چهارشنبه 12 شهریور 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

از اسلام رحمانی چه مانده است؟ ف. م. سخن

روزانه های ف م سخن
واقعیت تلخ این است که اسلام تا زمانی که به قدرت نرسیده خود را مظلوم نشان می‌دهد و از رحمانیت دم می‌زند اما به محض رسیدن به قدرت رحمانیت را فراموش کرده به شقاوت عمل می‌کند

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


در حال مطالعه آخرین مقاله سید علی اصغر غروی زیر عنوان «کدامین دست را باید برید» بودم که خواندن آن مقاله مقارن شد با بریده شدن سر دومین روزنامه نگار امریکایی توسط داعش و قطع انگشتان دست یک سارق در یزد. این سوال برای من پیش آمد که به راستی از اسلام رحمانی چه مانده است؟ درست تر سوال کنم٬ در طول تاریخ٬ کدام اسلام رحمانی را داشته ایم که از آن چیزی باقی مانده باشد؟ اسلام هر جا به قدرت رسیده چهره ی غیر رحمانی و خشن از خود نشان داده است. از انقلاب سال ۵۷ تا رشد و صعود داعش در عراق همه به عینه چهره ای شقاوت آمیز از اسلام ارائه داده اند.

در جمهوری اسلامی خودمان از شکنجه های وحشیانه قرون وسطایی تحت نام اسلام بگیر تا شلاق زدن در ملاء عام و اعدام های غیر انسانی٬ از قطع انگشتان دست سارق بگیر تا سنگسار کردن زنان و مردان نمونه هایی از قدرت نمایی اسلام به قدرت رسیده است. اکنون هم نوبت به داعش و داعشیان رسیده است که سر بریدن را به کلکسیون آدم کشی های اسلامی اضافه کنند.

سید علی اصغر غروی - که خود طعم زندان به خاطر بیان نظر کارشناسی را همین اخیرا چشیده است - در ابتدای مقاله اش می نویسد:
"این مقاله با استناد به ادله لغوی و تاریخی و استناد به سنت قطعیه و سیاق آیات، نشان می دهد که «ید» در قرآن، اغلب به معنای «قدرت»آمده است و «قطع» به معنای «ایجاد فاصله بین عامل و معمول» . پس مراد این است که دست دزد از قدرتی بریده شود که امکان دزدی به وی داده است. بر این اساس واژه «قطع» و «ید» در این آیه نه در معنای عرفی، بلکه در معنای متشابه آن، بکار رفته است."

به بیان دیگر منظور از قطع ید٬ قطع دست نیست بل که ایجاد فاصله میان دست دزد و قدرتی است که امکان دزدی به وی داده است. خلاصه کلام این که در اسلام رحمانی آقای غروی دست سارق نباید قطع شود و مراد از بریدن دست٬ سلب قدرت از دزد است.

حال باید از آقای غروی سوال کرد که آیا در صدر اسلام و بعد از آن قطع دست سارق وجود نداشته و اگر داشته چرا اشخاص در قدرت٬ تفسیر رحمانی قطع قدرت از این آيه نکرده اند.

واقعیت تلخ این است که اسلام تا زمانی که به قدرت نرسیده خود را مظلوم نشان می دهد و از رحمانیت دم می زند اما به محض رسیدن به قدرت رحمانیت را فراموش کرده به شقاوت عمل می کند.

بریده شدن سر دومین روزنامه نگار امریکایی و قطع انگشتان دست یک سارق در یزد نمونه ی دیگری است از اسلام صاحب قدرت.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016