ناگفتههای صادق زيباکلام از ديدار با خامنهای
سایت پارس ـ دکتر صادق زيباکلام که در ديدار اساتيد دانشگاه با رهبر انقلاب حضور يافته بود، معتقد است که برخی اساتيد از اين ديدارها و فرصتی که برای بيان نظرات خود دارند، خوب استفاده نمیکنند.
* شما نيز به همراه ديگر اساتيد دانشگاه به ديدار رهبر معظم انقلاب رفتيد. حال و هوای جلسه با ايشان چطور بود؟
- مراسم رسمی بود. به هر حال نبايد انتظار داشته باشيم اختلاط صورت بگيرد. اين فضا تا بعد از نماز وجود داشت. بعد از نماز، محيط تغيير کرد. بعد از آن افراد همديگر را میديدند و خوش و بش میکردند اما قبل از افطار، افراد حداکثر با تکان دادن سر ابراز سلام و عليک میکردند.
* شما دوست داشتيد سخنران مراسم باشيد؟
- خيلی زياد. خيلی زياد. ولی فکر نمیکنم که اين آرزو هيچ وقت تحقق پيدا کند.
* اگر سخنران بوديد اهم مطالبی که بيان میکرديد چه بود؟
- من اگر جزو سخنرانان بودم سعی میکردم ادای دين کنم و ادای وظيفه و تکليف بکنم و صحبتهايم درباره مسائل جدی و واقعی مملکت باشد، نه مسائل ذهنی و شعاری.
* فکر میکنيد رهبری از اين مطالب شما استقبال میکردند؟
- بله. فکر میکنم صحبتهايی که توسط همکاران بنده بيان شد برای رهبری هم خستهکننده بود و حوصلهبر و با شناختی که من از رهبری دارم خصوصا صحبتهای آن خانم را و حتی آقايان را فکر نمیکنم خيلی جدی گرفته باشند.
* چه کسی شما را دعوت کرده بود؟
- آقای کلانتری از نهاد رهبری دانشگاه تهران تماس گرفتند. کارت را آوردند و چون من اطلاع نداشتم و ساعت ۳ خبردار شدم و برنامه ساعت ۶ شروع میشد، با يک ساعت تاخير رسيدم. البته ديگرانی هم بعد از من رسيدند.
* در کنار شما آقای علیمحمد حاضری بودند و افرادی که قدری نگاه سياسی متفاوتی دارند مثل دکتر جواد اطاعت و ... . فکر میکنيد همه از جناحهای مختلف دعوت شده بودند؟
- به هر حال برخی به حسب جايگاه و موقعيت سازمانیای که داشتند آمده بودند؛ مثل وزير بهداشت، وزير علوم، آقای حداد عادل، نايب رئيس مجلس و ... البته خيلیها هم سمت نداشتند و از تهران و شهرستانها بودند. فکر میکنم هزار نفری آمده بودند که همه مسئول نبودند و خيلیها اساتيد معمولی دانشگاهها بودند.
* شما سال گذشته هم شرکت کرده بوديد. چرا در اين برنامه شرکت میکنيد؟
- من پارسال نبودم و سال ۹۱ بودم و از نهاد رهبری دعوت شدم و فکر میکنم کار درستی است که وقتی دعوت میشوی بروی. شايد روزی من اين توفيق را پيدا کنم و مطالبی را به استماع ايشان برسانم؛ البته متفاوت از سخنرانانی که وجود دارند. اين دوستان ۲ سال پيش هم همين مطالب را بيان کردند.
* فکر می کنيد دغدغه رهبری از برگزاری اين مراسم چيست؟ صرفا يک افطاری معمولی است؟
- به نظر من رهبری میخواهند در جريان وضعيت دانشگاهها قرار بگيرند، مشکلات را دريابند و فضاها را ببينند. يقينا هدف رهبری همين است. ايشان از ساعت ۶ روی صندلی نشستند تا ۹ که افطار شد. زمان کمی نيست. ايشان میتوانند از زمانشان به شکل ديگری هم استفاده کنند اما وقت میگذارند و خيلی عميق گوش میدهند و به نظر من يک مانور تبليغاتی نيست چون نيازی به مانور ندارند. من نقد را متوجه همکارانم میدانم. اساتيد به جای اينکه به مسائل واقعی جامعه بپردازند که از تلويزيون هم پخش میشود و ايشان هم در جريان هستند، از وقت خوب استفاده نمیکنند. قدر نمیدانيم و هدر میدهيم و مطالب کليشهای و تکراری را بيان میکنيم و فرصت را از دست میدهيم.
* فکر میکنيد چرا اين صحبت رهبری که دانشگاه جولانگاه رفتارهای سياسی نشود توسط برخی جريانات اصلاحطلب و رسانههای منتسب به اين افراد بايکوت شد؟
- يکی از پيامدهای رفتارهای کليشهای و شعاری که همکاران بنده برای رهبری بيان میکنند، همين است؛ تصويری که برای رهبری ترسيم میشود تصوير خيلی واقعبينانه و درستی از وضعيت دانشگاه نيست. متاسفانه وقتی آنجا میرويم به جای مطالب واقعبينانه مسائلی را مطرح میکنيم که با واقعيت جامعه ارتباط ندارد. وقتی درباره وضعيت دانشگاهها اينگونه صحبت میکنيم که تنها مشکل دانشگاه فعاليتهای سياسی دانشگاه است، نتيجه اين میشود. در صورتی که من استاد علوم سياسی دانشگاه تهران هستم. ما اساسا در دانشگاهها چيزی تحت عنوان مشکل سياسی که توسط دانشجويان يا گروههای سياسیای که خارج از دانشگاه هستند درست شده باشد، نداريم و دانشجويان دارای اينقدر فهم و شعور هستند که يک گروه سياسی نتواند بيايد در دانشگاه تبليغ کند و دانشجويان هم طرفدارش شوند. اصلا و ابدا. نبايد فراموش کنيم که دانشگاهها از سابقه شصت هفتاد ساله سياسی - اجتماعی برخوردار هستند. دانشجويان همواره در صف مقدم مبارزات سياسی بودهاند. بچه دبستانی نيستند که از بيرون بتوانيم آنها را تحت تاثير قرار دهيم. مثلا حزب اصلاحطلب يک چيز بگويد و حزب اصولگرا يک چيز بگويد، آنها هم تحت تاثير قرار بگيرند و با هم دعوا کنند! اين نگاهی که توسط برخی رسانهها و جريانات سياسی بيان میشود، نگاه درستی نيست.