سه شنبه 11 فروردین 1394   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

اسلام‌گرايی و پسااسلام‌گرايی، سروش دباغ

سروش دباغ
کنفرانس دو روزه‌ی "اسلام‌گرايی و پسااسلام‌گرايی" در دپارتمان دين دانشگاه کويينزِ کانادا به همت دو تن از اعضای هيئت علمی آن دپارتمان، محمد کارابلا و فروغ جهانبخش برگزار شد. آصف بيات و عبدالکريم سروش، دو سخنران اصلی اين سمينار بودند. محققان و اساتيد اسلام‌شناسی و خاورميانه‌شناسی در اين دو روز گرد هم آمدند و دربارۀ مسائل و تحولات جهان اسلام با يکديگر گفت‌وگو کردند

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


دو هفته پيش کنفرانس دو روزه ای تحت عنوان « اسلام گرايی و پسا اسلام گرايی» (۱) در دپارتمان دين دانشگاه کويينزِ (۲) کانادا به همت دو تن از اعضای هيئت علمیِ آن دپارتمان، محمد کارابلا و فروغ جهانبخش برگزار شد. آصف بيات و عبدالکريم سروش، دو سخنران اصلی (۳) اين سمينار بودند. محققان و اساتيد اسلام شناسی و خاورميانه شناسی در اين دو روز گرد هم آمدند و دربارۀ مسائل و تحولات جهان اسلام يا يکديگر گفتگو کردند. برخی از سخنرانان، وضعيت مصر و تحولات چند سالۀ اخير آنرا، از به قدرت رسيدن اخوان المسلمين و محمد مرسی تا شبه کودتای ارتش که قدرت کنونی را در دست دارد، به بحث گذاشتند. بنا بر روايت ايشان، مرسی سوداهای باطلی در سر می پروراند و در پی تغيير قانون اساسی بود؛ در عين حال وضعيت مخالفان و منتقدان و توسعا حقوق بشر در مصر کنونی، پيشرفتی نداشته و تلخ و اسفناک است. هر چند «اخوان المسلمين» به لحاظ سياسی ناتوان شده و توسط دولت ژنرال السيسی بسيار محدود گشته و به حاشيه رانده شده ، اما به لحاظ پايگاه اجتماعی، همچنان طرفداران قابل توجهی دارد. در عين حال، به گفته برخی از سخنرانان، تعداد جوانانِ مسلمان مصری که در قالب گروه های مدنیِ مختلف فعاليت می کنند و به « اسلام سياسی» (۴) باور ندارند و قائل به جدايی نهاد دين از نهاد حکومتند و در پی اجرای قوانين شريعت توسط دولت نيستند، چشمگير است. در همين راستا، در ميزگردی دربارۀ « سلفی گری و اسلام گرايی»، برخی از سخنرانان، از گروه هايی سلفی در افغانستان و پاکستان ياد کردند که خود را سلفیِ ناب (۵) می انگارند و در عين حال از اسلام سياسی عبور کرده و بدان باور ندارند. افزون بر اين، يکی از سخنرانان نکات جالبی دربارۀ «حزب الله لبنان» مطرح کرد. به روايت وی، فارغ از چهرۀ سياسی ايدئولوژيکی که از اين گروه سياسی در فضای عمومی ساخته شده، حضور زنان در برنامه ها و مراسم حزب الله چشمگير است، همچنين توجه به هنر و فراهم آمدن مجال و محلی برای فعاليت های هنرمندان در رشته هايی چون موسيقی و نقاشی، در ميان اعضاء حزب الله لبنان قابل توجه است. از منظر اين محقق، اين امور سويه های دموکراتيکِ قابل تاملی دارد و تداعی کنندۀ عبوراز اسلام گرايی و اسلام سياسی و گرايش به «پسا اسلام گرايی» نزد برخی از اعضاء و هوادارانِ گروه حزب الله لبنان است.

در ميزگرد ديگری، وضعيت کنونی سياسیِ کشورترکيه به بحث گذاشته شد. بنا بر روايت هر چهار عضو اين ميزگرد ، هر چند در ترکیۀ کنونی، نهاد دين از نهاد حکومت به لحاظ قانونی جداست و« اسلام سياسی» زمام امور را در دست ندارد، اما حزب « عدالت و توسعه» (۶) به رهبری رجب طيب اردوغان که قدرت را در دست دارد، تلاش هايی در جهت استفاده از امکانات دولتی برای جمع آوری آراء به نفع خود انجام داده است. مثلا شهرداری با برگزاری سفره های افطار مجانی در ماه رمضان، طيف وسيعی از مسلمانان روزه دار را به سمت خود جذب کرده است. يکی از سخنرانان اين ميزگرد به شخصيت کاريزماتيک اردوغان و سوداهايی که در سر می پروراند، اشاره کرد. وی با اشاره به اينکه اردوغان متاثر از اربکان است، تاکيد کرد که خواست و ميل باطنی اردوغان و اطرافيانش، تغيير قانون اساسی و به نوعی عبور از « پسا اسلام گرايی» و بازتوليد و احياء امپراطوری و خلافت عثمانی است؛ اما و هزار اما که موانع عديده بر سر راه است و بادهای ناموافقِ بسيار می وزد. در عين حال، اردوغان به سان شناگر ماهری که در آبهای پر تلاطم شنا می کند، به نيکی می داند در فضای سياسی ترکيه کنونی و عرصۀ سياست بين المللی، چگونه با استفاده از شمّ سياسی بالا و تکيه بر شخصيت کاريزماتيک خويش، منوّيات خود را پيش ببرد.

