گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
27 فروردین» اسماعیل کوثری: ظريف و روحانی قبول دارند که توافقنامهها بايد به تصويب مجلس برسد27 فروردین» مذاکرات هسته ای هفته آينده در وين، دو هفته ديگر در نيويورک دنبال میشود
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! گزارش نشست منتقدان و موافقان بيانيه هستهای لوزان با شرکت دو عضو تيم مذاکره کننده هستهای ایراندر يکی دو هفته گذشته نشستهای مختلفی از جنس شنيدن صدای موافق و مخالف بيانيه سوييس و مذاکرات لوزان برگزار شده است و ديگر حرفی و سخنی نمانده است که در نقد يا حمايت از آن چه در بيانيه سوييس در نتيجه يک سال و نيم مذاکره به دست آمده، گفته نشده باشد. علاوه بر ابهامات و سوالاتی که درباره بيانيه سوييس و نيز آنچه در فکتشيت آمريکايی به آن اشاره شده است، اظهارات مقامات آمريکايی بعد از مذاکرات لوزان و برخی مواضع آنها بر شبهات و ابهامات افزوده است. با اين حال همراه با موافقان و مخالفان مذاکرات و بيانيه سوييس، مسوولان و ديپلماتهای کشورمان در اين مدت در مجامع مختلف عمومی و خصوصی در سطوح مختلف حاضر شده و علاوه بر ارايه توضيحات درباره مذاکرات و نتايج آن به برخی ابهامات نيز پاسخ دادهاند. از کم و کيف اين نشستها و نيت برگزارکنندگان و موافقان و مخالفان مذاکرات هستهای که بگذريم، برگزاری چنين نشستهايی موجب شده که تابوی اظهار نظر درباره موضوع هستهای شکسته شده و مذاکرات از سوی دانشجويان، کارشناسان و اساتيد دانشگاه مورد نقد قرار گيرد که نشان از افزايش نقدپذيری مسوولان و به ويژه تيم مذاکراتی ايران در دوره جديد دارد. در همين چارچوب انجمن علوم سياسی ايران در نشستی با حضور منتقدان و موافقان بيانيه سوييس و نيز دو عضو تيم مذاکره کننده هستهای کشورمان و در آستانه شروع دور تازه مذاکرات هستهای در وين که قرار است در آن نگارش متن نهايی توافق آغاز شود، به بررسی ابعاد مذاکرات لوزان و آينده پيش روی مذاکره کنندگان پرداخت. سليمی: مذاکرات هستهای در تاريخ روابط بينالملل کم نظير است وی در نشستی با عنوان مذاکرات هستهای لوزان از ديدگاه علوم سياسی که صبح روز دوشنبه در دانشگاه علامه طباطبايی از سوی انجمن علوم سياسی برگزار شد گفت: دولتمردان ما در اهداف و جهت گيریهايشان در سياست خارجی تفاوت چندانی ايجاد نشده است بلکه کنش گفتاری متفاوتی ايجاد شده است. به عنوان کسی که ۲۰ سال است مباحث تاريخ جهان را تدريس میکنم مذاکرات هستهای ميان ايران و ۱+۵ را کم نظير و منحصر به فرد در تاريخ روابط بينالملل میدانم. از زمانی که تاريخ روابط بينالملل مدرن شکل گرفته است مذاکرات مشابهی به اين شکل برگزار نشده است. مذاکراتی که در آن قدرتهای بزرگ زمان در يک سوی ميز بدون جنگ و تحول خونين بنشينند و در سوی ديگر کشور ما قرار گيرد. سليمی به مذاکرات کنگره وين و يا گفت و گوهای قدرتهای بزرگ پس از جنگ جهانی اول اشاره کرد و گفت: نقاط مشترک و متفاوتی بين مذاکرات مذکور و مذاکرات هستهای وجود دارد. مهمترين نقاط مشترک اين است که هر کدام از اين مذاکرات در آستانه يک تحول بزرگ در نظام يبنالملی اتفاق میافتد و قدرتهای بزرگ در يک سوی ميز قرار دارند. مهمترين نقطه افتراق اين مذاکرات اين است که برنده و بازندهای در ميان مذاکره کنندگان وجود ندارد و هر دو طرف عزمی برای تحول بنيادين در روابط ميان خودشان و در برابر بينالملل دارند. اين استاد دانشگاه گفت: اگر بخواهيم در مباحث نظری به واقعيتی اشاره کنيم که به ما نشان دهد بنيانهای نظام بينالملل متحول شده