طبالصادق خواندنیتر از طبالرضا! مسعود نقرهکار
ادعا کردهاند که اگر به طبالصادق عمل شود تمام مشکلات بهداشتی و درمانی جامعه حل خواهد شد. پرسش اين است: آيا مدعيان حاضرند از خودشان شروع کنند و فیالمثل طبق تجويز طبالصادق برای خوشبو کردن دهان پياز ميل کنند، برای درمان برخی بيماریها ادرار شتر بنوشند، برای درمان بواسير بيضهها را چرب کنند و برای درمان زکام پنبهای آغشته به روغن بنفشه در نشيمنگاه بگذارند؟
پيشگفتار
نوشته ی من درباره"طب الرضا"(۱) واکنش های متعدد و متفاوتی به همراه داشت.يکی از مومنان که خود را پزشکی متخصص معرفی کرده است، در پيامی که به فيس بوک من فرستاده نوشته است : "... شما چون ايمان نداريد توان فهم ودرک سخنان امامان بزرگوار را نداريد، چنانچه به رساله طب الرضا (ع) و طب الصادق(ع) عمل شود دنيای علم و دانش حيرت زده خواهد شد مضاف براينکه معضلات بهداشت و درمان کشور اسلامی و متبرکمان حل خواهند شد. انشاءالله".
پرسش من ازاين پزشک متخصص اين است که:" آيا حضرتعالی خود حاضريد بر مبنای دستورها و تجويزهای اين دو رساله عمل کنيد؟ آيا حاضريد برای خوشبو کردن دهان پيازميل کنيد، برای درمان بعضی از بيماری ها ادرارشتر بنوشيد، برای درمان بواسير بيضه هايتان را چرب کنيد و برای رفع زکام پنبه ای آغشته به روغن بنفشه در نشيمنگاه بگذاريد؟ و ياهندوانه را با پوست بخوريد ؟ فکر می کنيد زمانه، زمانه ی تجويز اين نوع راهنمائی ها ودرمان هاست ؟ اگرپاسخ مثبت است پس چرا به سر تا پای آيت الله های رو به مرگ ، و دست به نقد آيت الله کنی که در اغماست دستگاه های مدرن و مانيتورهای امپرياليستی وصل می کنيد و ازهر سوراخ سمبه ی اين آيت الله جديد ترين و گرانترين داروها وارد بدن شان می کنيد؟ خب با چغندر و پيازو سير و تره و ادرار شتر و چرب کردن نواحی حساسه با روغن زيتون و زنبک( زنبق ؟) و انواع و اقسام آيه ها و دعا ها قضيه را حل کنيد،واين قدر پول بيت المال هدر ندهيد".
باری، بد نيست تا دريافت جواب از اين "پزشک متخصص" حزب الهی، نگاهی به طب الصادق بياندازيم.
امام صادق، امام کامل
شيعيان امام جعفر صادق، امام ششم شان را " جامع علوم الهی و معارف بلند اسلامی و فلسفی و ادبی و ساير ارزشهايی مانند مکارم اخلاق و فضايل انسانی " (۲) می پندارند. وی را " امام کامل" و " بحرالعلوم " که " همه چيز دان" است واز "عيب ها منزه و برکنار است" نيز لقب داده اند امامی که " ۴ هزار شاگرد تربيت کرده است که همه از نبوغ برخوردار بودند" . در توصيف ايشان گفته اند:
" ....در طول تاريخ علم پس از پيامبر اعظم اسلام صلیاللهعليهوآله و حضرت مولی الموحدين حضرت علی عليهالسلام هيچ يک از نوابغ جهان و بزرگان علم و دانش بشری به اندازهی امام جعفر صادق عليهالسلام برای جامعهی انسانی مفيد فايده و بهرهوری از خوشههای نبوغ بشری نبوده است. اين پيشوای الهام گرفته از مخزن وحی، افقهای درخشانی از معارف الهی و انسانی را برای بشريت گشود و سهم عمده و سازندهای در ايجاد تمدن، و تحولی عظيم در زمينههای علمی، فلسفی، هنری، فرهنگی و صنعتی و ساختاری نظام انسانی را به خود اختصاص داده است. دامنهی علوم و معارف امام، رازهای نهان کاينات و تمام مظاهر موجود را در بر میگيرد و از آن جا به فضای لايتناهی برون و بر ساکنان سيارات سر میکشد و زوايای آفرينش را میشکافد و با اين همه گستره، موجب حيرت و دهشت میگردد. يکی از افقهای بی کران علم او دانش پزشکی