گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
8 فروردین» معمای بیجواب کمک خلبان جرمنوينگز4 فروردین» فرخنده جان٬ لالهای در خون خفته، ف. م. سخن
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! نقش مردم ايران در تفاهم هستهای لوزان، ف. م. سخنواقعيت آن است که موضوع رسيدن به تفاهم با جامعه بينالمللی٬ نه به خاطر خواست ملت و اراده ملت٬ بلکه بر اساس خواست حکومت و اراده رهبر آن بوده است. مردم ايران در اين موضوع٬ هيچ نقشی نداشتهاند. حکومت اسلامی٬ سنگی را به دست تندروهای نظامی و سياسی خود به داخل چاه انداخت٬ و باز همين حکومت اسلامی٬ اراده کرد٬ اين سنگ را به دست ميانهروهای نظامی و سياسی خود از چاه در آورد
کشمکش جمهوری اسلامی با جامعه ی جهانی٬ ۱۲ سال به طول انجاميد٬ که حاصلی نداشت جز تحريم های کمرشکن اقتصادی٬ و چرخش چند هزار سانتريفيوژ برای غنی سازی اورانيوم در نطنز و فردو٬ و راه اندازی يک تاسيسات آب سنگين در اراک. امريکا و اسراييل در اين مدت برای جلوگيری از دستيابی جمهوری اسلامی به انرژی اتمی مخرب٬ به خرابکاری صنعتی از طريق بدافزار «استاکس نت»٬ و نيز ترور متخصصانی که در انجام پروژه های هسته ای نقش داشتند٬ دست زدند که عمليات موفقيت آميزی بود ولی اثری در کند شدن روند برنامه های اتمی-نظامی جمهوری اسلامی نداشت. جمهوری اسلامی٬ بر خلاف انتظار غرب و اسراييل٬ به جای کوتاه آمدن از مواضع هسته ای خود٬ به تهديد مستقيم اسراييل دست زد و ادعا کرد که خواهان محو اسراييل از روی نقشه ی جهان است. از سوی ديگر سرداران سپاه٬ گاه و بی گاه٬ از غرب دعوت به حمله به ايران می کردند تا درس خوبی به آن ها داده شود. در کنار تکميل پروژه های اتمی٬ موشک های دوربرد و بالستيک جمهوری اسلامی نيز که قادر به حمل کلاهک های سبک بود٬ يک به يک به فضا پرتاب می شد٬ و نگرانی جامعه جهانی و اسراييل را از دستيابی جمهوری اسلامی به بمب اتمی و توانايی پرتاب آن به نقاط دوردست تشديد می کرد. اما تحريم های بين المللی٬ کمر اقتصاد ايران را شکست. اثرات داخلی اين تحريم ها٬ در روند افزايش تورم و قيمت کالاها خود را نشان داد. تهديدهای بين المللی برای اعمال تحريم های بيشتر همچنان ادامه داشت. با روی کار آمدن دولت روحانی٬ تلاش برای کاهش تنش اتمی و تحريم ها آغاز شد. در آخرين مرحله مذاکرات٬ که در روزهای آغازين سال ۹۴ در لوزان برگزار شد٬ جمهوری اسلامی و کشورهای پنج به علاوه ی يک٬ بالاخره بر سر مواردی از کاهش توليدات هسته ای ايران و نيز تحريم ها به تفاهم رسيدند. ضرب الاجل برای رسيدن به توافق بود٬ ولی ظاهرا بحث ها آن قدر در هم گره خورده بود٬ که طرفين ترجيح دادند ابتدا تفاهم نامه ای را که به صورت بيانيه ی مطبوعاتی نوشته شده بود٬ از طريق رسانه های بين المللی٬ به اطلاع مردم جهان برسانند٬ و تا ماه ژوئن نيز٬ توافق نهايی را امضا کنند. به دنبال رسيدن به تفاهم مشترک٬ عده ای از مردم و بخصوص جوانان٬ در شهرهای مختلف ايران٬ به خيابان ها آمدند٬ و با رنگ کردن صورت و به دست گرفتن پرچم جمهوری اسلامی٬ به شادی و پايکوبی پرداختند. روز ورود هيات مذاکره کننده ی ايرانی٬ عده ای از جوانان در فرودگاه به استقبال ظريف و همراهان اش رفتند. گروهی از ناظران و تحليل گران سياسی٬ در اثر وجد عمومی٬ رسيدن به اين تفاهم را پيروزی بزرگ برای ايران دانستند. بخشی کوچک تری اما منتظر اعلام نظر سيد علی خامنه ای٬ و نيز عوامل نظامی و قضايی و قانون گذار جمهوری اسلامی ماندند؛ کسانی که قدرت اصلی را در اختيار دارند٬ و بی اجازه ی آن ها٬ قوه ی مجريه قادر