است اين مذاکرات يکی از آن نشانههاست. وی ادامه داد: قاعده بازی در روابط يبنالملل در ۱۰ الی ۱۵ سال گذشته به شکلی بود که قدرتهای بزرگ با اتکا به قدرت نظامیشان اقداماتی را انجام میدادند. اما امروز پشت ميز مینشينند و بده بستان میکنند و اين نشان میدهد که الگوی رفتاری و قاعده بازی در روابط بينالملل در حال دگرگون شدن است. سليمی با اشاره به نقد مذاکرات هستهای از سوی منتقدان تصريح کرد: منتقداتی که در ايران موضوع را بررسی میکنند با منتقدان آمريکايی متفاوتند. در ايران منتقدان نقدشان فراجناحی و با در نظر گرفتن منافع و امنيت ملی است. در حالی که در آمريکا منتقدان جنگ طلب به دنبال زدن ريشه مذاکرات هستند. اين استاد دانشگاه در رابطه با موفقيتهای به دست آمده در مذاکرات به دست آمده گفت: اگر راه حلهای به دست آمده در مذاکرات هستهای را با راه حلهايی که در بيانيه تهران با حضور روسای جمهور کشوهای برزيل و ترکيه به دست آمد مقايسه کنيم میبينيم که تا چه اندازه در برنامه هستهایمان در راه حلها جلو رفتهايم. وی با تاکيد بر اصل تقدم تعهدات بينالمللی و تعهدات داخلی گفت: اين اصل نشان میدهد اگر چيزی از طريق شورای امنيت و معاهداتی که دولتها امضا میکنند به تعهدات بينالمللی تبديل شود بر قوانين کشورها مقدم است؛ توجه به اين اصل پاسخ بسياری از سوالات دربارهی مسالهی هستهای و مذاکرات را به ما میدهد. ايزدی: به بازبينی عميق مذاکرات هستهای نياز داريم اين استاد دانشگاه در همايش مذاکرات هستهای لوزان از ديدگاه علوم سياسی که صبح امروز (دوشنبه) در دانشکده حقوق و علوم سياسی دانشگاه علامه طباطبايی آغاز به کار کرد با اشاره به طرح سنا مبنی بر نظارت بر توافق احتمالی با ايران و تصويب آن در کميته روابط خارجی سنا، گفت: با تصويب اين طرح تيم مذاکرات آمريکا در دادن امتيازات دستش بسته و با محدوديتهای بيشتری روبرو میشود. وی در ادامه با بيان اينکه از ۲۸ تحريم آمريکا بر اساس بيانيه سوئيس ۵ تحريم آن برداشته میشود، گفت: در بيانيه سوئيس همان مشکل توافق ژنو ديده میشود که در کنار هرگونه تحريم واژه هستهای گنجانده شده است. بر همين اساس برخی تحريمهای بانکی و نفتی که برای ايران مشکل ايجاد کرده است هنوز باقی میماند. اميد داريم که تيم ايران اين مسأله را اصلاح کند و تحريمهای اصلی برداشته شود. زيرا ايران امتيازهای مختلفی به طرف مقابل داده است و در صورت انجام چنين اقداماتی مذاکرات برد- برد میشود. اين استاد دانشگاه با بيان اينکه تحريمهای هستهای به بهانه برنامه هستهای ايران ايجاد شده اما هدفشان سياسی بوده است، گفت: آمريکايی که کمکهای لجستيکی به نيروهای عربستان سعودی میکند نمیتواند صحبتی در حوزه تروريسم و حقوق بشر داشته باشد. در واقع همه تحريمهای اعمالی از سوی آمريکا عقبه سياسی دارد. وی با اشاره به پيشنهاداتی به تيم مذاکره کننده هستها ی ايران، گفت: دولت آمريکا بايد متعهد شود با تغييرات سياسی در قوه مجريه و مقننه در صورت پايبندی ايران به تعهداتش تمامی تحريمها را عليه ايران لغو کند. همچنين زمانی تعهدات ايران الزامآور باشد که کنگره به همراه مجلس ايران توافق نهايی را به تصويب برساند. ايزدی در بخش ديگری از سخنانش با اشاره به اين که برخی میگويند برخی اظهارات طرف مقابل مصرف داخلی دارد، گفت: هر آن چه که مصرف داخلی دارد به معنای غلط نيست و اين موضوع درست نيست که اعلام کنيم آن اظهارات حقيقت ندارد. اين استاد دانشگاه در پايان تاکيد کرد: ما نياز به بازبينی عميق طراحی مذاکرات هستهای ايران و گروه ۱+۵ داريم و