شنبه 1 آذر 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

جمهوری اسلامی و جبهه خلق برای آزادی فلسطين، حسن هاشميان

حسن هاشمیان
ميانجی‌گری‌های اخيری که حزب‌الله لبنان ميان حاکمان ايران و جبهه خلق به عمل آورده است، بدنه اصلی اين تشکل فلسطينی را در برمی گيرد که در کرانه باختری رود اردن و نوار غزه فعاليت می‌کنند، اما تشکل احمد جبرئيل و همکاری آن با جمهوری اسلامی سابقه ديرينه‌ای دارد و شامل اين وساطت نمی‌شود

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


منبع: رادیو فردا

جبهه خلق برای آزادی فلسطين در دو شکل خود به رهبری احمد سعدات و احمد جبرئيل، تنها گروه فلسطينی است که همچنان در کنار جمهوری اسلامی و حزب‌الله لبنان از بشار اسد حمايت می‌کنند.
آن‌ها در تظاهرات خود هيچ ابائی ندارند که پرچم جمهوری اسلامی را به همراه بيرق حزب الله لبنان و پرچم سوريه بر بالای سرخود به اهتزاز دربياورند. در زمان دوری گزيدن حماس و جهاد اسلامی فلسطين از سياست جمهوری اسلامی در حمايت از بشار اسد بعد از آغاز اعتراضات سوريه در سال ۲۰۱۱، اين تنها جبهه خلق برای آزادی فلسطين بود که سرکوب خونين مردم سوريه توسط رژيم آن کشور را ناديده گرفت و در کنار بشار اسد باقی ماند. شاخه احمد جبرئيل اين تشکل فلسطينی حتی به بسيج نيروهای خود برای دفاع از بشار اسد دست زد و در کنار سربازان سوری عليه مخالفان دولت دمشق دست به اسلحه برد.
در طول سال‌های ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ روابط ايران با گروه حماس به نازل‌ترين سطح خود رسيد. اما در اين سال‌ها بعد از دو دهه حمايت جمهوری اسلامی از گروه‌های «اسلامی» فلسطين، رويکرد جديدی به سوی جبهه خلق برای آزادی فلسطين از سوی حاکمان ايران اتخاذ شد که يک گروه چپگرای فلسطينی محسوب می‌شود. در ماه‌های اخير و بعد از حمله اسرائيل به نوار غزه، روابط دو گروه اسلامی حماس و جهاد اسلامی با جمهوری اسلامی بازسازی شد اما علی خامنه‌ای رهبر ايران خواستار تحرک فلسطينی‌ها فرا‌تر از غزه و ايجاد يک «انتفاضه» در کرانه غربی رود اردن شد. جايی که دو گروه اسلامی فلسطين از تحرک کمتری در آن مناطق برخوردار هستند و از اين رو اهميت جبهه خلق به خصوص گردان‌های «ابوعلی مصطفی» عليرغم بازگشت جهاد اسلامی و حماس به دامن جمهوری اسلامی، همچنان محفوظ ماند و اين گروه تنها گروه فلسطينی است که در کرانه باختری رود اردن، از جمهوری اسلامی «حرف شنوی» دارد. در ماه‌های اخير مصاحبه‌ها و گفت‌وگوهای اعضای دفتر سياسی جبهه خلق و افراد وابسته به آن با شبکه‌های وابسته به جمهوری اسلامی چون «الميادين»، «المنار» و «العالم» نشان از تحرک جديد آن‌ها و حمايت گسترده ايران برای توسعه عملياتی خود در کرانه غربی به ويژه در شهر قدس داشت. يعنی‌‌ همان جايی که خامنه‌ای به فلسطينی‌ها توصيه کرد «دامنه جنگ عليه اسرائيل» را توسعه دهند.
سايت المانيتور عربی در تاريخ ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۳ نوشت که جمهوری اسلامی با هماهنگی حزب الله لبنان سلسله جلساتی را با اعضای جبهه خلق در بيروت، دمشق و تهران برگزار کرده است. هدف از اين جلسات متوالی ارائه کمک‌های مالی و لجستيکی به اين تشکل فلسطينی از سوی جمهوری اسلامی اعلام شده است تا بتواند در کرانه باختری رود اردن توازن لازم را با قدرت جنگی اسرائيل ايجاد کند. از زمانی که حزب الله لبنان وارد جنگ سوريه شد، جمهوری اسلامی، ابزاری که می‌توانست از طريق آن مناطق شمالی اسرائيل را تهديد کند و يک نوع توازن قوا در برابر تهديدهای اسرائيل ايجاد کند، را از دست داد. حزب الله لبنان بعد از ورود به جنگ سوريه ديگر نمی‌توانست عامل بازدارنده در دست ولی فقيه ايران برای روياروئی با اسرائيل باشد. از اين رو علی خامنه‌ای و فرماندهان سپاه به شدت در جستجوی يک جايگزين برآمدند. آن‌ها فکر می‌کنند که اگر بتوانند جبهه خلق برای آزادی فلسطين را در کرانه باختری تقويت کنند،‌‌ همان کارکرد حزب الله در جنوب لبنان را برای آن‌ها خواهد داشت و می‌تواند عامل تهديد اسرائيل در دست ولی فقيه باشد. ضمن اينکه تحرک جبهه خلق خارج از توافق‌های سازمان آزاديبخش فلسطين می‌تواند به تضعيف محمود عباس و کشورهای حامی آن چون عربستان سعودی و امارات منجر شود، و اين چيزی است که جمهوری اسلامی آرزوی آن را دارد. اما چيزی که در محاسبه جمهوری اسلامی نيامده و يا اهميت چندانی برای حاکمان ايران ندارد، آن است که حزب الله لبنان در يک کشور مستقل سنگر می‌گرفت اما جبهه خلق در کشوری دست به چنين اقداماتی بر عليه اسرائيل می‌زند که هنوز مستقل نشده است و بنابراين ارتش اسرائيل به راحتی می‌تواند مناطق عملياتی جبهه خلق را تصرف کند و اميد فلسطينی‌ها به تشکيل يک کشور مستقل را بر باد دهد.
در آستانه حمله آمريکا به گروه «حکومت اسلامی» در سوريه، اعضای جبهه خلق بر طبل دفاع از «مقاومت» کوبيدند و اعلام کردند در صورت هجوم نيروهای آمريکايی به بشار اسد، در کنار حاکم دمشق خواهند جنگيد. «ابو احمد فواد» عضو دفتر سياسی جبهه خلق و مسئول سابق بخش نظامی آن در گفت‌وگو با تلويزيون الميادين گفت: «در صورت حمله امريکا به بشار اسد، عمق اسرائيل را هدف قرار خواهيم داد».
جبهه خلق همچنين مطرح کرد که يگان‌های چريکی برای آزادی جولان از اشغال اسرائيل درست می‌کند. اين خبر توسط شبکه‌های خبری وابسته به ايران چون المنار و العالم به طور گسترده بازتاب پيدا کرد.

