شنبه 25 مرداد 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

پايان اتحاد مالی ـ عقيدتی سپاه با روحانيت، بهروز بهبودی

بهروز بهبودی
هشدارهای متعدد حسن روحانی به فرماندهان سپاه برای خارج کردن آنها از گردونه قدرت اقتصادی بيانگر اين حقيقت است که با توجه به بحران‌های عميق اقتصادی ـ سياسی در کشور اين اتحاد نامقدس شکاف برداشته و هر يک از جناح‌های حاکم در پی تثبيت قدرت خود با حذف ديگری است

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 



در تازه‌ترين گزارش صندوق بين‌المللی پول در مورد اقتصاد ايران آمده است که دولت روحانی با تجديد نظر در برنامه ريزی پرداخت يارانه‌ها و برداشته شدن برخی از تحريم‌های جهانی عليه برنامه هسته‌ای کشور موفق شده است اقتصاد ايران را به سوی ثبات نسبی و مهمتر از آن کاهش تورم لجام گسيخته سوق دهد. گزارش مزبور همچنين پيش‌بينی می‌کند که اقتصاد ۴۰۰ ميليارد دلاری ايران در سال آينده پس از سال‌ها رکود مزمن يک و نيم درصد رشد خواهد داشت.

اگرچه مردم ايران به هر رونق اقتصادی که به بهبود وضعيت مالی و معيشتی و گذران عمر خودشان بيانجامد خوش آمد می‌گويند و به اين حقيقت آگاه هستند که سياست‌های ضد ملی و ويرانگر جمهوری اسلامی در سالهای گذشته ميليونها ايرانی را به روز سياه نشانده است، اما آنها همچنين بر اين عقيده‌اند که تا روزی که «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» چون تار عنکبوتی بر اجزای مهم روابط اقتصادی و زير بنای اقتصاد ايران چنگ انداخته است هيچ اميدی به تغييرات اساسی در وضعيت زندگی و رفاهی آنها بوجود نخواهد آمد.

ابعاد کنترل و نفوذ سپاه بر بدنه اقتصاد ايران را تنها می‌توان با اجزای قدرت سياسی آنها در تمام لايه‌های حکومتی رژيم ولايت فقيه مقايسه کرد. آنها با همدستی با دفتر رهبری و ارگانهای امنيتی و سرکوبگر رژيم بطور کامل اقتصاد ايران را در قبضه خود گرفته‌اند و مستمسک و بهانه اين چپاول و دزدی سرمايه‌ها و ثروت ملت ايران را «دفاع از آرمانهای انقلاب اسلامی» می‌خوانند!
سپاه پاسداران که در اوايل روزهای پس از «انقلاب اسلامی» توسط نيروهای مذهبی راديکال و به کمک چپ گرايان مسلح و مخالف حکومت گذشته تشکيل شد امروز با نگاهی به ابعاد فعاليت‌ها و اهداف و جنگ‌جويی‌های فرامنطقه‌ای آن با گذشته‌اش غير قابل مقايسه و غيرقابل تشخيص است.

ديگر آن روزهايی که نوجوانان سپاهی معتقد به ايدئولوژی سران رژيم دسته دسته برای «دفاع از ايران و اسلام» به جبهه‌های جنگ می‌رفتند به تاريخ پيوسته است و امروز سپاه مظهر قدرت سياسی، اقتصادی و يکه تاز همه صحنه‌های فرهنگی و اجتماعی و نظامی کشور شده است.

امپراتوری اقتصادی سپاه شامل مالکيت بر فرودگاه‌های کشور و خطوط هواپيمايی داخلی و خارجی، تصاحب باشگاه‌های فوتبال، پيمانکار هزاران قرارداد عظيم نفتی و گاز، راه سازی و ساختمان سازی، بنادر و اسکله‌ها، صادرات و واردات فرش و خشکبار، مديريت بزرگترين‌ سازمانهای «خيريه» ويژه معلولين و جنگ‌زده‌ها و خانواده‌های آنها و سرمايه گزاری‌ در بانکهای خصوصی خارجی در امور بورس و خريد و فروش سهام نفت و گاز و طلا و مس و قهوه… در آنها می‌باشد. که البته اين ليست فقط بخش کوچکی از فعاليت‌های اقتصادی سپاه را در بر می‌گيرد. به قول يکی از ناظران مسايل ايران، سپاه امروز بزرگترين شرکت تجاری در ايران می‌باشد که مديران آن اسلحه هم در دست دارند!

با همه اين احوال، همزمان با ورشکستگی سياسی ـ عقيدتی جمهوری اسلامی که همواره در سرکوب خواسته‌های آزاديخواهانه ملت ايران به نمايش در آمده است، دزدی‌های ميلياردی و فساد همه جانبه در ارکان کشور هم ورشکستگی اقتصادی خود را به همراه آورده است. يکی از علل بزرگ اين ورشکستگی اقتصادی هم غارت و واريز ميلياردها دلار از سرمايه‌های کشور به جيب سازمانهای افراطی «هوادار رژيم» در کشورهای مسلمان است که سپاه مسئول اصلی انتقال آنها می‌باشد.

با اينکه ايران هنوز زير يک ديکتاتوری نظامی سپاه نرفته است، اما قدر مسلم رژيم حاکم بر ايران امروز مجموعه‌ای از بنيادهای مذهبی و نظاميان است که فعلاً منافع مشترک آنها را در کنار يکديگر و بر عليه منافع ملی و مردم ايران قرار داده است.

هشدارهای متعدد حسن روحانی به فرماندهان سپاه برای خارج کردن آنها از گردونه قدرت اقتصادی بيانگر اين حقيقت است که با توجه به بحران‌های عميق اقتصادی ـ سياسی در کشور اين اتحاد نامقدس شکاف برداشته و هر يک از جناح‌های حاکم در پی تثبيت قدرت خود با حذف ديگری است. سپاه که تا سالها «مشروعيت» خود را از پيوند با ايدئولوژی مذهبی رژيم کسب می‌کرد ديگر احتياجی به کشيدن اين بار اضافی و مزاحم برای خود نمی‌بيند. آنها می‌توانند در يک فريبکاری سياسی در آينده‌ای نه چندان دور خود را همراه و همزبان با خواسته‌های عمومی ملت ايران اعلام کنند و با توجه به عمق نارضايتی آنها از دستگاه حکومت مذهبی سيستم ولايت فقيه را ملغی و «دموکراسی» مورد نظر خود را به حاکميت برسانند.

تحولات خونين و لشگرکشی‌های منطقه‌ای نيز گويای اين حقيقت است که همواره در دوران برخوردهای نظامی اين چکمه‌پوشان هستند که خود را عوامفريبانه مدعی آوردن «ثبات و آزادی» معرفی می‌کنند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016