بايد هدف از مذاکرات برداشتن تمامی تحريمها باشد. افتخاری: بنيان تحريمها عليه ايران سست شده است اين استاد دانشگاه در همايش مذاکرات هستهای لوزان از ديدگاه علوم سياسی که صبح امروز (دوشنبه) در دانشکده حقوق و علوم سياسی دانشگاه علامه طباطبايی برگزار شد، گفت: تکنولوژی هستهای به دو گروه بالادستی و پايين دستی تقسيم میشود. در گروه بالادستی هدف از تکنولوژی هستهای دستيابی به سلاح اتمی است اما در تکنولوژی پايين دستی هدف دستيابی به برنامه هستهای غيرنظامی است. در حال حاضر همه کشورها از تکنولوژی هستهای پايين دستی استفاده میکنند و روز به روز اين تکنولوژی رونق پيدا کرده است. وی در بخش ديگری از اظهاراتش با اشاره به تفاهمنامه سوئيس، گفت: اين تفاهمنامه قابل ارزيابی است. اگر طرفدار تکنولوژی بالادستی باشيد با اين تفاهمنامه مخالفت میکنيد اما اگر طرفدار تکنولوژی پايين دستی باشيد از اين تفاهمنامه حمايت میکنيد. افتخاری افزود: اعلام اينکه برنامه هستهای ايران صلحآميز است يک جمله غلط انداز است. بايد گفت برنامه هستهای ايران غيرنظامی است. زيرا کشورهای دارای زرادخانههای هستهای نيز اعلام میکنند برنامهشان صلحآميز است. اين استاد دانشگاه با اشاره به دستاوردهای حقوقی بيانيه سوئيس، گفت: ديپلماتهای ما مسأله هستهای ايران را به نحوی حل کردهاند که طرف مقابل حق غنیسازی ايران را به رسميت شناخت. اين به رسميت شناختن پيامدهای حقوقی بسياری برای ما به همراه دارد. در درجه اول باعث سست شدن و باطل شدن آن شش قطعنامه شورای امنيت میشود. زيرا در هر شش قطعنامه شورای امنيت از ما خواسته بود که غنیسازی نداشته باشيد. وی خاطرنشان کرد: استفاده از تکنولوژی پايين دستی باعث میشود که ايران وارد بازار جهانی راديواکتيو شود. پيش روی ما کاملاً باز است و اين امتياز بسيار خوبی است و میتواند برد اقتصادی بسيار زيادی برای ما داشته باشد. ايران توانسته است موقعيت استثنايی در معاهده انپیتی داشته باشد. اين استاد دانشگاه اضافه کرد: بر اساس اين تفاهمنامه همه تحريمهايی که عليه ايران به دليل غنیسازی اورانيوم شده بود برداشته میشود. زيرا اين تحريمها پيامد مصوبات شورای امنيت است و غربیها با بيان اينکه ما مصوبات شورای امنيت را اجرا میکنيم اين تحريمها را اعمال کردند. وی با تأکيد بر اينکه بنيان و اساس تحريمها عليه ايران سست شده است، گفت: تأسيسات هستهای ما دست نخورده باقی مانده است. ممکن است برخی کار نکند اما همه تأسيسات پابرجا هستند. عراقچی: میدانيم چگونه مساله اصلی توافق هستهای را حل کنيم سيد عباس عراقچی، در اين نشست گفت: ما اصولا هنوز هيچ توافقی نداريم. يک توافق در يک مرحله و در دهم تير ماه و شايد زودتر خواهيم داشت. آن چه که اکنون به آن دست يافتهايم بيانيهی مطبوعاتی لوزان است که مجموعهای از راهحلهاست. او با تاکيد بر اين که هنوز هيچ توافقی نداريم گفت: اين راهحلها شاخصهای ما در توافق خواهد بود تا به يک راهحل برسيم. و بر اساس اين راهحلها میدانيم که چگونه مسالهی اصلی را حل کنيم. عراقچی اضافه کرد: به هر حال دستهايی است که میخواهند دستيابی به توافق را به هر نحو متوقف کنند. اين دستها ممکن است در هر مسيری به کار بيافتد که نمونه آن را در کنگره آمريکا مشاهده کرديم. اين اقدام اخير کنگره نشان داد که اين توافق مطلوب کنگره نيست. اين ديپلمات کشورمان در ادامه با اشاره به اظهارات منتقدان در اين همايش دربارهی بيانيه لوزان گفت: من با شنيدن صدای منتقدان در اين همايش و در روزهای گذشته واقعا اميدوار شدم که انتقادات موجود