حمله به عبادتگاه يهودی در بيت‌المقدس
حمله به عبادتگاهی در منطقه «هارنوف» در شرق بيت‌المقدس برخلاف تبليغاتی که جبهه خلق و به دنبال آن جمهوری اسلامی درباره اين حادثه به راه انداحته، نشان نمی‌دهد که تحول مهم امنيتی صورت گرفته است. زيرا مهاجمان از سلاح‌های سبک چون کلت کمری و خنجر استفاده کرده بودند و بنابراين نتوانسته بودند يک دگرگونی مهم آن طور که جبهه خلق وعده آن را می‌داد، ايجاد و از سلاح متوسط با حجم يک کلاشينکف استفاده کنند. قربانيان حادثه هم افراد ميانسال و پيری بودند که قدرت فرار نداشتند و بنابراين حادثه بيشتر شبيه يک دعوای خيابانی بوده تا عملياتی چريکی که يک تشکل سياسی پشت آن قرار بگيرد. اگرچه بهربرداری سياسی از آن بالا بود و جبهه خلق با معرفی دو مهاجم به عنوان اعضای اين تشکل، بعد از سال‌ها دوباره خود را بر سر زبان‌ها انداخت. حماس و جهاد اسلامی نيز از اين عمليات حمايت کردند و حزب الله لبنان اعلام کرد عاملان اين حادثه، هم پيمانان آن‌ها در حمايت از بشار اسد هستند. اما دو رژيم ايران و سوريه در سطح رسمی نسبت به اين حادثه سکوت اختيار کردند.

تاريخچه جبهه خلق
جبهه خلق برای آزادی فلسطين در سال ۱۹۶۷ توسط جرج حبش و مصطفی زيری تشکيل شد. اين تشکل خود را در امتداد «ملی گرايان عربی» می‌ديد که با اضافه کردن افکار لنينيستی در پی رهيافت‌های جديد برای آزادی فلسطين بود. روش مبارزه مائو، رهبر انقلاب چين، نيز الهام‌بخش مبارزه‌های آن‌ها می‌شد و در پی به فعليت درآوردن آن در داخل فلسطين بودند. اما بعد‌ها تمام تعاليم مائو را از ادبيات خود حذف کردند و تنها به افکار لنين به سبک اتحاد جماهير شوروی تأسی کردند.
در سال ۲۰۰۰ جرج حبش رهبر سنتی اين تشکل فلسطينی داوطلبانه جای خود را به مصطفی زيری داد. اما اين رهبر جديد يک سال بعد ترور شد و احمد سعدات به جای وی نشست. احمد سعدات، رهبر فعلی جبهه خلق، سال‌هاست که در زندان به سر می‌برد. برای پاس داشت ياد مصطفی زيری رهبر سابق جبهه خلق، گردان‌هايی بنام «ابوعلی مصطفی» تشکيل شد که دو فرد مهاجم در عمليات اخير شهر قدس از اعضای اين گردان‌ها بودند.
در دهه ۱۹۷۰ جبهه خلق برای آزادی فلسطين به عمليات هواپيماربايی، حمله به فرودگاه‌ها، منفجر کردن سفارتخانه‌ها و ترور رهبران اسرائيلی روی آورد. به همين منظور اين جبهه که متحد جديد جمهوری اسلامی در فلسطين شده، در فهرست تروريسم آمريکا و کشورهای اروپايی قرار دارد.
جبهه خلق برای آزادی فلسطين يک انشعاب مهم دارد که در سال ۱۹۶۹ اتفاق افتاد و رهبری آن را احمد جبرئيل به عهده گرفت. اين انشعاب که تحت عنوان «فرماندهی کل» معروف شد، هم‌رکاب بشار اسد و جمهوری اسلامی در رويارويی با اعتراضات در سوريه به حساب می‌آيد.
ميانجی‌گری‌های اخيری که حزب‌الله لبنان ميان حاکمان ايران و جبهه خلق به عمل آورده است، بدنه اصلی اين تشکل فلسطينی را در برمی گيرد که در کرانه باختری رود اردن و نوار غزه فعاليت می‌کنند، اما تشکل احمد جبرئيل و همکاری آن با جمهوری اسلامی سابقه ديرينه‌ای دارد و شامل اين وساطت نمی‌شود.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016