روز اول کنفرانس، سخنرانی آصف بيات تحت عنوان «پسا اسلام گرايی و دغدغه های مربوط به آن» (۷) برگزار گرديد. آصف بيات درنيمۀ دوم دهۀ نود سدۀ بيستم ميلادی، اصطلاح « پسا اسلامگرايی» (۸) را وضع کرد، همچنين مفهوم « انقلاح» (۹) از برساخته های اين جامعه شناس مشهور است. در دهۀ اخير ادبيات غنی ای حول مفهوم « پسا اسلام گرايی» شکل گرفته و سويه های مختلف آن توسط محققان و صاحبنظران واکاوی شده است. مراد بيات از « پسا اسلام گرايی»، عبور از اسلام سياسی وتاکيد بر تفکيک ميان نهاد دين و نهاد حکومت و جدی گرفتن نهادهای مدنی و جنبش های اجتماعی برای نهادينه شدن ساز و کار دموکراتيک در کشورهای اسلامی است. بيات با تاکيد بر اين نکته که پسا اسلام گرايی متضمنِ عبور از اسلام ايدئولوژيک و به رسميت شناختن سبک های مختلف زندگی است؛ از دغدغه ها و نگرانی های خويش نيز سخن گفت. به روايت او،« پسا اسلامگرايی» به حوزۀ اقتصاد کمتر پرداخته و در اين باب نظريه پردازی چندانی کرده است، از اينرو در اولين فرصت بايد به اين مهم بپردازد.

عبدالکريم سروش روز دوم کنفرانس تحت عنوان « اسلام پسا ايدئولوژيک» (۱۰) سخنرانی کرد. سروش، انقلاب بهمن ۵۷ ايران را برآمده از اسلام ايدئولوژيک قلمداد کرد، انقلابی که دو رهبر داشت: آيت الله خمينی و دکترعلی شريعتی. اسلام ايدئولوژيک دين را برای دنيا می خواهد، و به تعبير فقهی آن، حکومت را برای اجرای احکام شريعت. از منظر سروش، آيت الله خمينی هوشمندانه دربارۀ شريعتی سکوت کرد و با مخالفان شريعتی در داخل و خارج کشور همدلی نکرد، چرا که نيک می دانست شريعتی موافقان بسياری دارد و موضع گيری او دربارۀ شريعتی، خصوصا پس از وفاتش، سبب خواهد شد حاشيه به جای متن بنشيند و بحث های فرعی جای مسائل اصلی را بگيرد. سروش ادامه داد که اسلام ايدئولوژيک و سياسی، اولا و بالذات در پیِ حکومت کردن و اجرای احکام شريعت در جامعه است؛ در مقابل، اسلام پسا ايدئولوژيک، پلوراليست و دموکراتيک است، به « دين حداقلی» باور دارد، اخلاق را بر می کشد و در پی برقراری تلائم و سازگاریِ ميان فقه و اخلاق است. سروش با اشاره نظریۀ « قبض و بسط تئوريک شريعت» خويش، از کثرت تفاسير و قرائات دينی سخن به ميان آورد و تاکيد کرد که لازمۀ به رسميت شناختنِ کثرت قرائات دينی، نقد قرائت رسمی از دين و بر کشيدن و موجه انگاشتنِ پلوراليسم سياسی است. سروش با اشاره به سخنان اخير آيت الله خامنه ای در جمع اعضای مجلس خبرگان در نقد « دين حداقلی»، گفت اسلام پسا ايدئولوژيک و پسا اسلام گرا ، بر خلاف اسلام سياسی، انتظار حداکثری از دين ندارد، بلکه انتظار حداقلی از دين دارد و آنرا در جای خود می نشاند، دينی که جهت گيری اوليه و اصلی آن معطوف به آخرت است و نه دنيا ( همانطور که ابو حامد غزالی و امام فخر رازی پيشتر بر اين امر تاکيد کرده اند). اسلام پسا ايدئولوژيک به روايت سروش، در پی هدم و نفی ديانت و شريعت نيست، بلکه انتظار حداقلی از دين دارد و بر اين باور است که وظيفۀ اصلی حکومت برآورده کردن نيازهای اوليه شهروندان است، نه اجرای احکام شريعت ، که« نازنينی تو ولی در حد خويش»؛ از اينرو نحوۀ حکومت کردن در جوامع دينی، تفاوت ماهوی با نحوۀ حکومت کردن در جوامع غير دينی ندارد. سروش با تفکيک ميان « سکولاريسم فلسفی» و « سکولاريسم سياسی» از يکديگر، سکولاريسم سياسی و تفکيک نهاد دين از نهاد حکومت را از مقوماتِ «پسا اسلام گرايی» انگاشت.