ناشی از دغدغههای جدی است. اما برخی از اين انتقادات نيز ناشی از نبود اطلاعات کامل است. اين عضو تيم مذاکره کننده هستهای با طرح اين پرسش که هدف از مذاکرات هستهای رسيدن به يک توافق و حل مساله هستهای بوده است و لزوما برداشته شدن تحريمها گفت: اين که برخی فکر میکنند هدف مذاکرات تنها برداشته شدن تحريمهاست ناشی از اين نگاه است که ما اساسا به خاطر تحريمها به مذاکرات وارد شديم. در حالی که اين نگاه اصلا درست نيست. نگاه ما در تيم هستهای و مقامات ديگر اينگونه نيست که فکر کنيم تحريمها ما را به مذاکره کشانده است. آن چه باعث شد وارد مذاکره شويم دست پر ما در عرصه سياسی، فنی و هستهای بوده است. او ادامه داد: ما میخواستيم حقمان به آن چه که بهدست آوردهايم مورد شناسايی و احترام قرار گيرد. هدف اول ما اين بوده است که در آوردگاه ارادهها بين ما و کشورهای غربی اراده خود را به طرف مقابل تحميل کنيم. اساسا برای ۱۰ سال دعوا بر سر اين بود که ما غنیسازی انجام بدهيم يا نه. در حالی که NPT اين حق را برای ما قائل است و يا حداقل بايد بگويم که از نظر ما اين حق وجود دارد و علاوه بر اين بر اساس حاکميت ملیمان اين حق را داريم. ما هيچ وقت به دنبال به رسميت شناختن حق غنیسازی نبودهايم چرا که ما معتقديم اين حق برای ما وجود دارد بلکه میخواستيم به اجرای اين حق کشورهای ديگر احترام بگذارند و دست به معارضه و تحريم عليه ما نزنند. عراقچی گفت: اين که آنها ۱۰ سال به ما میگفتند غنیسازی نکنيد و ما اين کار را انجام داديم بحث سر اين بوده است که در نهايت چه کسی و کدام طرف زير بار زور خواهد رفت و ما در اين صحنه نشان داديم که زير بار زور و سلطهپذيری نمیرويم. آنها در شش قطعنامه از ما خواستند که غنیسازی را تعليق، فردو و اراک را تعطيل کنيم و پروتکل الحاقی را اجرا کنيم اما همين قدرتها امروز تمامی اين فعاليتها را برای ما میپذيرند و در نهايت غنیسازی را قبول کردند در حالی که برای آنها غنیسازی برای ما حرام بود. عراقچی گفت: آن که در اين نبرد عقبنشينی کرد طرف غربی بود. ايران توانست از اين نبرد از فصل هفت منشور سازمان ملل با غنیسازی بيرون بيايد. آن که سياست غنیسازی صفر را کنار گذاشت آنها بودند و باز هم آنها بودند که در نهايت با ملت ايران با کرامت صحبت کردند. آنها به صراحت گفتند اگر ما میتوانستيم برنامه هستهای ايران را از بين ببريم اين کار را میکرديم و اجازه نمیداديم يک پيچ و مهره باقی بماند. بنابراين رمز قدرت ما در آينده همين است و سلاح هستهای ما هم همين است. او با بيان اين که خواسته ديگر ما در مذاکرات تصويب برنامه هستهایمان بوده است گفت: برنامه هستهای ايران به عنوان تهديد صلح و امنيت بينالملل شناخته میشود. اما در يک پروسه به يک برنامه محترم از نظر شورای امنيت تبديل خواهد شد و در آينده کشورهايی که از همکاری با ايران منع میشدند با ايران همکاری هستهای خواهند داشت و در يک پروسه ۱۰ تا ۱۵ ساله به کشوری با غنیسازی صنعتی و پيشرفتهترين ماشينها تبديل میشويم. وی تاکيد کرد: غنیسازی ما در نطنز با محدويت ۱۰ ساله ادامه پيدا میکند و بعد از اين مدت زمانی به حرکت خود به طور عادی ادامه خواهد داد. اين عضو تيم مذاکره کننده با تاکيد بر نظر مقام معظم رهبری مبنی بر اين که غنیسازی ما آينده صنعتی بايد داشته باشد تصريح کرد: صحبت ايشان بر مبنای ۱۹۰ هزار سو بسيار روشن بود و نشان میدهد که ما نمیخواهيم يک برنامه دکوری داشته باشيم و ضمانت غنیسازی صنعتی داشتن تحقيق و توسعه است که در بيانيه لوزان نيز به آن اشاره