گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
4 فروردین» فرخنده جان٬ لالهای در خون خفته، ف. م. سخن26 اسفند» خبرگزاری فارس و حکم ۱۵ سال زندان برای مهدی هاشمی
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! عید شما مبارک! ف.م.سخنسال ۱۳۹۳ به پایان رسید و بهار بار دیگر بر زمستان غلبه کرد. همه ی ما به این امید بودیم که بهار جامعه نیز از راه برسد و زمستان سی و شش ساله ی جمهوری اسلامی به پایان برسد اما این طور نشد. برخی از ما در اثر استمرار این زمستان سخت٬ به گرمای مختصر کلبه ای کوچک و در هم شکسته نیز راضی شدیم٬ اما زمهریر زمستانی همین را نیز از ایرانیان دریغ کرداکنون کار به جایی رسیده است که جمهوری اسلامی به جان گذشته ی خود افتاده و هر آن کس را که در تاسیس و تحکیم آن نقشی داشته٬ از صحنه ی سیاست ایران محو می کند. دیگر در متن حکومت «ولیّ» امروز٬ نه جایی برای خمینی ها مانده٬ نه جایی برای هاشمی ها و خاتمی ها و مجاهدین اولیه انقلاب اسلامی٬ که امروز لباس اصلاح طلبی بر تن کرده اند و سران شان در زندان به سر می برند. موسوی٬ - نخست وزیر محبوب امام - چند سالی است که در حصر خانگی ست. خاتمی٬ از صفحه ی رسانه ها حذف شده٬ رییس سابق قوه ی مقننه٬ حتی اجازه ی حضور در مراسم ختم برادرش را پیدا نمی کند٬ و خمینی ها٬ تنها در محدوده ی مقبره ی او٬ به تدوین و تکمیل سخنان او مشغولند؛ سخنانی که خون و جنایت از آن می بارد و سنگ بنا و پایه های نظریی حکومت امروز ایران است. در سال گذشته اپوزیسیون حکومت ایران نیز که به شکل کامل در خارج از کشور مستقر است٬ وضع بهتری از اعتدالیون داخل حکومت اسلامی نداشته است. اپوزیسیونی که اگر بتوان آن را اپوزیسیون نامید٬ بیشتر در عرصه ی اینترنت هماورد می طلبد و به دادن شعار و برگزاری جلسات محدود و نوشتن و نشر مطالبی که بیشتر در جهت تفرقه است تا همدلی و همکاری می پردازد. اگر چه عالم سیاست٬ عالم نسبیت های مشروط است٬ اما شاید بتوان با قاطعیت گفت که یکی از دلایل طولانی شدن زمستان جمهوری اسلامی٬ وجود همین اپوزیسیون متفرق و بی برنامه است که قادر به تفکیک اهم و مهم و بی اهمیت نیست. به هر حال هر چه هست این سرنوشت ما و واقعیتی ست که با آن رو به رو هستیم و باید آن را همان طور که هست بپذیریم. اما در این زمستان سرد و طولانی٬ رسانه هایی شکوفه کرده اند که خبرها و نظرهای مخالفان حکومت را بی طرفانه و بی حب و بغض به اطلاع مردم می رسانند. در عرصه ی رسانه های اینترنتی٬ «خبرنامه ی گویا» تلاش کرده است تا صدای رسای مخالفان و منتقدان حکومت اسلامی ایران باشد. پلورالیسم واقعی٬ لفظی است شایسته ی این رسانه. این را نه به عنوان یکی از نویسندگان این خبرنامه -که هرگز در طول بیش از یک دهه٬ حتی کلمه ای از نوشته های او حذف یا تعدیل نشده است-٬ که به عنوان یکی از خوانندگان این خبرنامه می گویم. سایت «خودنویس»٬ به عنوان سایت شهروند خبرنگاران٬ تلاش کرده است تا آن چه را که دیگر رسانه ها - به دلایل مختلف - خواهان یا قادر به گفتن آن نیستند٬ بازگو کند و صراحت لفظ را -که خوشایند بسیاری از به نعل و به میخ زنندگان نیست - پیشه ی خود سازد. سایت «روزآنلاین»٬ که در واقع نشریه ای ست روزانه٬ خط همیشگی خود را دنبال کرده و به صورت آهسته و پیوسته٬ به فعالیت خود ادامه داده هر چند در مسیر سیاستی کلان -در عرصه ی منتقدان حکومت- قرار گرفتن٬ موجب حذف برخی از نویسندگان و مقالات و تعدیل برخی از جملات و فرازهای مطالب شده که به بی طرفی رسانه ای آن لطمه زده است. سایت های اصلاح طلبان - سابقا - حکومتی٬ مثل «جرس» و «کلمه»٬ متاسفانه نه تنها در عرصه ی نظر٬ بلکه حتی در عرصه ی خبر نیز دست به حذف و انتخاب های نامناسب زدند که در دوران حاضر٬ نه آن نظرها٬ و نه آن خبرها٬ با وجود رسانه های بی طرف٬ از دید مخاطبان پنهان نمی ماند و این امر آسیب جدی به این دو رسانه ی اینترنتی می زند. اما در عرصه ی رسانه های دیداری - شنیداری٬ ما شاهد دو سال فعالیت تلویزیون «ایران فردا» به مدیریت جناب دکتر نوری زاده