و علم تغذيه و بهداشت است. گويی حضرتش ممتازترين متخصص خبره اين عرصه است و به همين لحاظ پايه گذار مکتب ويژه طب و تغذيه و فرهنگ بهداشت در اسلام و در شبه جزيرهی عربستان و عرصههای مدنيت گسترده قلمرو اسلام به شمار می رود. در اين عرصه بسياری از پزشکان و پژوهشگران و بيماران در قرن سوم و چهارم از خوان گستره ی دانشش بهرهها جسته و بزرگان برجستهای را تحت آموزههای خود پرورده و بسياری را با بهره گيری از علوم و معارف طبی به سوی شهرها و محافل گسيل داشته و آوازهی معارف و آموزههای علومش بر مراکز علمی و فرهنگی دانشمندان نهضت رنسانس گسترده و از سرچشمه پرفيض دانشش سيراب ساخته است ..." (۳)
برای اثبات ادعا های فوق در رابطه با دانش ايشان پيرامون طب، به مناظره ايشان با طبيب هندی به عنوان نشانه های نبوغ "حيرت و وحشت آفرين" وی استناد شده است:
".....محمد بن ابراهيم طالقانی از حسن بن علی عدوی از عباد بن صهيب از پدرش از جدش از ربيع همنشين منصور نقل می کند که او گفت : روزی امام صادق (عليه السلام ) در مجلس منصور حاضر شد و نزد او مردی از هند بود که کتابهای طبی را برای او خواند امام صادق (عليه السلام ) ساکت نشسته بود و گوش می داد
وقتی مرد هندی فارغ شد به او گفت : آيا از آنچه نزد من است ، چيزی را می خواهی ؟
امام فرمود: نه چون آنچه نزد من است بهتر از آن است که نزد توست . گفت آن چيست ؟
امام صادق فرمود:
من گرمی را با سردی و سردی را با گرمی و تر را با خشک و خشک را با تر مداوا می کنم و کار را به خدا وامی گذارم و آنچه را که از پيامبر اسلام (صلی الله عليه و آله و سلم ) وارد شده به کار می بندم که فرمود: بدان که معده خانه درد است و پرهيز راس هر دوايی است و به بدن خود آنچه را که عادت کرده بده .
مرد هندی گفت : آيا طب غير از اين است ؟
امام فرمود: آيا گمان می کنی که من از کتب طب آموخته ام ؟ گفت آری. حضرت فرمود: نه به خدا قسم من غير از خدا از کسی ياد نگرفته ام اکنون بگو که من به طب آگاهترم يا تو؟
و......." (۴)
پزشکان سخنان حکيمانه ی حضرت را درک نمی کردند!
"... يک نگاه گذرا به کتاب توحيد مفضل(۵) و تاملی کوتاه در مناظرات طبی امام صادق (عليه السلام ) با پزشکان عصر خود در نشان دادن انبوهی علم و کمال آگاهی او به علم طب کافی است...سخنان پر ارزش و کلمات حکيمانه او در طب به گونه ای بود که پزشکان حقيقت آن را درک نمی کردند و پس از قرنها اين حقايق روشن شد و آن از وقتی بود که فکر بشر بالا رفت و حکما تجربه های بسياری بدست آوردند و اکتشافات مهمی صورت گرفت تا زمان ما که عصر نور علم و اختراع است و اکنون به اسرار سخنان امام می توان دست يافت..."(۶)
در واقع برمبنای اين ادعا: " از بزرگان طب آن روز گارنه فقط طبيبان علم آموخته در مراکز علمی قسطنطينه و انطاکيه و گندی شاپور، حتی شاگردان و کسانی که در جوار خود اين امام بودند هم سراز حقايق پزشکی ای که ايشان مطرح می کردند، در نمی آوردند، کسانی که در مکتب بزرگانی چون حارثبن کلده، جرجيس بن بُختيشوع( خاندانی که شش نسل از آنان، در عين حفظ ارتباط خود با جنديشاپور، سالها از مهمترين پزشکان دوران خود بودند)، عيسیبن شُهلافا/ شهلاثا ، ماسَوَيه ( که سی سال در بيمارستان جنديشاپور داروسازی کرد، به بغداد رفت، در آنجا، با اتکا به تجربياتش، چشم پزشک مخصوص خليفه شد.)