شد. او افزود: ما نمیخواهيم روی ماشينهای IR۱ متوقف شويم و نبايد از اين بابت که چرا تعدادی از آنها را از انبارها میبريم غصه بخوريم و ناراحت شويم. ماشين IR۸ ايدهآل ما است و همانطور که آقای صالحی عنوان کردند اين ماشين هفت تا هشت سال ديگر نياز به تست و آزمايش دارد تا بتوان آن را به طور انبوه توليد کرد. اين طراحی سازمان انرژی اتمی است. در يک چشم انداز معقول و پس از ده سال محدوديتها از توليد اين نوع ماشينها برداشته میشود و تحقيق و توسعه تکميل میشود. عراقچی تاکيد کرد: در فاصله ۲ تا ۵ سال بعد از برداشته شدن محدوديتها بر غنیسازی میتوانيم به ظرفيت يک ميليون سو برسيم. معاون ظريف خواسته ديگر ايران در مذاکرات را حفظ راکتور آب سنگين اراک دانست و افزود: مقامات آمريکايی اعلام میکردند که اراک را نمیپذيرند و حتی حاضر نبودند اسم راکتور آب سنگين اراک را بياورند. آنها راکتور اراک را سريعترين راه برای رسيدن به بمب اتمی میدانند چرا که راکتور اراک با ظرفيت فعلی در سال ۱۰ کيلو پلوتونيوم توليد میکند که از نظر آنها میتواند سالی يک بمب توليد شود. برای همين تاکيد داشتند که اين راکتور يا از بين برده شود و يا به آب سبک تبديل شود. اما از آنجايی که نگاه ما به برنامه هستهایمان مبتنی بر نگاه بالادستی نيست معتقد بوديم میتوان با حفظ راکتور اراک تغييراتی در آن ايجاد کرد که نگرانیها را برطرف سازد و دانشمندان توانستند باز طراحی مناسبی از راکتور اراک را ارائه کنند و اين يکی از افتخارات ماست. البته آمريکايیها اول به بازطراحی ارائه شده اصلی ايران ابراز ترديد کردند اما بعد از ساعتها مذاکره بالاخره اذعان کردند که طراحی ايران میتواند عملياتی شود. با اين حال باز هم به بهانهگيریهای سياسیشان ادامه دادند. چون میگفتند نمیتوانند به کنگره پاسخ دهند اما در نهايت طراحی ايران را پذيرفتند. عراقچی در ادامه به بحث نظارتها بر برنامه هستهای ايران اشاره کرد و گفت: مهمترين بخش نظارتها مربوط به کد اصلاحی ۳.۱ ترکيبات فرعی و پروتکل الحاقی و دو سه نکته اضافیتر دانست و افزود: در پذيرفتن اين نظارتها ما دقت کردهايم تا از آنها سوء استفاده برای اهداف جاسوسی صورت نگيرد. وقتی ما برنامه مخفی نظامی نداريم هر چقدر میخواهند بيايند و بازرسی کنند. به شرط آن که از نظارتها سوء استفاده نکنند. معاون ظريف با اشاره به آن چه که يکی از منتقدان مبنی بر طرح آمريکا برای منزوی کردن ايران در منطقه از طريق مذاکرات عنوان کرد گفت: بايد ديد آمريکا برای پياده کردن طرحش از مذاکرات استفاده کرده است يا تحريمها؟ معتقدم تحريمها عليه ايران بخشی از استراتژی آمريکا در منزوی کردن ايران در منطقه هستند و میخواهند با بستن وزنههای سنگين به دست و پای ايران او را منزوی کنند و نبايد ما اجازه میداديم تحريمها برقرار شود يا ادامه پيدا کنند. مذاکراتی که زمينه تحريم و قطعنامه جديد برای ايران را فراهم کرد و مشروعيت داد نبايد شکل میگرفت. عراقچی با بيان اين که دستاوردهای مذاکرات هستهای متعلق به همه ملت است گفت: اين دستاوردها به همه دولتها مربوط است و نمیتوان آنها را جناحی و سياسی ديد. اين دستاوردها ناشی از مقاومت مردم در برابر فشارها و تهديدهاست و همين طور تلاش کسانی که با توانايیهای دفاعی خود دشمن را از ادامه تهديد و تحريم نااميد کردند و در صحنه عمل برنامه هستهای ما را تثبيت ساختند و حتما همه اينها تحت رهبری آگاهانه مقام معظم رهبری صورت گرفته است. جمشيدی: بر اساس بيانيه لوزان تحريمها جامع و کامل برداشته نمیشود اين استاد دانشگاه تهران