به انجام هيچ مذاکره و رسيدن به هيچ تفاهم و توافقی نيست. در اين چند روزه اما٬ خبری از رهبر انقلاب به گوش نرسيده است. اخبار منتشر شده در سايت های تسنيم - وابسته به سپاه پاسداران-٬ فارس -وابسته به اطلاعات-٬ رجا نيوز -وابسته به مخالفان دولت روحانی-٬ و انصار حزب الله٬ چيز زيادی در مخالفت يا موافقت با اين تفاهم نامه ننوشته اند. امام جمعه ی تهران و امام جمعه مشهد٬ رسيدن به تفاهم را تاييد نسبی کرده اند. حسين شريعتمداری٬ با ذکر يک جمله٬ نظر خود را در باره ی اين تفاهم نامه بيان کرده است: «اسب زين شده را داديم و افسار پاره تحويل گرفتيم». در تفاهم نامه ای که برای رسانه ها خوانده شد٬ موضوع سايت فردو٬ و کاهش سانتريفيوژهای آن به هزار عدد و تحويل دادن ۹۸ درصد اورانيوم غنی شده توسط جمهوری اسلامی٬ از مواردی بود که احتمال مخالفت شديد تندروها با آن می رفت. سايت تسنيم٬ در مطلبی٬ خواهان اجرای طرح «سلام بر فردو» شده و با غم و اندوه نوشته است: «اهميت فردو از سويی به آن است که اين مجتمع ميراث مجاهدت دشمن شکن شهيدانی چون مصطفی احمدی روشن است و از سوی ديگر اسلوب دشمن در تسخير فردو عينا همان الگوی تصرف جمهوری اسلامی است؛ يعنی حفظ پوسته و نمای بيرونی و استحاله و تهی کردن از درون که اين روزها در همين هزار سانتريفيوژ نمايشی تهی از مواد هسته ای متجلی شده است.» هنوز تا اظهار نظر قطعی سيد علی خامنه ای٬ نمی توان به ميزان موافقت صاحبان اصلی قدرت در جمهوری اسلامی نسبت به اين تفاهم نامه پی برد. اما٬ در ميان نيروهای اپوزيسيون٬ و شبه اپوزيسيون جمهوری اسلامی٬ خوشبينی و ابراز شادی نسبت به اين تفاهم نامه متفاوت بود؛ عده ای آن را گام بلندی دانستند که می تواند جلوی وقوع جنگ را بگيرد و به اقتصاد ايران کمک کند. عده ای ديگر اما٬ آن را بازی ديگری از سوی جمهوری اسلامی قلمداد کردند و بی اعتمادی خود را نسبت به اين تفاهم نامه ابراز نمودند. واقعيت آن است که موضوع رسيدن به تفاهم با جامعه ی بين المللی٬ نه به خاطر خواست ملت و اراده ی ملت٬ بلکه بر اساس خواست حکومت و اراده ی رهبر آن بوده است. مردم ايران در اين موضوع٬ هيچ نقشی نداشته اند. حکومت اسلامی٬ سنگی را به دست تندروهای نظامی و سياسی خود به داخل چاه انداخت٬ و باز همين حکومت اسلامی٬ اراده کرد٬ اين سنگ را به دست ميانه روهای نظامی و سياسی خود از چاه در آورد. مردم٬ چون هميشه٬ بيننده هستند و هيچ نقشی در اين رويداد ندارند. آنچه در اين ميانه از يادها رفته٬ و کمتر به آن پرداخته می شود٬ موضوع حقوق بشر و زندانيان سياسی و رهبران محصور جنبش سبز است. اين موضوعی است که حکومت نه به آن پرداخته٬ و نه ظاهرا قصد پرداختن به آن در آينده ای نزديک دارد. در اين جا نقش مردم و اهل رسانه و نويسندگان مسوول و فعالان حقوق بشری٬ پر رنگ می شود٬ و از آنان انتظار می رود٬ به جای تمرکز بر بازی اتمی حکومت٬ که خود آغازگر آن بوده٬ و اکنون نيز خود خواهان پايان دادن به آن است٬ روی موضوع حقوق انسان ها در ايران متمرکز شوند٬ و راهی برای خروج از بن بست سياسی-اجتماعی ايران بيابند. تلاش برای احقاق حقوق انسانی٬ نبايد به هيچ دليلی تعطيل يا کمرنگ شود. البته٬ مشاهده ی شادی مردم٬ اهل فرهنگ و قلم را شاد می کند. بايد با شادی مردم همراه بود٬ و از کاهش خطر جنگ اظهار خرسندی کرد٬ اما هرگز از ياد نبرد که اين حکومت اسلامی بوده که با رفتار و گفتار و تفکر خود٬ مشکلات بزرگ آفريده٬ و اکنون نيز اين حکومت اسلامی است که می خواهد به هر دليل٬ اين مشکلات را کاهش دهد. ف. م. سخن Copyright: gooya.com 2016
|