گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
29 مرداد» «تور نظامی» محمد جواد ظریف برگزار شد٬ رضا فرجیدانا از «تور علمی» باز ماند29 مرداد» دفاع فرجیدانا از خود در جلسه استیضاح مجلس
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! جنتی و ظريف، هدف بعدی تندروها؟روزنامه شرق نوشت: تندروها ديروز نشان دادند که برای رهبری اصولگرايان ميانهرو، وجهی قائل نيستند. آنان يقيناً رويارويی با دولت روحانی را شدت خواهند بخشيد. هدف بعدی آنها وزارت ارشاد خواهد بود و ظرف چند هفته آينده تلاش خواهند کرد علی جنتی را هم به صحن علنی بکشانند اما هدف غايی اين جريان، تغيير مسير مذاکرات هستهای است. روزنامه شرق در مطلبی به تحليل عملکرد اصولگرايان در استيضاح فرجیدانا پرداخته و آورده است: يقيناً «جبهه پايداری» و طرفداران آقای احمدینژاد که مدتها بود در دور شکستپشتشکست افتاده بودند، از پيروزی ديروز بهوجد آمدند. احتمالا خود آنها هم خيلی مطمئن نبودند که پيروز خواهند شد آن هم با نيمی از آرای کل مجلس. اما واقعيت آن است که استيضاح ديروز بيش و پيش از آنکه يک پيروزی برای «جبهه پايداری» و يک شکست برای دولت يازدهم و حاميان اصلاحطلبش باشد، در حقيقت شکستی غيرمستقيم اما سنگين برای اصولگرايان سنتی ميانهرو به رهبری «جبهه پيروان» بود. اگر بپذيريم که بدنه اصولگرايان معتدل و ميانهرو مجلس از دولت يازدهم دستکم بهصورت مشروط حمايت میکردند، در هر صورت رای ديروز نشان داد يا آنها در حمايتشان از دولت خيلی صادق نبودهاند يا آنکه برخلاف تصورشان، تندروها و «جبهه پايداری»ها توانستهاند پايگاه خود را در ميان اصولگرايان به نحو چشمگيری افزايش دهند. پيروزی ديروز «جبهه پايداری» بايد اصولگرايان ميانهرو را نگران کند که جريان اصلی اصولگرايی به کجا دارد میرود و رهبری چهرهها و شخصيتهای تاثيرگذار آن، چقدر همچنان تاثيرگذار هستند؟ اما استيضاح ديروز، يک پيروز ديگر هم داشت؛ پيروزی که نه در عرصه برد و باخت سياسی که در عرصه اخلاق بود. فرجیدانا حاضر نشد يا به خودش اجازه نداد که از هر سلاحی برای حمله به ديگران بهرهبرداری کند. برخلاف برخی مخالفان که از هر حربهای برای حمله به وزير و مخدوش کردن عملکرد وی بهره گرفتند، او حاضر نشد رفتار غيراخلاقی انجام دهد. فیالواقع دفاع اصولی، مستدل و بالاتر از همه اخلاقمدارانه فرجیدانا، بهترين گواه درستی وی بود؛ برخلاف مخالفان که بيش از آنکه به عدد و رقم و آمار و حقايق تکيه کنند، روی شعارهای تند و تهمتهای سياسی تندتر بدون درنظرگرفتن اخلاقيات، تمسک جسته بودند. بهعنوان مثال، فرجیدانا با آنکه آمار بيش از ۷۰۰ بورسيه متخلف را در دست داشت اما حاضر نشد نام يکنفر از آن ۷۰۰ نفر را از تريبون علنی مجلس اعلام کند. جدای از سازماندهی و انضباط تحسينبرانگيز «جبهه پايداری»ها، رفتار مدافعان وزير در هالهای از نابسامانی و بلاتکليفی قرار گرفته بود. بگذاريد از شخص آقای رييسجمهور شروع کنيم. ايشان میتوانستند سفر به اردبيل را اندکی به تاخير بيندازند نه آسمان به زمين میآمد نه زمين به آسمان میرفت. حضور ايشان در مجلس باعث میشد تا موافقان فرجیدانا با قوت قلب و حرارت بيشتری از وی دفاع کنند. شايد ايشان هم مثل خيلیهای ديگر، باور نمیکرد که پايداریها بتوانند نيمی از آرا را به خود اختصاص دهند. از رفتار رييسجمهور سوالبرانگيزتر و شگفتانگيزتر، موضعگيری و رفتار اصولگرايان حامی دولت بود. حتی يکنفر از چهرههای سرشناس اصولگرا که مدعی حمايت از دولت هستند حاضر نشدند پشت تريبون مجلس آمده و قرص و محکم از فرجیدانا دفاع کنند. در حالیکه پايداریها تمام مهرههای اصلی خود را بهصورت سازماندهیشده و متشکل «به خط» کردند. سوال اساسی آن است که واقعا گناه فرجیدانا چه بود؟ مخالفان فرجیدانا البته دلايل مختلفی را برای علت نارضايتی از وی ذکر کردند اما اگر کسی در نطقهای آنان دقيق میشد، بهنظر میرسيد که علتالعلل همه نارضايتیها، يک نکته اساسی بود. اينکه فرجیدانا فضايی را که اصولگرايان پس از سال ۸۸ در دانشگاهها ايجاد کرده بودند تغيير داده و آن فضای سنگين امنيتی را که کميتههای انضباطی در محيطهای دانشگاهی ايجاد کرده بودند را کنار زده بود و در نتيجه دانشجويان میتوانند بدون ترس از کميتههای انضباطی، دوباره به سمتوسوی فعاليتهای سياسی بروند. يعنی همه دلايل ديگرشان عليه فرجیدانا يک طرف، فضای باز سياسی که در دانشگاهها ايجاد شده يک طرف ديگر. به نظر میرسد اين علت اصلی ناخرسندی تندروها از فرجیدانا بود اما بعيد بهنظر میرسد دولت يازدهم بتواند خيلی اين سياست را تغيير دهد. هر کس ديگری هم جايگزين فرجیدانا شود چارهای نخواهد داشت مگر اينکه اجازه ندهد آن فضای حزنانگيز مجددا بر دانشگاههای کشور حاکم شود. سوال اساسی ديگری که بعد از استيضاح مطرح میشود درخصوص چشمانداز آينده سياسی مجلس نهم، تعامل آن با دولت يازدهم و سرانجام تاثير استيضاح بر عملکرد دولت روحانی است. بگذاريد با آخری شروع کنيم. ۱۹ميليوننفر به آقای روحانی رای دادند که او سياستهای اصولگرايان و احمدینژاد را ادامه ندهد. علیالقاعده اگر مردم خواهان تداوم سياستهای دوران احمدینژاد بودند، به نامزد مورد حمايت «جبهه پايداری» رای میدادند. اما مردم نشان دادند خواهان تداوم آن وضع هشتساله نيستند بنابراين آقای روحانی نمیتواند از سياستهای فعلی وزارت علوم پاپس بکشد. اگر چنين شود، پشت به آن ۱۹ ميليون کرده است. درخصوص مجلس نهم نيز همانطور که گفتيم راهبران ميانهرو اصولگرا يقينا لازم است به خود آمده و تدبير و چاره بينديشند. مگر آنکه تصور کنيم در حقيقت آنان خيلی هم از زمينخوردن فرجیدانا و دولت يازدهم ناراحت نبودند و نشدند. اگر اين وسوسه را کنار بگذاريم و بپذيريم که آنان در حمايت خود از دولت يازدهم صادق هستند، در آنصورت آنان خيلی بيشتر از دولت يازدهم از ديروز در شوک و حيرت فرو رفتهاند. تندروها حتی زحمت شنيدن تلاشهای لحظه آخر رئيس مجلس را هم به خود ندادند. آنان ديروز نشان دادند که برای رهبری اصولگرايان ميانهرو، وجهی قائل نيستند و بالاخره میرسيم به از حالا بهبعد «جبهه پايداری»ها. آنان با توجه به پيروزی غيرمترقبهای که بهزعم خودشان به دست آوردند يقينا رويارويی با دولت روحانی را شدت خواهند بخشيد. هدف بعدی آنها وزارت ارشاد خواهد بود و ظرف چند هفته آينده تلاش خواهند کرد علی جنتی را هم به صحن علنی بکشانند. اما هدف غايی اين جريان، تغيير مسير مذاکرات هستهای است. برای اين منظور چارهای ندارند جز اينکه بلايی را که بر سر فرجیدانا آوردند بر سر ظريف هم بياورند. شايد حتی ظريف را نسبت به جنتی در اولويت قرار دهند يعنی تا قبل از پايان تمديد چهارماهه مذاکرات برای رسيدن به يک توافق جامع. میماند يک سوال ساده از اصولگرايان بهويژه «جبهه پايداری»ها پيرامون تعريف مردمسالاری. مردمسالاری را هرطور که تعريف کنيم مردم يا دستکم شصت و چند درصدی که در انتخابات ۲۴ خرداد شرکت کردند بهراستی خواهان چه نوع سياستهايی در وزارت علوم بودند؟ سياستهايی که دوره احمدینژاد اجرا میشد يا سياستهايی که فرجیدانا ظرف ۹ ماه گذشته به اجرا گذاشته بود؟ Copyright: gooya.com 2016
|