گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
3 دی» ايرانيم و ...، هادی خرسندی24 مهر» سردار بزرگ و پسرک نحيف، هادی خرسندی
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! بر سر من خورده دوش، کتیبهی داریوش! هادی خرسندیهمان شب البته شاه، دير به کاخش رسيد / به علت خستگی، با «عَلَم» اش رفته بود، به گردش و عيش و نوش !// شد ملکه در غضب، گفت که :اين وقت شب؟ / تو جلسه داشتی؟ فکر کنی ای جلب، نيست مرا عقل و هوش؟ // مردی و داری نبوغ، تا که بگوئی دروغ / ليک خبر آمده، که رفته ای ميکده، با دو سه تن از لشوشويژه خبرنامه گويا
سنگ-نبشته چنين، کرده خدا را خطاب، يکی که دارم هراس، ز حمله دشمنان دو :بکنم خدمتت، ز خشکسالی گله بعد هم آن پادشاه، گفته: خدايا پناه! همينکه آماده شد، کتيبه باشکوه، کتيبه را گفت شاه، جانب کاخش برند همان شب البته شاه، دير به کاخش رسيد گفت به شاه آتوسا: سرور من پادشا! شد ملکه در غضب، گفت که: اين وقت شب؟ مردی و داری نبوغ، تا که بگوئی دروغ بعد به خلوتگهی، حجله شاهنشهی! اخم کنان پادشا، گفت: دروغم کجا؟ کتيبۀ تازه را، به خانه آورده ای قحطی و دشمن کجا، مايه ترس است و باک؟ خواهی اگر ملتی، بی کژی و کاستی همسر شاه بزرگ، غُر زد و بی تاب گشت در وسط فرق من، کتيبه آمد فرود ـــــــــــــــــ Copyright: gooya.com 2016
|