گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان![]()
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
12 مرداد» مادر صبا آذرپيک: گناه صبا رساندن حرف خانواده زندانيان ۳۵۰ به نمايندگان است2 مرداد» وضعيت نگران کننده صباآذرپيک در تنهايی مطلق؛او هنوز در اتاق بازجويی است
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! مادر صبا آذرپیک: گناه صبا رساندن حرف خانواده زندانیان ۳۵۰به نمایندگان است«اکرم محمدی»، مادر «صبا آذرپیک» پس از 65 روز از بازداشت دختر روزنامهنگارش، لب به سخن گشود. صبا، خبرنگار روزنامه اعتماد و هفتهنامه «تجارت فردا» در روز هفتم خرداد ماه دستگیر شد. مکان بازداشت این خبرنگار پارلمانی روزنامه اعتماد هنوز مشخص نیست. او در این مدت نتوانسته با وکیلش ملاقات کند و تنها دو بار با خانواده خود تماس گرفته است. این دومین بار است که صبا آذرپیک بازداشت میشود . او در بهمن سال ۹۱ همراه چند روزنامهنگار دیگر به بهانه ارتباط با رسانههای خارجی دستگیر و پس از مدتی آزاد شد. مادر صبا در گفتوگو با «ایرانوایر» از وضعیت صبا، گفت و شنودهایش با مسوولان و آنچه در این 65 روز بر او گذشته است، حرف میزند. صبا کجا دستگیر شد و با او چه گونه رفتار کردند؟ صبا ساعت هشت و نیم صبح از منزل خارج شد که به محل کارش برود اما در خیابان بازداشتش کردند. بعد از دستگیری او، دو مامور بازداشت به خانه ما آمدند. با این که حکمی نداشتند، پسرم با روی باز با آنها برخورد و دعوتشان کرد که داخل بیایند. آنها بازدیدی از خانه کردند اما چیزی از خانه نبردند. دفعه پیش تمام وسایل صبا را وزارت اطلاعات برده بود و پسرم هم توضیح داده بود. بنابراین، بدون این که به وسیلهای دست بزنند، به محل کار صبا میروند، دو تا کیس در اتاق صبا بوده که هر دو را میبرند. یکی از کیسها مربوط به همکار صبا بوده اما هرچه صبا توضیح داده، فایدهای نداشته و هر دو کیس را میبرند. مکان بازداشت صبا برای شما مشخص شده است؟ نه، ما هنوز نمیدانیم صبا در کجا نگهداری میشود. فقط میدانم در اوین نیست. از روز اول تا به حال یک روز هم در اوین نبوده. فکر می کنم در انفرادی بازداشتگاه سپاه باشد. هر وقت پیگیری کردم، به ما گفتند ما وظیفهای نداریم به شما جواب دهیم. فقط صبا روز اول پس از تفهیم اتهام به من گفت که در بند ۵۹ قوه قضاییه بازداشت میشود اما وقتی چهلمین روز بازداشتش تماس گرفت، به من گفت به علت بازسازی بند ۵۹، من را به بازداشتگاه سپاه آوردهاند. در این مدت صبا چند بار با شما تماس گرفته است؟ یک بار در روز سیزدهم بازداشتش تماس گرفت و در حد پنج یا شش دقیقه صحبت کرد. در آن صحبت تلفنی، بازجو از صبا خواست که به من بگوید هیچ جا از این تماس حرفی نزنم. او گفته بود من بدون اطلاع از مسوولان اجازه این تماس را دادهام و اگر آنها بفهمند برای من خیلی گران تمام میشود. من هم در فیسبوک نوشتم خواب دیدم که صبا تماس گرفته است. درباره این موضوع پیگیری کردید؟ پیگیری که نتیجه نداد اما روز 30 تیر در دادگاه به دستور آقای «مقیسه» توانستم برای چند دقیقه صبا را ملاقات کنم. همان وقت به صبا گفتم هیچ وقت به خاطر رکوع، مهره کمر کسی بیرون نمیزند. صبا خیلی ناراحت شد که من نگران شدهام. واقعا هنوز هم نگران هستم و پیش خودم فکر میکنم که نکند حادثهای باعث آسیب صبا شده باشد. همان روز وقتی صبا را بغل کردم، دیدم تب شدیدی دارد. حرارت آن تب هنوز هم وجود مرا میسوزاند. آیا تا به حال توانستهاید با مسوولان قوه قضاییه درباره وضعیت صبا صحبت کنید؟ فقط همان معاونین بودند که با آنها صحبت کردم. این طور نیست که اجازه بدهند با دادستان یا بالاتر از دادستان ملاقات داشته باشید. ما هم در این باره خیلی تلاش کردیم اما نتیجه نگرفتیم. وضعیت پرونده در حال حاضر چه گونه است؟ آیا برای بار سوم قرار بازداشت را تمدید کردهاند؟ قرار بازداشت صبا به صورت دستوری تمدید شد. روی پرونده او دستوری نبود. بازپرسش هم نبود و قرار بازداشت صبا روز شنبه تمام شده بود. ما درخواست پیگیری کردیم، پرونده را به شعبه دیگری فرستادند که متاسفانه توسط دادستانی دستور تمدید قرار صادر شد. دلیلی برای تمدید قرار بازداشت به شما دادند؟ خیر. حتی مسوولان دادستانی میگفتند در محتوای پرونده صبا مشکلی وجود ندارد و به ما امیدواری میدادند که احتمال آزادی صبا خیلی زیاد است. اما متاسفانه در دقایق آخر دستور تمدید قرار روی پرونده گذاشته شد. وقتی پیگیر شدیم، به ما گفتند از دست ما کاری بر نمی آید. یعنی خیلی راحت به ما رساندند که تمدید بازداشت صبا فرمایشی است و حتی طوری صحبت میکردند که ما استنباط کردیم خودشان موافق تمدید بازداشت نیستند و چون یک دستور است، مجبور به اطاعت هستند. روز ششم مرداد به ما خبر دادند که قرار بازداشت تمدید شده. وقتی روی پرونده اعتراض کردیم، گفتند: کاری از ما ساخته نیست. حتی مسوول اصلی که باید حرف آخر را میزد، به ما گفت به خانه بروید و امیدی به اعتراض نداشته باشید. با این حال، ما مصر به پیگیری بودیم. دست آخر بهانه آوردند و گفتند فرم وکالت به طور کامل پر نشده، برای همین ما نمیتوانیم به اعتراض رسیدگی کنیم و پرونده به دادسرای فرهنگ و رسانه ارجاع داده شد. آیا صبا توانسته است وکیل خود را ملاقات کند؟ وکیل صبا نه توانسته صبا را ملاقات کند و نه توانسته با او صحبت کند. حتی اجازه مطالعه پرونده را هم به او ندادهاند. آیا در این باره پیگیری کردید؟ وقتی پیگیری کردیم اما به ما گفتند پرونده صبا مشکلی ندارد و امید میدادند که به زودی آزاد میشود. یعنی به قولی، ما را سرگرم میکردند. 45 روز بعد از بازداشت صبا به ما گفتند وثیقه خود را آماده کنید. حتی گفتند وثیقه برای تهران باشد و کرج نباشد که بخواهد نیابت بخورد و زمانبر شود. هربار ما اعتراض کردیم، فقط به ما امیدواری دادند. اما در عمل به هیچ کدام از اعتراضهای ما رسیدگی نشده است. آیا تا کنون به شما توضیحی دادهاند که جرم صبا چیست؟ از روز اول وقتی سوال میکردم که جرم صبا چیست و به چه دلیل بازداشت شده، فقط و فقط حرف اول و آخر مسوولان این بود که چرا صبا درد دل خانوادههای بند ۳۵۰ را با تلفن به گوش نمایندگان مجلس رسانده و سبب شده نمایندگان این موضوع را در مجلس پیگیری کنند. من فکر میکنم این مساله برای قوه قضاییه بسیار گران تمام شده است. صبا فقط رابط بین خانواده زندانیان بند ۳۵۰ و نمایندگان شد و حرف آنها را رساند.من فکر نمیکنم این جرم باشد. روز اول بازداشت که صبا تفهیم اتهام میشد، من خودم را به آن جا رساندم، صبا با صدای بلند گفت:«مادر! در پروندهای که برای من تشکیل شده، یکی مساله آقای "رسایی" است.» مساله آقای رسایی، نرفتن به برزیل بود و صبا را مقصر نرفتن به این سفر رویایی میدانست. او گفت:«موضوع آقای "اسماعیلی"، رییس سازمان زندانها است، مساله اتفاقات بند ۳۵۰ است و موضوع دیگر هم پرونده سال ۹۱ من است که روی این پرونده قرار دادهاند.» برای پرونده سال ۹۱ صبا، دادگاه تشکیل شد؛ آیا حکمی صادر شده است؟ صبا بهمن ۹۱ همراه چند نفر از روزنامهنگاران دستگیر و اسفند ماه آزاد شد. آقای روحانی دستور داده بودند به وزارت اطلاعات که هیچکدام از این پروندههای روزنامهنگاران پیگیری نشود. اما آخر تیرماه صبا را برای پرونده سال ۹۱ به دادگاه بردند. خوشبختانه این پرونده موردی نداشت و آقای مقیسه هم همین را گفتند. ایشان خوب برخورد کردند و عنوان کردند که قصد کمک دارند. هفته گذشته شنیدم که حکم صادر شده، اما هنوز به ما ابلاغ نشده است. امیدوارم که اقای مقیسه نیت خود را در صدور حکم نشان دهند. شما در این دادگاه، صبا را برای چند دقیقه دیدید؛ گفته میشد که صبا تحت شکنجه روحی قرار دارد. آیا درباره این موضوع با شما صحبتی کرد؟ صبا برای دومین بار که تماس گرفت به من گفت:« مامان! وضع بچهها چهطور است، شنیدهام که آنها بازداشت شدهاند.» من گفتم نه، چنین اتفاقی نیفتاده. فقط چند نفر از بچهها شب میلاد امام زمان شیرینی پخش میکردند که بازداشت شدند و بعد با وثیقه آزاد شدند. صبا همان موقع گفت: «مامان! به همه دوستانم بگو من علیه هیچکس نه چیزی داشتم که بگویم و بنویسم و نه چیزی علیه آنها نوشتهام.» سال ۹۱ هم که صبا بازداشت شده بود از او خواسته بودند علیه چند نماینده چیزهایی بنویسد که او قبول نکرده بود و وقتی با خانه تماس گرفت، جلوی بازجوها به من گفت: «به این چند نماینده بگو که من نه چیزی میدانستم و نه علیه آنها چیزی نوشتهام.» آیا شما را از مصاحبه با رسانهها منع کردند؟ بله. از همان روز اول بارها به ما گفتند که اگر شما مصاحبه کنید، وضع صبا بدتر میشود و دچار مشکل خواهد شد. حتی در فیسبوکم که روزهای اول بازداشت صبا در آن می نوشتم، مامور بازداشت صبا که من احتمال میدهم بازجوی صبا هم باشد، با تلفن همراه پسرم تماس گرفت و گفت توی فیس بوک چیزی ننویسید. گفتم با کسی مصاحبه نکردم فقط درد دلهایم را مینویسم. گفت: «پس ما یک دفترچه برایتان می آوریم که درد دل ها و خاطرات خود را آن جا بنویسید.» من هم گفتم نیازی به دفترچه ندارم و در فیس بوک مینویسم. Copyright: gooya.com 2016
|