گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
21 آبان» بیاعتمادی از ميتينگ چهاردهم اسفند تا اسيدپاشیها، مازيار شکوری گيلچالان3 مهر» مصباح و هاشمی رفسنجانی در خلافت فرومايگان، مازيار شکوری گيلچالان
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! برای سهيل عربی، حکم سابالنبی اعدام نيست، مازيار شکوری گيل چالاننگارنده تاکنون از مفاد و محتويات پرونده محکومعليه مطلع نبوده نمیتواند اتهام سابالنبی را تصديق و يا تکذيب نمايد اما اگر بنا را آنگونه که سيستم قضايی کشور حکم داده است پذيرفته و جرم محکومعليه را سابالنبی بدانيم میتوانيم از منظر و رويکرد دينی به تحليل و بررسی حکم سابالنبی همت گماريم
باسمه تعالی "سهيل عربی" وبلاگ نويسی که شعبه چهل و يک ديوان عالی کشور حکم اعدام او را به اتهام جرم ساب النبی تأييد و پرونده وی را جهت اجرای حکم به اجرای احکام شعبه هفتاد و شش کيفری استان ارجاع داده است. آنچه از اخبار تراوش نموده اينکه سيستم قضايی کشور فقط جهت به اشتراک نهادن چند پست در فيسبوک متهم پرونده را مجرم تشخيص و محکم به اعدام وی داده است. با نظر به اينکه نگارنده تا کنون از مفاد و محتويات پرونده محکوم عليه مطلع نبوده نميتواند اتهام ساب النبی را تصديق و يا تکذيب نمايد اما اگر بنا را آنگونه که سيستم قضايی کشور حکم داده است پذيرفته و جرم محکوم عليه را ساب النبی بدانيم ميتوانيم از منظر و رويکرد دينی به تحليل و بررسی حکم ساب النبی همت گماريم. "سب" در لغت به معنای توهين و دشنام بوده اما در دستگاه غالب فقهی به هرگونه عملی که از آن توهين و دشنام به رسول عظيم الشأن اسلام و ائمه معصومين بر آمده باشد اطلاق ميشود. دستگاه فقهی غالب حکم ساب النبی را اعدام و سب کننده را مهدور الدم ميشناسند. همين رويکرد دقيقا در قانون مجازات اسلامی تعريف و تدوين شده است. اينکه نظر شريعت اسلام در اين مورد چيست بيش از پيش ميبايد متذکر شويم که دستگاه فقيهان بيش از پيش به روايات آحاد توجه داشته اند. اما روايت قرآن به عنوان اولين و محکم ترين منبع مورد استناد مسلمين در باب حکم ساب النبی چيست؟؟؟ قرآن به عنوان کتاب حقوق و اخلاق به جهت احترام به عقايد ديگران و زندگی مسالمت آميز، مسلمين را از توهين به معبود ها و مقدسات آنان منع نموده است. در اين راستا در آيه شريفه صد و هشتم سوره مبارکه انعام مسلمين را مخاطب قرار داده و ميفرمايد: مطابق به آيه شريفه: دوم: در صورت توهين به مقدسات ديگران امکان بروز مقابله به مثل رفته و در اين صورت زيست مسالمت آميز مخدوش ميشود. سوم: قرآن به عنوان بما انزل الله مسلمانان را ازتوهين به مقدسات ديگران منع مينمايد. برابر آيه شريفه مذکور نه تنها توهين به مقدسات مسلمين جرم بوده بلکه، توهين به مقدسات ديگر تفکرات هم از سوی مسلمانان جرم بوده و ميبايد برای آن مجازات در نظر گرفته شود. اما آياتی که در قرآن به ريشخند و توهين به مقدسات مسلمانان پرداخته اند هيچ گونه مجازات دنيوی، از جمله اعدام را برای تمسخر کنندگان و سب کنندگان پيشبينی نکرده است. « فَقَدْ کَذَّبُواْ بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءهُمْ فَسَوْفَ یَأْتِيهِمْ أَنبَاء مَا کَانُواْ بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ» در اين آيه آنچه مشخص است وحی الهی مورد تمسخر قرار گرفته است اما به مسلمين حکم نشده است که استهزا کنندگان را به جهت استهزايشان مجازات نمايند. « یَحْذَرُ الْمُنَافِقُونَ أَن تُنَزَّلَ عَلَیْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُمْ بِمَا فِی قُلُوبِهِم قُلِ اسْتَهْزِئُواْ إِنَّ اللّهَ مُخْرِجٌ مَّا تَحْذَرُونَ» در اين آيه شريفه خبر از استهزا و تمسخر منافقين ميدهد اما حکم به مجازات دنيوی آنان در کار نيست و فقط خبر از برملا کردن استهزاء آنان ميدهد. « وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِکَ فَأَمْلَیْتُ لِلَّذِينَ کَفَرُواْ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَکَیْفَ کَانَ عِقَابِ» در اين آيه شريفه هم فقط خداوند مسخره کنندگان را کيفر ميکند و حکم کيفر کردن را به مسلمين وانميگذارد. « وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَیُجَادِلُ الَّذِينَ کَفَرُوا بِالْبَاطِلِ لِیُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَاتَّخَذُوا آیَاتِی وَمَا أُنذِرُوا هُزُوًا» در اين آيه رسالت رسولان انذار و تبشير بوده و حکم آنان که انذار آنان را به مسخره ميگرفتند اعدام و مجازات دنيوی از سوی رسولان نبوده. در اين آيه مجازات مسخره کنندگان و کسانی که جرمشان ساب النبی است به مجازات اخروی محکوم شده اند نه مجازات دنيوی. در هيچ يک از آيات فوق که ميتواند مصداق ساب النبی و حتی فراتر از آن ساب الله باريتعالی باشد مجازات دنيوی اعدام مرقوم و مکتوب نشده است. اما آنچه را قرآن به عنوان عکس العمل و تقابل در چنين مواقعی به مسلمين توصيه ميکند چيست؟؟؟ آيه صد و چهلم سوره مبارکه نساء در اين باب ميفرمايد: « و به تحقيق نازل شد بر شما در کتاب در کتاب همانا هر گاه شنيديد آيات خدا مورد انکار و ريشخند قرار می گيرد با استهزا کنندگان منشينيد تا به سخنی غير از آن درآيند چرا که در اين صورت شما هم مثل آنان خواهيد بود خداوند منافقان و کافران را همگی در دوزخ گرد خواهد آورد» در آيه فوق کتاب الله تکليف مسلمين را در برابر استهزا کنندگان و سب کنندگان به گونه ای بيين روشن کرده است. جزای دنيوی برای استهزا کنندگان پيشبينی نکرده است. مضافا آنچه به مسلمين حکم شده تا از اين گونه گفتارهای نفرت انگيز زدايش شود فقط اينکه جمع استهزا کنندگان را ترک کنند تا زمانی که استهزا کنندگان دست از استهزا و سب بردارند. آنچه تا کنون نتيجه شده و ميشود آيات قرآن کاملا در تناقض و ابطال گر رواياتی ميباشند که دستگاه غالب فقيهان از آنها جهت اثبات حکم اعدام برای ساب النبی بهره ميجويند. بر اين مبنا تمامی احاديث و رواياتی که فتاوی غالب فقيهان معتقد به مجازات اعدام برای حکم ساب النبی بهره جسته اند باطل بوده و چنين حکمی به جهت تناقض با حکم قرآن به عنوان اولين منبع مورد وثوق مسلمين از درجه اعتبار ساقط ميباشد. Copyright: gooya.com 2016
|