صبح دوشنبه در نشست يک روزه با عنوان "مذاکرات هستهای لوزان از ديدگاه علوم سياسی" که در دانشگاه علامه طباطبايی برگزار شد گفت: بر اساس سند راهبردی دفاعی ۲۰۱۴ آمريکا، اين کشور به دنبال انتقال به سمت يک نظم جديد در منطقه است که لزوما مسالمتآميز نيست و میتواند همراه با خشونت باشد و اين وضعيت يک نسل طول میکشد. او با بيان اين که به هر دليلی ايران در فضايی وارد مذاکرات شده است که مبنای آن دستيابی ايران به سلاح هستهای در نظر گرفته شده است، افزود: يکی از مشکلات اساسی اين است که در مذاکرات به جای NPT موضوع فرار (گريز) هستهای مبنا قرار گرفته شده است در حالی که فرار هستهای يک عبارت فرضی و بیمعنا است و اين مساله ماهيت برنامه هستهای ما را در نهايت به سمت انحراف از مسير صلحآميز نشان میدهد. علاوه بر اين قرار گرفتن اين مذاکرات بر اين مبنا غيرحقوقی است چرا که در NPT چنين چيزی وجود ندارد و اساسا منطقی غيراستراتژيک دارد. جمشيدی افزود: وقتی میخواهيد سلاح هستهای بسازيد يعنی به دنبال قدرت بازدارندگی و ضربه دوم هستيم اما منطق فرار هستهای به شما میگويد که تنها به دنبال يک بمب هستهای هستيد. بنابراين اگر میخواهيم در اين فضا صحبت کنيم بد نيست مبنا را يک زرادخانه هستهای کوچک قرار دهيم نه دست يافتن به يک بمب هستهای در اين صورت میتوانيم ذخاير اورانيوم غنی شده خود را نيز حفظ کنيم. وی در ادامه به منطق مصونيت هستهای اشاره کرد و گفت: منطق مصونيت تاسيسات هستهای به ما میگويد به پراکندگی و تنوع هستهای بايد به گونهای باشد که طرف مقابل نتواند به ما ضربه بزند ولی اگر اين منطقه دچار تزلزل شد، اعتبار و احتمال تهديد نظامی را افزايش میدهد. تاسيسات فردو منطقه مصونيت ماست و تمرکز غنیسازی در فردو امری راهبردیتر است. اين استاد دانشگاه در ادامه با انتقاد از زمانبندی هر يک از فعاليتها و برنامه هستهای ايران در چارچوب بيانيه لوزان گفت: اين که قرار است برای هر يک از برنامه هستهای ما يک دوره زمانی قرار داده شود به ضرر ماست و بهتر است يک دوره زمانی مشخص بر تمامی برنامه هستهایمان قرار گيرد. جمشيدی همچنين به مذاکرهکنندگان توصيه کرد که ايران در چارچوب توافق هستهای عضو گروه عرضهکنندگان هستهای شود و بتواند توليد و عرضه را در آنجا داشته باشد. در اين صورت برنامه هستهای ما در آينده منطق فنی خود را خواهد داشت. او همچنين در رابطه با تحقيق و توسعه گفت: در حالی که در توافق ژنو تحقيق و توسعه در چارچوب محدوديتها قرار نگرفته است اما در توافق لوزان تحقيق و توسعه نيز به دايره محدوديتهای هستهای ما وارد شده است و معتقدم بايد اين موضوع به توافق ژنو برگردانده شود. از سويی ما در بيانيه لوزان تنها اجازه تحقيق و توسعه بر روی چهار نوع سانتريفيوژ را پيدا کردهايم و مشخص بود سانتريفيوژهای ديگر که سه مدل هستند مشمول چه اقداماتی خواهند شد. آيا میتوانيم روی همه مدلهای سانتريفيوژ تحقيق و توسعه انجام دهيم يا خير؟ آقای مونيز، وزير انرژی آمريکا گفته است ايران نمیتواند بر روی آبشار کامل نسلهای جديد سانتريفيوژ کار کند و اين صحبت به اين معنی است که ما بعد از ده سال محدوديت در غنیسازی تازه بايد تحقيق و توسعهمان را کامل کنيم و اين به ضرر ماست. جمشيدی درباره تحريمها با بيان اين که استراتژی آمريکا از نظامیمحور به اقتصادیمحور در دوره اوباما تغيير کرده است گفت: طبق بيانيه لوزان و توافق ژنو هدف لغو کليه تحريمها عليه ايران به صورت جامع است. اما وقتی اين هدف میخواهد عملياتی شود در هر يک از بخشهای مربوط به