم را وظيفه خود می‌دانند…آنها برداشتن تحريم‌ها، رفع تورم و حل معضل بيکاری را مهم‌ترين دغدغه خود می‌دانند اما حتی همين کارها را نتوانستند انجام دهند. نهايت کاری را که اين افراد وظيفه خود می‌دانند آن است که هرچه مردم می‌خواهند فراهم کنند آن هم نه در چارچوب دين، بلکه هرچه بخواهند... اگر کسی صحبت از آخرت کند اينها می‌گويند شما بيکاريد که فکر آخرت مردم هستيد ما کار داريم و بايد تحريم‌ها را‌برداريم؛ حالا ديديم که چقدر هم تحريم‌ها برداشته شد، کار ايجاد شد، گرانی‌ها برطرف شد!... مهم‌ترين معضل و مساله در کشور ما، اقتصاد و ماديات نيست، بلکه همان هدفی است که به خاطر آن، انقلاب شد. اگر قرار بود مشکل اصلی ما، اقتصاد و ماديات باشد، که در اين صورت اگر انقلاب نمی‌کرديم، بهتر بود؛ چراکه در آن زمان نه تحريمی دامنگير ملت ايران بود و نه مشکل انرژی هسته‌يی داشتيم و الان در وضعيت پيشرفته‌تری بوديم!» پيرامون اين نظرات چند نکته وجود دارد که توجه ايشان را بايد به آن جلب کرد.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


۱- هيچگاه کسی نگفته است، کسانی که به فکر آخرت مردم هستند، بيکارند. اتفاقا برعکس اين ادعا مطرح می‌شود که چرا کسانی که وظيفه و رسالت آنها طرح معنويت و خدا و آخرت است و بايد بنيان‌های اخلاقی جامعه را تقويت کنند، به امور غير اخروی اهميت بيشتری می‌دهند و وظيفه و رسالت اصلی خود را در مقام يک روحانی فراموش می‌کنند. آنچه که آنان می‌گويند اين است که ما در مقام دولت وظيفه پرداختن به آخرت مردم را نداريم، هر چند در مقام غير دولتی به چنين رسالتی نيز می‌پردازيم. ما مثل وکيلی هستيم که در امور معينی از جانب موکِّل خود وکالت داريم. دولت وکيل مردم در انجام وظايف خاصی است و کسی که رييس‌جمهور شده هنگام نامزدی خود برای اخذ رأی و وکالت از مردم اين سياست‌ها را شرح داده که عمده آن حول محور رفع تحريم‌ها و اقتصاد بوده است. بنابراين خلط کردن اين مباحث اشکال جدی دارد.

۲- فرض کنيم که وظيفه دولت پرداختن به امور اخروی مردم است، در اين صورت دولت مورد تاييد ايشان که ۸ سال عهده‌دار مطلق امور جامعه بود، تا چه حد توانست مردم را متوجه آخرت کند؟ آيا مردم و جامعه ما در ۸ سال حکومت فرد مورد تاييد ايشان آخرت‌گراتر و بامعنويت‌تر شدند؟ آيا اخلاق و راستی در دوره ايشان گامی به جلو برداشت؟ يا برعکس در همه اين موارد عقبگرد داشتيم. اگر ايشان هيچ دولتی را مصداق تاييد نظر و رأی خود نمی‌دانست، شايد می‌توانستيم بگوييم بايد منتظر حضور ايشان يا دولت متبوع و مورد نظرشان بود تا بلکه مردمی آخرت‌گرا پرورش دهند، ولی از آنجا که تجربه ايشان و دولت مورد نظرشان هنوز هم پيش چشم همه است، بايد ابتدا عملکرد و دستاوردهای آخرت‌گرای آن دولت را تبيين کنند، بعد به نقد ديگران بپردازند.

۳- اينکه به صورت احتجاجی درباره برداشته نشدن تحريم‌ها جدلی بحث کرده‌اند، نيز ناشی از يک برداشت نادرست ديگر است. روابطی که به دست دولت مورد تاييد ايشان ۸ سال تخريب شد، با يک سال و دو سال و حتی ۸ سال اصلاح نمی‌شود. هر سال تخريب نيازمند چند سال بازسازی است البته اگر اجازه داده شود. سياست خمره رنگرزی نيست که بتوان تحريم‌ها را در داخل آن کرد و با رنگ ديگری آن را بيرون آورد. اين ذهنيت غلط در دولت گذشته بود که سياست را به مثابه خمره رنگرزی تصور می‌کردند. کدام اختلافی است که ۸ سال به شديدترين وجهی عميق شود، ولی در عرض فقط يک سال ترميم شود و همه مشکلات برطرف شود. اگر چنين باشد دستاوردهای حکومت امام علی (ع) را چگونه ارزيابی خواهند کرد؟ ظاهرا برخی از آقايان هنوز به عمق منازعه هسته‌يی پی نبرده‌اند که انتظار داشته‌اند در همين مدت کم تحريم‌ها برطرف شود. با وجود اين؛ همين قدر که اين دولت توانسته سايه جنگ را از سر منطقه و ايران کم کند و با درايت جريان رو به تخريب گذشته را متوقف و حتی معکوس کند، کار بزرگی صورت داده است.

۴- در مورد هدف انقلاب هم دو نکته را نبايد فراموش کرد: اولا هدف انقلاب در سخنان رهبر انقلاب در سال ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ و انتقاداتی که به رژيم گذشته داشتند مشهود است و چنين نيست که بی‌عدالتی، فساد، فقر و اقتصاد جزو اين اهداف نبوده است. نکته مهم‌تر اينکه همه هدف انقلاب را دولت نمی‌تواند محقق کند، بلکه هدف اصلی انقلاب، آزاد شدن همه نيروها از جمله روحانيون بود تا اين افراد بتوانند چنانچه شايسته است به تبليغ دين بپردازند و صد البته که اين آزادی برای امثال ايشان الآن وجود دارد و می‌توانند چنين وظيفه‌يی را انجام دهند و اينکه بخواهند وظيفه و رسالت آنان را دولت عهده‌دار شود، مخالف هدف انقلاب است.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016