، يوحنا پسر ماسَوَيه (که بيش از چهل اثر در پزشکی نگاشت و در بغداد مدرّس مهمترين مجلس درس طب آن روزگار بود) ، ابنابیاصيبعه ، حُنَينبن اسحاق، حتی جابربن حيان که کتاب سموم اش را بر پايه تأليفات يونانی و نوشتههای منسوب به بقراط، جالينوس، افلاطون، فيثاغورس و ارسطو نگاشت ، (و سهم دانش پزشکی ايرانيان در اين اثرنيز منحصر به نام گياهان و داروها شدهاست.) و..... و نه فقط پزشکانی که از کتاب های بقراط، جالينوس، افلاطون، فيثاغورس و ارسطوو...بهره گفته بودند، حتی آنان که خود کتاب ها تاليف کردند، از جمله قویالادويه المفرده اثر عيسیبن صُهاربخت و دغلالعين در چشمپزشکی از يوحنابن ماسويه ، محنهالطبيب و کتاب العين از حنين بن اسحاق، کتاب الاَقرباذين تأليف شاپوربن سهل، رئيس بيمارستان جنديشاپور و کنّاش جرجيس حَنّا در قرن دوم هجری (تفسير اين کتاب، به قلم صهاربخت بن ماسَرجيس، هنوز برجاست)، آن حد تاثير گذار نبودند که اطباء و شاگردان شان که اين کتاب ها خواندند سر از بيانات پزشکی و کارهای امام صادق در عرصه ی پزشکی در بياورند."
وحتی پزشکانی هم چون محمد زکريای رازی و ابوالحسن علی بن عباس مجوسی مشهور به اهوازی و زينالدين ابوالفضائل اسماعيل بن حسين جرجانی معروف به سيد اسماعيل و ابوعلی سينا و..... حقيقت کلمات امام صادق را درک و فهم نکردند.!.
مگر امام جعفر صادق چه می گفت که درک و فهم آن ها درآن دوران حتی از سوی اين پزشکان حاذق امکان پذير نبود.
طب الصادق
" ابو عبدالله، جعفر بن محمد الصادق معروف به جعفر صادق( جعفرراستين و راستگو) ، فرزند محمد باقر و امفروه بود." او در ۱۷ ربيعالاول ۸۳ هجری قمری (۷۰۲-۷۰۳ ميلادی) در مدينه بدنيا آمد. وی در سن ۳۱ سالگی پس از درگذشت پدرش به امامت رسيد. امامت او همزمان با سالهای پايانی حکومت بنی اميه و سالهای آغازين حکومت بنی عباس بود...بيشترين احاديث شيعه در تمام زمينهها از جعفر صادق نقل گرديده و مذهب تشيع به نام مذهب جعفری خوانده میشود. فقه شيعه نيز عمدتاً بر روايات بهجای مانده از او مبتنیست، به همين جهت مکتب فقهی شيعيان دوازده امامی را مذهب جعفری نيز مینامند.و توسط منصور دوانيقی، خليفه عباسی مسموم شدو در ۲۵ شوال ۱۴۸ هجری قمری در سن ۶۵ سالگی در مدينه درگذشت. محل دفن وی در قبرستان بقيع شهر مدينهاست."
طب الصادق را يکی از آثارمهم امام جعفرصادق می دانند. منابع مورد استناد من تاليفاتی ست که به امام صادق نسبت داده شده اند:
۱- طب الصادق( تغذيه و خوراکی ها در طب الصادق)، از دکتر محمد دريائی
http://www.ghadeer.org/salamat/teb_sadeq/fehrest.htm
۲- طب الصادق، از محسن شکری پينوندی،انتشارات نشر منتظر، قم، ۱۳۸۹ ، در ۱۶۰ صفحه
که البته تنها به چند نمونه بر گرفته از اين دو کتاب اکتفا می کنم:
بخش نخست: بيماری ها و درمان آن ها
- پيامبر خدا، زکام را درمان نمی کرد و می فرمود: هيچ کس نيست که رگی از جذام در او نباشد؛ و چون زکام به شخص برسد، اين رگ را در هم می کوبد. برای درمان زکام پنبه ای را به روغن بنفشه آغشته می کنی و به هنگام خفتن در نشيمنگاهت می گذاری . به خواست خداوند، برای زکام ، سودمند است.( البته در طب الائمه ص ۱۹۸ بينی را به جای نشيمنگاه نشانده اند)
طب الائمه (عليهم السلام)-به نقل از ابراهيم بن ابی يحيی ، از امام صادق (ع) می نويسد: از زکام نزد امام (ع) اظهار ناراحتی کردم. فرمود: پديده ای از پديده های خداوند، و سربازی از سربازان خداست که خداوند، آن را به پيکار با بيمارانی در تن تو برانگيخته ، تا آن را از جای برکَنَد...".