اروپا، آمريکا، شورای امنيت و تحريمهای ملی قيدهايی گذاشته میشود و به اين معنی که ابتدای بيانيه با انتهای آن همخوانی ندارد. بر اساس بيانيه لوزان تحريمها عليه ايران نه به طور جامع برداشته میشود و نه کليه تحريمها قرار است برداشته شود و به نظر من اين شيوه نگارش بيانيه به طور متزلزل تحريمها را کاهش داده است و قابل اعتماد نيست. معتقدم تحريمها عليه ايران بر اساس قوانين ۲۰۱۲، ۲۰۱۳، ۲۰۱۰ و قانون ايران و سوريه و قانون ۱۹۹۶ ايران و ليبی بايد برداشته شود. جمشيدی در رابطه با قطعنامه جديد شورای امنيت که بر اساس فصل هفت منشور سازمان ملل صادر میشود گفت: يکی از تهديدهای بزرگ همين جا رخ میدهد. ايران برای آزمايش موشک شهاب ۳ قطعنامهای نگرفته است و قطعنامههايی که صادر شده مرتبط با موضوع هستهای اعلام شده است و توصيه می کنم واژه "مرتبط با هستهای" کاملا در قطعنامه جديد برداشته شود. چرا که اين موضوع میتواند هر چيزی را از جمله فعاليتهای نظامی ايران را به بحث هستهای مرتبط کند. همچنين در قطعنامه جديدی که میخواهد شکل گيرد موضوع خروج ايران از فصل هفت ديده نمیشود. يکی از مشکلات و منافع اساسی ما اين است که در نهايت و پس از توافق هستهای وضعيت ما چه خواهد شد. آيا پرونده هستهای ايران عادی میشود يا خير؟ چنان که موضوع همچنان ذيل فصل هفت باقی بماند يعنی پرونده هستهای همچنان به طور ويژه باقی میماند. وی تاکيد کرد: کشورهای ۱+۵ بحث موشکی ما را به دم هستهای ما بستهاند. بنابراين اگر ما موشکی بسازيم که قادر باشد سلاح هستهای حمل کند آن فعاليت موشکیمان تحريم میشود و اگر در اين چارچوب دغدغههای آنان را رفع کرديم پس هوشمندانه بايد رژيم تحريمی در حوزه موشکی و تسهيلاتی نيز برداشته شود و ديگر تحريم نظامی توجيحی ندارد. موسويان: تا زمانی که امتياز ندهيم نمیتوانيم امتياز بگيريم اين عضو پيشين تيم مذاکره کننده هستهای ايران با ۱+۵ با حضور در همايش بررسی مذاکرات لوزان از نگاه علوم سياسی گفت: خلاصه مذاکرات هستهای در دو امتياز بزرگی است که ما بايد بدهيم و در مقابل ۲ امتياز بزرگ به دست بياوريم. آن ۲ امتياز بزرگ يکی لغو تحريمهای مربوط به هستهای است و ديگری به رسميت شناخته شدن حق غنی سازی اورانيوم و آب سنگين است. اين دو امتياز بزرگ است که ما به دست آوردهايم. در مقابل اين دو امتياز ، دو امتياز به طرف مقابل میدهيم. يکی سيستم راستی آزمايی بسيار وسيع و ديگری محدوديت در برنامه هستهای ايران است. تا زمانی که اين دو امتياز را ندهيم نمیتوانيم به دو امتياز ديگر دست يابيم. وی ادامه داد: میگويند ما فراتر از معاهده انپیتی امتياز دادهايم. من هم قبول دارم اما برای يک بازه زمانی مشخص. مجلس ما معاهده انپیتی ، منشور سازمان ملل و عضويت ايران در اين سازمان بينالمللی را تصويب کرده است. بر همين اساس مذاکره کننده ما هر کس باشد مجبور است بر اساس قطعنامههای مصوب شورای امنيت سازمان ملل و معاهده انپیتی رفتار کند. طبق اين روال پروتکل الحاقی الزامی شده است. دسترسی نامحدود الزامی شده است البته اين دسترسی تا زمانی است که اعتماد جامعه بينالمللی حاصل شود. موسويان در بخش ديگری از اظهاراتش اضافه کرد: بعد از توافق لوزان در سخنرانی باراک اوباما ۵ نکته اساسی وجود داشت اول اين که رئيس جمهور آمريکا اعتراض کرد که تحريم در برابر غنی سازی اثر معکوس دارد. ايران تسليم فشار نمیشود و سياست انزوا و فشار آنها را به جايی نمیرساند. همچنين اوباما اعلام کرد که ايران بعد از توافق ژنو به تعهداتش عمل کرده و سياست تعامل در پيش گرفته است. اين