گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
20 بهمن» عبدالرضا داوری: احمدینژاد سه برابر روحانی رای دارد، کنعانی مقدم: دچار توهم شدهاند19 بهمن» شکایت دو وکیل برای پس گرفتن نشان خدمت از رحیمی
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! احمدی نژاد در یکی از آخرین جلسه های شورای عالی انقلاب فرهنگی چه گفت؟
دکتر احمد احمدی: عوام هستند. عوام... من را عصبانی نکنید. خاطرات تلخ گذشته را به یاد من نیآورید. اینها بلایی بودند که به جان این انقلاب و کشور افتادند. آدم بیسواد، عوام، مدعی از این حرفها میزند. بعضیها میخواستند همین آدم را بعد از نواب اربعه، به عنوان نایب پنجمی معرفی کنند. مقدمه تلاش بی وقفه وخالصانه آقای احمدی را در شورای انقلاب فرهنگی، تأسیس سمت و ریاست آن تاکنون، هیچ کس نمی تواند فراموش کند. خدای عمر ایشان را دراز گرداناد تا بیش از پیش بتواند در عرصه فرهنگ به این کشور خدمت کند. علامه طباطبائی و انتقاد از غرب عصر روز یکشنبهای بود که قرار بود من فردایش بیایم ایران و آقای مطهری به جای من میماند. ما رفتیم بیرون برای قدمزدن. کلید اتاق هتل ماند توی اتاق. آن زمانها، هتلداران کلید یدکی نداشتند. موقع برگشتن ما به مشکل خوردیم. دیدیم کلید مانده توی اتاق. من رفتم سراغ مسئول اطلاعات هتل. گفت: باید بروید سراغ پلیس. من رفتم به پلیس اطلاع دادم. گفت: برو من میآیم. پرسیدم: کی؟ گفت: 15 دقیقه دیگر. 15 دقیقه دیگر آمدند. دو تا پلیس آمدند. خیلی به آقای طباطبایی احترام کردند. گفتند: دو راه دارد. یا تا فردا صبر کنید تا کلیدساز بیاید و یا اجازه دهید در را بشکنیم و زبانه را در بیاوریم و شما هم خسارت بدهید. من به آقای طباطبایی گفتم چه کنیم؟ گفت: ما هرجا برویم بیشتر از خسارت خرجمان میشود. در راه بشکنند. در را شکستند و 17 پوند هم ما خسارت دادیم. موقع رفتن، پلیس خیلی به آقای طباطبایی احترام گذاشت. همان جا من به ایشان گفتم: حاج آقا شما در نوشتههایتان خیلی به اروپا تاختهاید. اگر قبلا آمده بودید و نظم و انضباط اینجا را دیده بودید، آیا اینقدر به اینها میتاختید. فرمود: نه. توجه میکنید. فرمود: نه. یعنی یک انصافی در این مرد عالی مقام بود و آنچه را که حق میدید، آن را درست میانگاشت و آنچه را که نادرست میدید، طرد میکرد. یک بار یادم هست، باز فرمود: اگر کسی بخواهد اسلام را در اروپا، در مغرب زمین معرفی کند، باید از طریق عرفان وارد شود، نه از طریق فقه. عرفان فراتر و جذابتر و ریشهدارتر از فقه است. فقه حق است. جای تردید نیست. آقای طباطبایی مثل ما با فقه زندگی میکرد. ولی معقتد بود که برای کسی که به نماز و طهارت و... اعتقادی ندارد، به زحمت میتوان به او اسلام را از طریق فقه معرفی کرد. با عرفان در وهله اول میشود طرف را جذب کرد. مهدویت و کسانی که این چند سال به جان مملکت افتادند! پرسشگر روزنامه جمهوری اسلامی می پرسد: نگاه علامه طباطبایی به مهدویت چه بود؟ وقتی شما از علامه طباطبایی درباره فلسفه مارکس و هگل وکانت و «اگزیستانسیالیسم» میپرسیدند، به شما نمیگفتند امام زمان(عج) میآیند و جواب همه این شبهات را میدهند؟ شما دعا کنید امام زمان(ع) بیایند و جواب این شبهات را بدهند و فلسفه اسلامی را در زمین جاری کنند؟ احمدی: نه خیر،آقا این چه حرفهایی است میزنند... پرسشگر: خوب، الان رسماً این حرفها گفته میشود. خیلیها که مسئول رده بالا هم بودند و هستند از این حرفها میزنند. احمدی: امام خمینی یک بار فرمودند که این انجمن حجتیهایها میگویند گناه بکنید تا امام زمان(عج) زودتر ظهور کنند. احمدی: عوام هستند. عوام... من را عصبانی نکنید. خاطرات تلخ گذشته را به یاد من نیآورید. اینها بلایی بودند که به جان این انقلاب و کشور افتادند. آدم بیسواد، عوام، مدعی از این حرفها میزند. بعضیها میخواستند همین آدم را بعد از نواب اربعه، به عنوان نایب پنجمی معرفی کنند. این آقای احمدینژاد در آخرین جلسههای دوره دوم ریاست جمهوریاش در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی، این آدم میگفت که بروید توی این کوچهها بگردید تا امام زمان را پیدا کنید. جلسهای که دو ساعت، دو ساعت و نیم بیشتر نبود و ما باید به مسائل مهم فرهنگی کشور میپرداختیم به ما میگفت بروید در کوچهها بگردید و امام زمان را پیدا کنید. پرسشگر: این حرفها ضبط شده است؟ احمدی: نمیدانم. شاید دست آقای مخبر باشد. مخبر دزفولی. دبیر شورا است... آخرین جلسهاش این بود. به ما میگفت زیارت جامعه کبیره را بیاورید در شورا، روی جمله به جملهاش بحث بکنیم. بگذریم دیگه... مرا خسته نکنید. اینها کی هستند که بتوانند در باب امام زمان حرف بزنند. امام خمینی همان وقتها در جواب این افراد فرمودند: آمدیم امام زمان (عج) هزار سال دیگر ظهور نکرد.ما باید بگذاریم احکام اسلام روی زمین بماند؟ ما وظیفهمان چیست. ما وظیفه داریم احکام اسلام را اجرا کنیم. اسلام را نمیتوان گذاشت غریب بماند. مهدویت یک امر حق است. اما تعریف آن این تعاریفی نیست که امثال آقای احمدینژاد مطرح میکنند. مرحوم علامه طباطبایی هیچ وقت این عوام بازیها را نداشت. مثل همه علما در عین حال که نسبت به حضرت حجت (سلامالله علیه) بیشترین احترام را میگذاشت، امیدوار بود. امید به جامعه نمونه حضرت مهدی(عج) داشت. من درست یادم هست پنجاه سال پیش هم برخی عوام و برخی شیادها این حرفها را میزدند که بیائید دعا کنید تا امام زمان (عج) بیاید و کارها را درست کند. اینها حرفهای آدمهای نادان است. Copyright: gooya.com 2016
|