گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
6 اسفند» تبريک به مسيح علینژاد، ف. م. سخن2 اسفند» خودارضایی نوزاد ۹ ماهه در جمهوری اسلامی
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! تبريک به شيوه م. سخن، مارال سعید• این مطلب چندی پیش از طریق ایمیل برای گویا ارسال شده بود که با تأخیر منتشر می شود. از تأخیر در انتشار آن پوزش می خواهیم. ادیتور گویانیوز *** باخبر شديم خانم مسيح علی نژاد به پاس يکی از سويه های فعاليت مدنی – ژورناليستی خويش، مفتخر به دريافت جايزه ويژه حقوق زنان از طرف "تشکل ژنو برای حقوق بشر و دمکراسی" گرديده است. جای بسی مباهات است کوشش کوشندگان راه آزادی و حقوق زنان ايران از چشم مجامع بين المللی پوشيده نمی ماند. جوايزی همچون جايزه اخير، گرمی بخش تنور کارزار مبارزه با تضييع حقوق زنان در ايران خواهد بود. بدون شک اينگونه اخبار هر ايرانی که دل در گرو آزادی ميهن دارد را به وجد و سرور می آورد و بدين سبب است که اينروزها سيل تبريکات در رسانه ها سرريز کرده. ليک بعضا ً چون م – سخن حتا وقتی ميخواهند تبريک بگويند نميتوانند از اما و اگرها و اينکه اين کارها را بايست با فلان کارها گره زد و غيره دست بردارند و تبريک را موقعيتی می انگارند برای ارائه تفکرات و سنجه ی خويش. به گوشه هايی از تبريک او نگاه کنيم: خواننده از خود ميپرسد: اين نويسنده هنوز درنيافته که "پوشش" يک مسئله ی شخصيست و اصلا ً با آزادگی ی فرد ارتباط ندارد. به پوشش مسيح علی نژاد نيز بايست بر همين سياق نگريسته شود. با روسری، با کلاه و يا بدون هر دو، او مسيح علی نژاد است که در فعاليت های ژورناليستی و اجتماعی خويش سعی بليغ می نمايد که قابل تقدير است. اينکه بگوئيم او چه بپوشد، چه بنوشد، چگونه راه برود و الاآخر نشان از رسوبات تفکر قرون وسطائی در ماست ولاغير. شايد م- سخن بد نباشد در خلوت خويش عکس ماهاتما گاندی را پيش رو نهد و با سنجه ی خويش او را بررسد شايد ببيند پای سنجه اش می لنگد و بفکر يافتن سنجه ای ديگر افتد. البته با اشاره ی خود نويسنده به چهار سال پيش، در می يابيم که سال هاست بينش او مجهز به اين سنجه است و با بيان و تاکيد بر آن نيز بر خويش مباهات دارد! البته کار بدين جا خاتمه نمی يابد او حتا فرصت "تبريک" را غنيمت شمرده خيرخواهانه خط و ربط خويش ديکته کرده و با طعنه به نامه ای که خانم علينژاد برای رئيس جمهور وقت ايران در ارتباط با آزادی همکار صنفی اش نوشته ميگويد: آری حق با شماست، م – سخن از خواجه حافظ نياموخته که ميگفت: نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست م – سخن در جای ديگری مسيح علی نژاد را هشدار ميدهد که از فرصت بدست آمده در جهت رساندن "صدای زندانيان سياسی و زنان دربند" استفاده کند. پاسخ اين خيرخواهی!؟ را از زبان مسيح علی نژاد در مصاحبه با دويچه وله بخوانيم: چه کسی تعيين میکند اولويت مردم ايران چيست؟ مسيح علینژاد در پاسخ به اين انتقاد میگويد: «در هر زمينه ای که کار کرده ام اين انتقاد را از ايرانی ها شنيده ام. وقتی که پنج سال تمام تمام تمرکزم روی پرونده کشته شدگان بعد از انتخابات بود، بارها به من گفتند پرونده ای که تمام شده، کشته شدگانی که دفن شده اند را بايد جمع کرد و رو به اميد رفت، به سمت جلو و آينده قدم برداشت و اين پرونده ها را بايد کم کم بگذاريم کنار، چون الان دغدغه اصلی مردم مشکلات اقتصادی و مشکلات سخت معيشتی ست که با آن دست و پنجه نرم ميکنند.» مارال سعيد Copyright: gooya.com 2016
|