چهارشنبه 1 بهمن 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

تضمين معامله هسته‌ای با ايران چيست؟ بهروز بهبودی

بهروز بهبودی
با درک واقعيت از ساختار قدرت در ايران، حتی يک معامله نهايی مورد نظر اوباما و غرب با تهران از هيچ اعتبار و تضمينی که در فردای غيبت خامنه‌ای از صحنه يا مواضع ماجراجويانه سپاه بتواند در آينده ادامه پيدا کند وجود ندارد

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


همزمان با چالش پرزيدنت اوباما در واشنگتن برای جلوگيری از افزايش تحريم‌ها عليه اقتصاد ايران که از سوی هر دو جناح دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان مطرح شده است، در تهران حسن روحانی تمام کوشش دولت خود را وقف اين کرده است که تحريم‌های جاری را لغو کند. فرق اين دو رئيس جمهوری اما در اين است که اگر اوباما در تلاش خود شکست بخورد، وی هنوز رئيس جمهور آمريکا باقی خواهد ماند اما شکست روحانی در اهداف خود نتايجی ناگوار و مخاطره‌ انگيز را برای رژيم جمهوری اسلامی و حتی منطقه خاورميانه به بار خواهد آورد.

آقای اوباما در پاسخ به سئوال خبرنگاران در کنفرانس مطبوعاتی واشنگتن که نخست وزير بريتانيا ديويد کامرون هم به عنوان پشتيبان سياست مذاکره او با ايران در کنارش ايستاده بود گفت: «من هر گونه طرح جديد سنا برای اجرای تحريم‌های بيشتر و جديد عليه ايران را که بر روی ميزم بگذارند وتو خواهم کرد. مذاکرات جاری به هيچ وجه نبايد در اثر تحريم‌های بيشتر به شکست بيانجامد و تا پايان آن بايد به پيش برود. زيرا شکست اين مذاکرات ما را به سوی گزينه‌های ديگر خواهد کشاند».

اين تهديدهای جديد نسبت به نتيجه مذاکرات هسته ای در زمانی صورت می‌گيرد که حادثه عمليات تروريستی در پاريس اذهان عمومی جهان را يک بار ديگر متوجه خطرات گسترش تروريسم کرده و اينکه چگونه مناقشات خونين و بی‌ثباتی سياسی در منطقه خاورميانه دامنه خود را به پايتخت‌های غربی کشانده و شهروندان آنها را درگير عواقب اين مناقشات و جنگ‌های منطقه کرده است.

نيازی به گفتن نيست که نوع تروريسم و جناياتی که توسط گروه‌های افراط گرای «اسلامی» امروز اعمال می‌شود ريشه در ايدئولوژی‌های دولتی دارد و رژيم حاکم بر ميهن ما نيز خود يکی از سردمداران گسترش آن در جهان بوده است، اگر چه هميشه آن را با چاشنی دفاع از «اسلام ناب محمدی» معرفی کرده است. رژيم جمهوری اسلامی با دخالت گسترده نظامی و مالی خود در آتش افروزی و جنگ‌های دخالتی در کشورهای عراق، سوريه، يمن و شاخ آفريقا همواره حضور ويرانگر خود در اين مناطق آشوب و خونريزی را به عنوان «وظيفه انقلابی» خود به جهانيان معرفی کرده تا از سوی ديگر از نفوذ سياسی کشورهای مسلمان محافظه کار عرب در جهان اسلام بکاهد. اختلافات شيعه و سنی تاريخی نيز بر بستر اين دخالتهای خونين به تضادهای منطقه‌ای افزوده، به طوری که امروز برای نخستين بار جهان اسلام درگير جنگی همه جانبه ميان خود مسلمانان گشته است.

اين تهديدهای جديد نسبت به نتيجه مذاکرات هسته ای در زمانی صورت می‌گيرد که حادثه عمليات تروريستی در پاريس اذهان عمومی جهان را يک بار ديگر متوجه خطرات گسترش تروريسم کرده و اينکه چگونه مناقشات خونين و بی‌ثباتی سياسی در منطقه خاورميانه دامنه خود را به پايتخت‌های غربی کشانده و شهروندان آنها را درگير عواقب اين مناقشات و جنگ‌های منطقه کرده است.

درک عمومی در ميان دولتمردان آمريکايی اين است که پرزيدنت حسن روحانی به عنوان يک همتای فکری آنها از چنان قدرت سياسی برخوردار است که بتواند همزمان با ترويج صلح و همزيستی ميان مسلمانان به مناقشات جاری خاتمه بدهد و از سوی ديگر با يک سازش تاريخی موضوع بحران هسته‌ای ايران را به يک پايان موفق آميز رسانده و از اين طريق از ابعاد فاجعه بروز يک رقابت هسته‌ای در منطقه‌ای که در حال حاضر اسير جنگ و تروريسم و آشوب است جلوگيری کند.

اين حقيقت دارد که حسن روحانی برای جلوگيری از سقوط کامل اقتصاد ورشکسته ايران در اثر تحريمهای بين‌المللی به دنبال يک سازش تاريخی در مورد برنامه هسته‌ای ايران است اما نکته‌ای که غرب و دولت اوباما نمی‌خواهد و يا نمی‌تواند به درستی تشخيص بدهد اين است که روحانی تنها نماينده يک جناح از حاکميت جمهوری اسلامی است. جناح ديگر آن که توسط رهبر رژيم آيت الله خامنه‌ای و همپيمانان او در ميان فرماندهان سپاه پاسداران هدايت می‌شود پيروزی روحانی در يک معامله هسته‌ای را شکست خود و پايان همه منافع سياسی ـ اقتصادی حاصله از ادامه تحريمها و نهايتاً پايان رهبری جناح مزبور بر کليت رژيم می‌بيند.

نگاهی عميق‌تر به کارنامه دولت روحانی نشان می‌دهد که او در انجام رفرمهای اقتصادی ـ اجتماعی خود که بر مبنای وعده آنها به قدرت رسيد، موفق نبوده است. البته چنين امری جای تعجبی هم ندارد زيرا در چارچوب رژيم ارتجاعی و قرون وسطايی ولايت فقيه همه روسای جمهوری رژيم جز کارگذار اوامر ولی فقيه نبوده و نيستند.

با درک از اين واقعيت از ساختار قدرت در ايران، حتی يک معامله نهايی مورد نظر اوباما و غرب با تهران از هيچ اعتبار و تضمينی که در فردای غيبت خامنه‌ای از صحنه يا مواضع ماجراجويانه سپاه بتواند در آينده ادامه پيدا کند وجود ندارد.

از اين رو، رهبران قدرتهای جهانی می‌بايستی مطمئن شوند که هر گونه معامله هسته‌ای با رژيم جمهوری اسلامی به امضای خامنه‌ای و فرماندهان سپاه نيز برسد. تنها در آن زمان است که اين صاحبان واقعی قدرت سياسی ـ نظامی در ايران مصيبت زده امروز نشان خواهند داد که آيا آنها به هيچ تعهدی به صلح خاورميانه و سعادت برای ملت ايران پايبند هستند يا نه؟

بهروز بهبودی
برگردان از مقاله انگليسی در بوستون گلوب آمريکا


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016