یکشنبه 12 بهمن 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

تلاش تندروهای رژيم برای شکست ديپلماسی در مذاکرات هسته‌ای، بهروز بهبودی

بهروز بهبودی
در راس اين عناصر و دسته‌جات رهبر جمهوری اسلامی آيت‌الله خامنه‌ای قرار دارد که عملاً و به وضوح بارها اعلام کرده است که با وجودی که از ادامه مذاکرات پشتيبانی می‌کند اما هيچ‌گونه بختی برای موفقيت آن‌ها قايل نيست و شکست آن‌ها را پيش‌بينی می‌کند

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


در فردای پيروزی انقلاب اسلامی، روزنامه کيهان که بلندگوی نظرات رهبر جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران است، در سرمقاله‌ای در مورد تعيين سياست خارجی رژيم جديد گفته بود که «تنها تضمين برای بقای انقلاب اسلامی و حاکميت زائيده آن چالش و رد همه معاهدات بين‌المللی حاکم و نيافتادن در چاله روابط ديپلماتيک با کشورهای غربی می‌باشد».

افراطيون و رهبران جمهوری اسلامی تا امروز دقيقاً به اين طرز تفکر ارتجاعی و ايدئولوژی بيمارگونه خود در مورد روابط بين‌المللی و نُرم‌های ديپلماتيک وفادار مانده‌اند. اما ماحصل اين جنون سياسی ـ ايدئولوژيک رژيم چيزی جز مصيبت و فقر و عقب ماندگی و تلف شدن نيروهای عظيم انسانی و سرمايه‌های مادی برای ملت ما، بی‌ثباتی و جنگ‌های فرقه‌ای ـ مذهبی در خاورميانه و گسترش بنيادگرايی مذهبی و تروريسم در جامعه جهانی نبوده است.

رژيم جمهوری اسلامی تا سالهای متمادی با پيروی از اين تاريک انديشی که در تضاد کامل با روحيه صلح جويانه و انساندوستانه ملت تاريخی ايران قرار دارد، از پس همه تبهکاريهای خود عليه مردم کشور و دست اندازی تفرقه در ميان ملل همسايه و دوست ايران ظاهراً بدون مکافات بيرون آمده بود.

با اين حال، در سال ۲۰۰۳ ميلادی و پس از افشا شدن برنامه مخفيانه هسته‌ای رژيم که غرب معتقد است به سوی ساختن يک بمب اتمی می‌رفته است، مذاکرات ديپلماتيک ميان تهران و قدرتهای خارجی برای جلوگيری از دست يابی رژيم به بمب هسته‌ای آن را ناچار ساخت تا به همان مذاکرات ديپلماتيکی که سالها از آن به عنوان «ابزار قدرت‌های استکباری» ياد می‌کرد، تن در دهد.

در قاموس رژيم هم «استکبار جهانی» به آمريکا و هم پيمانان غربی آن گفته می‌شود که بنا بر ضرورت و نياز به هر يک، آنها را عوامفريبانه به شيطان بزرگ و شيطان کوچک‌تر تقسيم می‌کرده است.

در نوامبر ۲۰۱۳ سرانجام پس از بيش از يک دهه مذاکرات ديپلماتيک پيچيده و سرشار از افت و خيزهای سياسی رژيم جمهوری اسلامی و کشورهای موسوم به ۱+۵ به رهبری آمريکا به توافق معروف ژنو دست يافتند که اجرای آن بخش‌های تعيين کنندۀ برنامه هسته‌ای ايران را که بتواند به ساختن يک بمب منتهی شود دچار سکون يا تعليق دائمی کرد. در مقابل قدرتهای جهانی قبول کرده‌اند تا بخشی از تحريم‌های کمرشکن عليه اقتصاد بيمار ايران را لغو کنند.

در حالی که اکثر ايرانيان به خوبی درک می‌کنند که همراهی آنها با جامعه جهانی در برطرف کردن نگرانی‌های بجای آنها در مورد برنامه هسته‌ای ايران می‌تواند به انزوای کشور پايان بخشيده و از آسيب‌های اجتماعی عظيمی که تحريم‌ها برای ملت ايران بوجود آورده کاسته شود، اما در ميان رهبران مستبد جمهوری اسلامی کم نيستند عناصر و گروههايی که پايان اين انزوا و برداشتن تحريم‌ها برای آنها با پايان حاکميت اقتصادی ـ سياسی آنها بر جامعه ايران برابر است.