- فراوانی عطسه شخص را ايمن می کند از جذام.
- در هر جمعه اندکی از سبيل ها و ناخن های خود را بگير و اگر هم چيزی وجود نداشته باشد آن را کمی بساويد. جذام و ديوانگی و پيسی به تو نمی رسد.
- پياز بخوريد زيرا در پياز سه حکمت سودمند نهفته است :
۱ - دهان را خوشبو می کند. بوی دهان را نيکو کند
۲ - بر نيروی جنسی می افزايد.
۳- لثه ی انسان را نيرومند و محکم می سازد.
-"...مردی حضور امام صادق (ع) شرفياب شد که بر سياهی چشم وی لکه ای سپيد افتاده بود و او را ناراحت می داشت . امام فرمود: از فلفل سفيد و دارفلفل به وزن يک مثقال، از نوشادر صاف و پاک به وزن ۲ گرم با هم بکوب تا همچون سرمه نرم شود و سپس اين کوبيده را از پارچه ی تنظيف رد کن و به چشم بکش . به اين گونه که به هر چشم سه ميل کشيده شود. ساعتی صبر کن . اين عمل لکه ی سپيد را از سياهی چشمت برخواهد داشت و دردش را به فرمان خدا تسکين خواهد داد. بعد چشمانت را با آب سرد بشوی و سپس با اثمه (سنگ سرمه) بکش .
- جابر بن حسان صوفی عرضه داشت که بادی در بدن من افتاده و از فرق تا پايم را گرفته است ، در حق من دعا کن تا از اين رنج ها رها شوم .امام برايش نوشت : از جيوه و عنبر شياف درست کن . با استعمالش شفا خواهی يافت .
- کسی که " بِه" را ناشتا بخورد نطفه اش سالم و در نتيجه کودکی که از او به وجود آيد زيبا خواهد بود.
- هنگام غم و اندوه تا می توانی اين جمله ی مقدس را تکرار کن : لا حَوْلَ وَ لا قُوَةَ اِلّا بِاللّهِ العَلیِّ العَظيم
- هر کس در حالی بخوابد که ماهی خورده باشد و در پی آن چند خرما يا مقداری عسل نخورده باشد تا صبح رگ فلج بر او علبه خواهد داشت.
- برای درمان درد ناف دست به موضع درد می گذاری و سه مرتبه آيه کريمه" اِنه لَکتاب عزيز ....." را می خوانی بهبودی از درد پيدا خواهی نمود.
-"امام صادق (ع) فرمود: چهار چيز است که ديده را جلا می دهد و سود دارد و زيانی نمی آورد.درباره آنها از او پرسيدند.
فرمود: آويشن و نمک که چون در کنار هم قرار گيرند (مخلوط شوند) بادها را از دل برون می رانند، انسداد را می گشايند، بلغم را می سوزانند، آب را (در بدن ) به جريان در می آورند، بوی دهان را خوش می سازند: معده را نرمی می دهند، بوهای بد را از دهان ببرند و آلت را سفتی می بخشند.
-" سرمه کشيدن ، دهان را تر و تازه می کند. در هنگام شب ، دهان را خوش بو می کند و منفعت آن تا چهل روز، استمرار می يابد..سرمه ، مو را می روياند، اشک ريزش را می خشکاند، آب دهان را گوارا می سازد و ديده را جلا می دهد."
- حنا کردن فرزند را نکو می کند.
- سرکه ی شراب جنبندگان شکم را می کُشد و عقل را نيز نيرو می بخشد.
- شانه کردن موی سر، بلغم را از ميان می بَرَد، شانه زدن ابروها، ايمنی از جذام است و شانه زدن موی گونه ها، دندان ها را استحکام می دهد.