پس از اين دو سخنرانی، ميز گردی با حضور آصف بيات و عبدالکريم سروش برگزار شد. پس ازاينکه هر دو سخنران، سخنان تکميلی خود دربارۀ «پسا اسلام گرايی» را طرح کردند، حضّار پرسش های خود را طرح کردند و بحث و گفتگوی خوبی در گرفت.

روز اول کنفرانس، پس از مراسم افتتاحيه، ميزگرد « نوسان اسلام ميان اسلام گرايی و پسا اسلام گرايی» (۱۱) برگزار شد. در اين پنل، لياقت تکيم، استاد دانشگاه مک مستر، دربارۀ نسبت ميان پسا اسلام گرايی و فقه اسلامی سخن گفت. از منظر تکيم، آنچه قوام بخش صدور احکام اسلامی در عصر پيغمبر بوده، عرف و رسوم و عادات آن روزگار بوده، عرفی که فی نفسه قداستی ندارد؛ از اينرو امروز بايد با حفظ روح حاکم بر قوانين فقهی، به بازخوانی و صورتبندی مجدد آنها همت گمارد؛ مشخصا او در سخنرانی خويش به لزوم بازخوانیِ برخی از احکام فقهی در آمريکای شمالی اشاره کرد. مهدی نوربخش دربارۀ وضعيت تونس و مصر و تحولات اين دو کشور پس از « بهار عربی» (۱۲) سخن گفت. به روايت نوربخش، وضعيت تونس به مراتب بهتر از مصر است، برخی تحولات موجه و رهگشا، به دلالت و درايت راشد غنوشی و ياران و همفکرانش پس از بهار عربی، در قوانين کشورتونس، بر خلاف مصر رخ داده است. مثلا، مجازات «ارتداد» در قوانين تونس لغو شده است.

من نيز در اين ميزگرد تحت عنوان « رويکرد پسا اسلام گرايانه: حجاب اسلامی از منظر اخلاقی» (۱۳) سخنرانی کردم. در اين سخنرانی توضيح دادم که بر خلاف اسلام گرايانی چون آيت الله خمينی و علی شريعتی، رفرميست های پسا اسلام گرا، دلمشغول نسبت سنجیِ ميان فقه و اخلاق اند و براين باورند که مسلمانان بايد آموزه های اخلاقی را نيز لحاظ کنند تا به داوری و تلقیِ موجهی از شريعت و ديانت برسند، در غير اينصورت قرائت ايشان از متن مقدس و توسعا سنت دينی ناموجه خواهد بود. لازمۀ اين نگرش، جدیّ گرفتن آموزه های اخلاقی و شهودهای اخلاقیِ عرفی (۱۴) و توزين احکام فقهیِ اجتماعی در ترازوی اخلاق است. در ادامه ، با اشاره به آراء برخی از فقها و اسلام شناسانِ شيعی و سنی مذهب که از موجه بودنِ نپوشاندنِ موی سر و گردن سخن گفته اند، از منظر اخلاقی به مسئله حجاب پرداخته، با وام کردنِ برخی از آموزه های فلسفۀ اخلاق ديويد راس، فيلسوف اخلاق انگليسیِ قرن بيستم، استدلالی له روايی اخلاقیِ نپوشاندنِ موی سر و گردن اقامه کردم.

حضور برخی نيروهای پليس در ميان مستمعانِ اين کنفرانس دو روزه چشمگير و قابل توجه بود. از ايشان خواسته شده بود برای آشنايی بيشتر با جهان اسلام و تحولات خاورميانه، همچنين آراء اسلام شناسان و متخصصان اين فنّ و ربط و نسبت ميانِ « اسلام گرايی » و « پسا اسلام گرايی»، در اين کنفرانس شرکت کنند.

اميدوارم با عنايت به تجربۀ زيستۀ «اسلام گرايی» در جهان اسلام در دهه های پيشين، رفته رفته آموزه های پسا اسلام گرايی در ميان مسلمانانِ کشورهای اسلامی نهادينه شود؛ آموزه هايی که به نظرم نويد بخشِ زندگی انسانی تر، اخلاقی تر و معنوی ترند و راهی به رهايی می گشايند.

اين نوشته پيش از اين در [سايت راديو زمانه] منتشر شده است

ــــــــــــــــــــــ
۱- Islamism& Post-Islamism
۲- Queen’s university
۳- keynote speakers
۴- political Islam
۵- purist Salafi
۶- AKP: Adalet ve Kalkinma Partisi
۷- “ post-Islamism and its Discontents”.
۸- Post-Islamism
۹- refolution
۱۰- “Post Ideological Islam”
۱۱- “ Islam Oscillating between Islamism and Post-Islamism”
۱۲- Arab Spring
۱۳- “Post-Islamist Approach to Veiling: Islamic Hijab from an Ethical Perspective”.
۱۴- common-sensical moral intuitions
پاورپوينت های اين سخنرانی در لينک زير قابل دسترسی است:
http://www.begin.soroushdabagh.com/pdf/270.pdf


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016