در راس اين عناصر و دسته جات رهبر جمهوری اسلامی آيت‌الله خامنه‌ای قرار دارد که عملاً و به وضوح بارها اعلام کرده است که با وجودی که از ادامه مذاکرات پشتيبانی می‌کند اما هيچ گونه بختی برای موفقيت آنها قايل نيست و شکست آنها را پيش‌بينی می‌کند.

همراهان و همفکران رهبر در اين بدبينی عوامفريبانه را فرماندهان فاسد سپاه و مشتی دلال‌های تجاری ـ اقتصادی و غارتگران بيت‌المال تشکيل می‌دهند که سالها از وجود تحريم‌ها جيب‌ها و حساب‌های خارجی خود را سرشار از دلارهای آمريکائی کرده‌اند و همين روزها تنی چند از آنها را برای سرپوش گذاشتن بر ابعاد فجايع اقتصادی و دزدی‌های ميلياردی آنها از سرمايه های ملت ايران ظاهراً به پای ميز محاکمه کشانده‌اند.

استراتژی اتحاد خامنه‌ای ـ سپاه ـ غارتگران اين است که با وجود هزاران مصيبت و بدبختی روزمره که تحريم‌ها بر پيکر مردم ستمديده ما وارد می‌کند آنها ديگر فرصتی برای انديشيدن به خواسته‌های برحق خود برای برقراری دموکراسی و حکومت قانون و حقوق بشر نخواهند داشت. حقوقی که بی‌محابا توسط جمهوری اسلامی از بدو تاسيس منحوس خود تا به امروز به بهانه دروغين «دفاع از اسلام» پيوسته لگدمال اين رژيم شده‌اند.

از آن گذشته، در آنسوی مرزهای کشور، در واشنگتن نيز هستند کسانی که با توجه به سياست‌های سرکوبگرانه رژيم بر عليه مردم ايران و ماجراجويی‌های تروريستی آن در منطقه، هيچ اعتمادی به پايبندی رژيم به يک توافقنامه جامع و پايدار برای دوری جستن از يک برنامه اتمی با اهداف نظامی ندارند و افزايش تحريم‌ها را تنها زبانی می‌دانند که رهبران رژيم آن را می‌فهمند. آنها هم چنين بحث می‌کنند که هر گونه دست يابی ايران به يک بمب هسته‌ای آغاز يک مسابقه تسليحاتی ويرانگر در کل منطقه خاورميانه می‌باشد و در ورای آن موجوديت کشور اسرائيل نيز با تهديدی عظيم روبروست.

هيچ شکی نيست که جامعه جهانی در طی دهه گذشته سرانجام توانسته است به يک توافق همگانی برای اجرای تحريم‌های مشترک و هماهنگ برای جلوگيری تهران از ادامه برنامه هسته‌ای مشکوک خود دست يابد. در عين حال نبايد فراموش کرد که تاثيرات مخرب اين تحريم‌ها عمدتاً متوجه اقشار زحمتکش و خانواده‌های ستمديده ايرانی شده است و رهبران فاسد و مستبد رژيم و اعوان و انصار آنها در ميان معدود هواداران جيره‌خوارشان از اين تحريم‌ها نهايت استفاده مالی و اقتصادی را برده‌اند.

با توجه به اين حقيقت انکارناپذير، اگر سياستمداران غربی واقعاً قصد دستيابی به يک توافق پايدار هسته‌ای با ايران را دارند آنها می‌بايستی در شرايط خطير کنونی و پس از طی بيش از يک دهه مذاکرات نفس‌گير به تلاش‌های ديپلماتيک خود ادامه دهند تا آن دسته از رهبران رژيم جمهوری اسلامی و باندهای مافيايی قدرت پشت آن که در انتظار شکست مذاکرات جاری لحظه شماری می‌کنند به اهداف شوم خود نرسند.

بعلاوه، هر گونه رابطه ديپلماتيک دولت‌های غربی با ايران که بر مبنای مشروعيت بخشيدن به قدرت مردم کشور در اداره امور انجام بشود به سود ساختن بنيادهای دموکراتيک در ايران و کاستن از فعاليت نيروهای مخرب و راديکال مذهبی در منطقه ختم خواهد شد.

درنهايت پيروزی برای ديپلماسی و گردن نهادن به روابط حقوقی بين الملل، آن جام زهری که جمهوری اسلامی ۳۵ سال است عوامفريبانه از آن می‌گريزد با شکست ايدئولوژی بيگانه از منافع ملی ايرانيان رژيم هم برابر خواهد بود.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016