- از مسواک زدن در حمام حذر کن، چرا که وبای دندان ها را در پی می آورد.
- سويق (قاووت گندم يا جو)، کلّه پاچه را هضم می کند.
- به پشت دراز کشيدن پس از غذا خوردن ، بدن را چاق می کند، غذا را گوارا می سازد و درد را (از درون انسان ) بيرون می کند.
- و خداوند، هيچ پيامبری را مبعوث نفرمود، مگر آن که "بِه " نيز خورده است .
- تنقيه کردن ، نوعی درمان است گفته اند که شکم را بزرگ می کند، در حالی که مردان صالحی اين کار را انجام داده اند.
- الکافی - به نقل از فرات بن اَحنَف - از امام صادق (ع) درباره ی تره پرسيدند. فرمود: آن را بخور؛ چرا که در آن ، چهار ويژگی است : بوی بد دهان را خوش می سازد؛ بادها را (از بدن ) می راند؛ بواسير را ريشه کن می کند، و برای کسی که بر (خوردن ) آن مداومت ورزد، مايه ی ايمنی از جذام است .
- طهارت گرفتن با آب سرد، بواسير را از ميان می برد.
- بيماران خود را به خوردن غذا مجبور نکنيد که خدا آنها را غذا می دهد و آب می دهد.
- سه چيز، بدن را فرسوده می کند و شايد هم (فرد را) بکشد: حمام رفتن با شکم پُر، آميزش کردن با شکم پر، و همبستری با پيرزنان.
- زن را به واسطه ی چهار چيز پس دهند: به واسطه ی پيسی ، جذام ، ديوانگی و شاخک - که همان فنج است - البته تا زمانی که مرد با او همبستر نشده باشد؛ اما اگر با او همبستر شده باشد، نه.
- به گاه به هم رسيدن ختنه گاه ها، از سخن گفتن بپرهيزيد؛ چرا که گُنگی می آورد.
بخش دوم: آداب خوردن و آشاميدن و درمان با خوراکيها.
- پنير را صبح بخورند( درداست) و ضرردارد و پنير را شب بخورند فائده دارد و آب کمر را زياد می کند.
- پيغمبری به خدا از ضعف و کمی جماع شکايت نمودخداوند امرش فرمود به خوردن حليم.
- فقير نمی شود خانه ای که در آن سرکه باشد.
- خوردن کباب تب را از بين می برد.
- ماهی سل می آورد.
- بول شتر شفای هر دردی ست.
ايستاده اشاميدن آب در شب زرداب می آورد.
بخش سوم: درمان با غذاها و گياهان داروئی
- رسول خدا فرمودند: جبرئيل نزد من آمد و مرا برهريسه خوردن امر کرد تا پشت من محکم شود، خداوند امر فرمود هريسه را با گوشت بخوريد...خداوند برای پيغمبر هريسه ای از هريسه های بهشت که در باغهای بهشت کاشته شده و حورعين آن را جمع کرده اند فرستاد، رسول خدا آن را خورد و قوتش بر چهل نفر مرد افزون شد.
- حنا کردن در پی نوره کشيدن مايه ايمنی از جذام است. بادروج ( حوک) سبزی پيامبران است و امان انسان است از جذام.
- پياز بخوريد از بيماری وبا مصون خواهيد شد. سيب بخوريد وبا را از بين می برد.
- خداوند تعالی بر طرف کرد خوره را از يهود به خاطر خوردن چغندر.
- پيامبری از پيامبران( حضرت نوح) به درگاه خدا شکايت کرد که اندوهگين است . خداوند وحی کرد : انگورسياه تناول کن تا از اندوه و غم رها شوی .
- ميوه ها ۱۲۰ رنگ است سّيد آنها انار است.
- بادمجان قدرت آميزش را زياد می کند. آب کمر را زياد می کند.
- هرکس يک دانه "بِه " قبل از صبحانه بخورد آبش پاک و بچه ا ش زيبا خواهد شد. هرکس يک دانه بِه بخورد زبانش را تا چهل روز به حکمت گويا کند.
- گوشت گاو درد است اما خوردن پيه گاو درد را از بدن خارج می کند .
- ريشه جذام با شلغم ذوب می شود.
- لوبيا باد های باطنی را بر طرف می کند.
- کراهت دارد پوست ميوه را کندن.