بودیم؛ دو سال فعالیتی که آرام و متین و بدون های و هوی های مرسوم رسانه ای صورت گرفت و تو گویی این رسانه همیشه بوده است و سال های سال فعالیت می کرده است. حتی کمتر کسی از سالگرد تاسیس و راه اندازی این رسانه و پیشرفت قابل ملاحظه ای که در تولید برنامه های فرهنگی - هنری و تهیه و توزیع خبرها و نظرهای مختلف منتقدان و مخالفان حکومت داشت با خبر شد و یادآوری کرد. آن چه این رسانه برای بیان نظرات مخالف به عنوان دو اصل وزین مطرح کرده است٬ عدم فحاشی و استفاده از الفاظ رکیک٬ و عدم تهمت زدن و بیان مطالبی ست که سندیت و یا قطعیت ندارد. مدیریت این رسانه٬ مدیریتی ست پاسخگوی نظر مخاطبان و هر یکشنبه٬ به سوالاتی که مخاطبان مطرح می کنند٬ به صورت مستقیم پاسخ می دهد. رادیوها و تلویزیون های وابسته به دولت های خارجی٬ هماهنگ با سیاست هایی که این دولت ها در مقابل حکومت اسلامی اتخاذ می کنند٬ به برنامه سازی مشغول اند. هر چند این رسانه ها٬ تصمیم گیری برای شکل و محتوای برنامه ها را بدون ارتباط با سیاست های دولت های وابسته به آن ها می دانند٬ اما این وابستگی٬ حتی اگر مستقیم نباشد٬ به اشکال مختلف در نوع و شکل برنامه ها٬ رخ می نمایاند و بی طرفی آن ها را در ارائه ی خبر و نظر مخدوش می کند. نیازی به نام بردن از این رسانه ها نیست٬ ولی باید از همکاران این رسانه ها٬ که با جان و دل به کار خبررسانی و برنامه سازی مشغول اند تشکر کرد٬ هر چند ضعف بزرگ وابستگی و داشتن خط کلی غیررسانه ای و آلوده به سیاست کلان دولت ها٬ کار این عزیزان را کمرنگ می کند. در عرصه ی رسانه های سرگرم کننده٬ تلویزیون «من و تو» به جایگاه بالایی٬ که شاید بتوان گفت یک سر و گردن بالاتر از سایر رسانه های سرگرم کننده است دست یافته و موقعیت رسانه ای خود را تثبیت کرده است. مستندهای سیاسی این رسانه٬ اگر چه رنگ و بوی بی طرفانه دارد٬ اما در نهایت٬ سمت و سویی خاص را القا می کند که واقعا نمی توان گفت این سمت و سو٬ از آن مستندها ناشی می شود یا آن مستندها به خاطر این سمت و سو ساخته می شوند. هر چه که هست٬ تصاویر و فیلم های بی نظیری که این رسانه به دست آورده و نمایش می دهد٬ بر کهنگی و اندراس فیلم هایی که نزدیک به سه دهه٬ مرتبا تکرار شده و از شدت تکرار و دستمالی شدن٬ به پایین ترین سطح تاثیرگذاری رسانه ای رسیده است غلبه کرده و جامه ای نو و فاخر به تن برنامه های تولیدی این رسانه پوشانده است. سایت تازه تاسیس دیگری که کمتر به آن در رسانه های بزرگ توجه شده٬ و یکی از رسانه های مهم و تاثیر گذار در آینده خواهد بود٬ سایت «راهک» است که سر واژه ی «راهنمای کتاب» است. آقای مهدی جامی٬ مدیریت این سایت وزین را بر عهده دارد. بدون تردید می توان گفت که یکی از دلایل عقب ماندگی جامعه ی ما٬ ناآشنایی با کتاب و بی اعتنایی به کتابخوانی است. چگونه می توان کتاب های خوب و بد را شناخت٬ و چگونه می توان کسانی را که به مطالعه علاقه ندارند٬ کتابخوان کرد٬ کاری ست نه چندان آسان٬ آن هم در جامعه ای که مادیات و پول٬ تبدیل به غایت آمال و آرزوها شده است. سایت راهک٬ در گام اول٬ خوب و بد در دنیای کتاب ها را نشان می دهد٬ و شاید معرفی کتاب های خوب٬ باعث جلب توجه مخاطبان بی اعتنا به کتاب نیز بشود. از باغ پر از گل و گیاه رسانه ها٬ به توصیف همین چند رسانه ی مطرح و تاثیرگذار بسنده می کنیم و امیدواریم که حضور بهار واقعی و دگرگون کننده را در سایر رسانه هایی که سال هاست به فعالیت مشغول اند شاهد باشیم. سال ۱۳۹۴ از راه می رسد و در مقابل اهل سیاست و اهل قلم مسوول٬ مسیری ناهموار و بدون دورنمایی امیدوارکننده قرار دارد. بهار جامعه٬ بیش از شعارهای پر صدا ولی پوچ و تو خالی٬ نیاز به آگاهی همگانی دارد. در جامعه ای که اجازه ی هیچ گونه فعالیت سیاسی ندارد٬ این رسانه است که پایگاه اصلی اهل سیاست و قلم می گردد. بهار جامعه را باید از رسانه های بهاری انتظار داشت؛ رسانه هایی که صدای مردم و نخبگان جامعه باشند و شکوفه دادن گل های اجتماع را نوید دهند. عیدتان مبارک! Copyright: gooya.com 2016
|