- در حديث موثق از امام صادق منقول است که دو چيز است که می بايست با دو دست خورد: انگور و انار.
- هرکس روز اول ماه مبارک رمضان بر سرش يک کف گلاب بريزد در آن حال از مرض سرسام و ذات الجنب ايمن گردد.
بخش چهارم: عوامل فقر و وسعت رزق
- زياد گوش دادن به آواز غنا فقرو نفاق می آورد.
- هرکس هر روز سی مرتبه بگويد: لااله الاالله الملک الحق المبين رو به ثروت خواهد آورد و فقر را پشت سر خواهد گذاشت و در بهشت را می کوبد.
- هرکس روزی يک صد مرتبه بگويد لاحول ولاقوة الا بالله تنگدست و فقير نخواهد شد.
- هرکس ناخن های خويش را روز پنجشنبه بگيرد و يکی از انها را برای روز جمعه باقی بگذارد خداوند بزرگ فقر و تنگدستی را از او دور سازد.
- شستن سر با ختمی تنگدستی را بر طرف می کند.
- کسی که روی اولين لقمه غذايش نمک باشد به پيشباز توانگری و بی نيازی رفته است.
- هر گاه اذان می شنوی تو نيز همانند مؤذن اذان بگوئی فقير نمی شوی.
بخش پنجم: درمان با اذکار و تعويذات
- هر يک مرتبه صلوات فرستادن خدا ۱۰۰ حاجت صلوات فرست روا می سازد، سی حاجت در دنيا و سی حاجت در آخرت !
- هر گاه زنی چهار ماه حامله باشد روی او را به قبله کنيد و آيه الکرسی را بخوانيد و دست به پهلوی او بزنيد و بگوئيد " الم انی قد سميته محمدّا " خدا آن فرزند را پسر گرداند.
- برای دفع هموم و غموم و کدورت چهل و يک بار " يا شکور" بگوئيد ، بر آب بدميد و بياشاميد اثر کلی دارد.
- جهت تاليف قلوب خصوصا" زوج و زوجه اگر بر طعام يا بر چند عدد مويز هزار و يک بار " الودود" بخواند و هر دو بخورند محبت ايجاد می شود.
بخش ششم : شفا و درمان با قران
- شخصی خدمت امام صادق رسيد و عرض کرد يک ماه است که تب می کنم و آنچه اطباء گفته اند عمل کردم ولی فايده ای نبخشيد، حضرت فرمود: بندهای پيراهن خود را بگشا و سر را در گريبان پيراهن داخل کن و اذان و اقامه بگو و هفت مرتبه سوره حمد بخوان، آن شخص گفت، چنان کردم گويا از بندی رها شدم.
- هرکس به جهت ادای دين سوره آل عمران را سيزده بار بخواند قرضش ادا شود.
- هرکس سوره مائده را بنويسد و در ميان متاع خود بگذارد از دزد و تلف شدن در امان می ماند.
- هرکس سوره ابراهيم را با طهارت به پارچه حرير سفيد و به کودکی که گريه می کند ببندد، گريه اش بر طرف می شود.
- اگر سوره بنی اسرائيل برای کودکی که صحبت کردن برای او سخت باشد و لکنت زبان داشته باشد با زعفران بنويسد( و آن را شسته) از آب به او بدهند زبانش به اذن خداوند باز شده و به صحبت می آيد.
- اگر سوره لقمان را به کسی که دردی داشته باشد و يا خون از دماغش بيايد ببندند دردش آرام و خون دماغش قطع گردد.
- اگر دختری در خانه مانده باشد، سوره احزاب را بر ورق آهو نويسد در حلقه ای نهاده و سر آنرا محکم بسته و در خانه آن دختر پنهان کنند او را شوهر پيدا شود.
- هر کس سوره طور را در شب های جمعه سه بار بخواند از بيماری جذام ايمن گردد.
- هرکس مرض طحال و يا تب داشته باشد آب سوره الرحمن را بياشامد از آن مرض شفا يابد.
- اگر سوره انشقاق بر ديوار منزل نوشته شود از جميع درنده و گزنده در امان می ماند.
***
در طب الصادق ، مطالب بسياری در باره اينکه چه بايد کرد که از پل صراط صحيح و سالم رد شد، يا در زمره ی شهدا قرار گرفت ، يا در قيامت به بهشت رفت، و يا گناهان آمرزيده شوند و...... وجود دارد که ربطی به امر بهداشت و درمان ندارند.
و من از آن نمونه ها نياوردم.
مطلب با دانش امام در باره شناخت ايشان از دانش آناتومی بدن انسان با دو سخن حکميانه ار ايشان به پايان می برم :
"...اگر آلت تناسلی مرد، هميشه سست و فروهِشته بود، چگونه می توانست به ژرفای زهدان برسد تا در آن جا نطفه را خالی کند؟ و اگر نيز هميشه در حالت نعوظ بود، چگونه مرد می توانست در بستر، از اين پهلو بدان پهلو بچرخد و يا در حالی که چيزی پيش آمده در جلو او هست ، در ميان مردم راه برود؟ چنين چيزی ، افزون بر زشتی چشم انداز، تحريک شهوت را در زن و مرد، در همه وقت ، در پی می آورد. بدين سان خداوند - جل اسمه - تقدير کرد که بيشتر آن در همه ی اوقات ، به چشم نيايد و از آن ، دشواری ای بر مردان تحميل نشود؛ بلکه خداوند در آن نيرويی قرار داد که به گاه نياز، راست شود (۷)
" .....امام صادق (ع)- خطاب به طبيب هندی دراشاره به حکمت نهفته در دستگاه گوارش می فرمايد: خداوند، مخرج انسان را در پوشيده ترين جای بدن او قرار داده ، نه برآمده شده از جلو، و نه برجسته از عقب ؛ بلکه نهفته در جايی بسته پوشيده و پنهان از بدن جايی که در آن دو سر ران به هم می رسند؛ و سرين ها با گوشتی که در آن هاست بر آن پرده افکنده و آن را می پوشاند و چون انسان را به قضای حاجت نياز افتد و آن سان بنشيند، آن مخرج برای بيرون دادن فضولات آماده می شود. آفرين بر خدايی که منت هايش پی در پی رسيده و نعمت هايش از شمار بيرون است..." (۸)
ــــــــــــــــــ
منابع و زيرنويس:
۱- طبالرضا را بخوانيد، مسعود نقره کار
http://news.gooya.com/politics/archives/2014/07/183324print.php
۲- طب الصادق( تغذيه و خوراکی ها در طب الصادق)، از دکتر محمد دريائی
http://www.ghadeer.org/salamat/teb_sadeq/fehrest.htm
http://www.ghadeer.org/salamat/teb_n/570-0003.htm
۳- http://tebyan.net/newindex.aspx?pid=117317
۴- منبع شماره ۳
۵- اين کتاب مجموعه درسهايی است که امام صادق به شاگرد خود مفضل در اثبات توحيد القاء کرده است و در چهار جلد است.
-http://www.ghadeer.org/salamat/teb_sadeq/fehrest.htm
۶- منبع شماره ۶
۷- دارو شفا طرقبه
http://www.daroushafa.com/teb-masoom/emam-sadiq-medicine/273-genitalia
۸- اشاره به حکمت نهفته در دستگاه گوارش
http://www.ghadeer.org/salamat/teb_sadeq/336-0005.htm#link93
تاريخچه پزشکی درد در ايران
http://www.painaryan.com/index.php/%D9%85%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8-
- در منابعی که در کتاب طب الصادق به آن ها رجوع داده شده از ده ها کتاب و رساله نام برده شده است، اين ها برخی از آن منابع هستند: مفاتيح الجنان، مصباح کفعمی، مکارم الاخلاق، جامع طب الائمه، نسخه های شفا از ائمه هدی، بحارالانوار، اصول الکافی، مفاتيح الصحه، مخاطب النبی و الائمه، وسائل الشيعه، محاسن برقی، طب الکبير، حيوه القلوب،عيون اخبارالرضا، الخرائج والخرائج، مستدرک الوسائل، تهذيب الاحکام،المحاسن، دارالشفاء امام رضا، الفقه المنسوب الامام الرضا، ثواب الاعمال، صحيفه الرضا، حليه المتقين، الدعوات، منتهی الامال، شيخ عباس قمی، عوالی اللالی، سفينه البحار، آثارالصادقين، تفسير نورالثقلين، ، ختوم و اذکار، دو هزار و يک ختم ، قران درمانی، تفسير برهان، نجات بخش گرفتاران و....