ديپلمات کشورمان اضافه کرد: با مذاکرات هستهای ايران و ۱+۵ شکافهايی در جامعه بينالملل ايجاد شده است که کم نظير و استثنايی است که میتوان به شکاف موجود در داخل حاکميت آمريکا، شکاف موجود در لابی يهودی، شکاف موجود در داخل حاکيمت اسراييل، شکاف موجود در روابط آمريکا و اسراييل، شکاف موجود ميان قدرتهای اروپايی مثل فرانسه با ديگران، شکاف موجود ميان اسراييل و کل جهان و شکاف موجود ميان اعراب متحد آمريکا و واشنگتن و شکاف موجود ميان اعراب اشاره کرد. وی دربارهی هراس و نگرانی اعراب از توافق احتمالی ايران و ۱+۵ گفت: اعراب به آمريکايیها میگويند ايران تحت اين همه تحريم و فشار در منطقه نفوذ دارد. اگر تحريمها برداشته شود در اين صورت به قدرت اول و بلامنازع منطقه تبديل میشود و سياست تحريم فرو میپاشد. همچنين در ادامه هادی آجيلی استاد دانشگاه سوالاتی را مبنی بر الزام وجود يک داور بی طرف برای مذاکرات هستهای ايران و ۱+۵ از عراقچی و تخت روانچی پرسيد. همچنين يک استاد دانشگاه ايرانی که در دانشگاه آمريکا تدريس میکند گفت: توافق لوزان که هنوز نه به بار است و نه به دار برای اولين بار نشان داد که هر دو طرف از خود انعطاف نشان دادند. وی درباره عکسالعمل ايرانيان در داخل و انتقاد از بيانيه لوزان گفت: اين عکسالعملها برای من جالب است. در داخل ايران اين بيانيه به معنای پيروزی در نظر گرفته نمیشود بلکه آنرا به معنای يک مصالحه معقول در نظر میگيرند. به نظر من اين تفاهم به اندازه کافی ارزش خواهد داشت که آينده ايران را در جهت مثبت پيش ببرد. روانچی: چشممان باز است مجيد تخت روانچی در نشست بررسی مذاکرات لوزان از نگاه علوم سياسی با قدردانی از زحمات تيم هستهای قبلی و گراميداشت ياد شهدای هستهای، گفت: ما دنبال مخفیکاری نيستيم. در اين مذاکرات میخواهيم تحريمهای غيرقانونی و ظالمانه برداشته شود. وی ادامه داد: ما در مذاکرات هستهای در يک فضای بده بستان هستيم. هنر اين است که در چارچوب خطوط قرمز با حفظ منافع خود در دستاوردها و خون شهدا بتوانيم به اهداف مورد نظر دست يابيم. اين يک مذاکرات برد- برد است. وی با اشاره به مذاکرات پيش رو اضافه کرد: در طول دو ماه آينده مذاکرات بسيار دشواری در پيش داريم اما هنوز هيچ چييز قطعی نيست. ممکن است در مذاکرات پيش رو طرف مقابل بازی درآورد اما چشمان ما باز است. تخت روانچی در پاسخ به اظهارات فواد ايزدی مبنی بر اينکه به نظر میرسد هدف از مذاکرات تنها دستيابی به توافق است، گفت: واقعاً هدف ما رسيدن به توافق در هر شرايطی نيست. فکر میکنم اگر طرف مقابل زيادهخواهی نکند میتوانيم به توافق دست يابيم. همچنين ما از نظرات منتقدان و پيشنهادات آنان قدردانی میکنيم. اين نقدها و پيشنهادات آموزنده بوده است. وی در پاسخ به اظهارات ابراهيم متقی استاد دانشگاه درباره اينکه بيانيه لوزان نه تنها احتمال حمله نظامی به ايران را کم نمیکند بلکه بيشتر میکند، گفت: اين اظهارات توهينآميز است. آيا وزير امور خارجه کشورمان به دنبال توافقی است که احتمال حمله نظامی به کشور را افزايش دهد؟ بياييد يک بار ديگر بيانيه را بخوانيم نه فکت شيت آمريکايی را. اين ديپلمات کشورمان درباره اظهارات برخی مبنی بر اينکه چرا تنها تحريمهای هستهای لغو میشو د و ديگر تحريمها باقی میماند، گفت: ما درباره مذاکرات هستهای گفتوگو میکنيم و بر همين اساس تمامی تحريمهای شورای امنيت لغو خواهد شد. ما از ابتدا هم نمیخواستيم درباره موضوعات ديگر مانند حقوق بشر صحبت کنيم. طبيعی است که تنها در اين مذاکرات تحريمهای هستهای لغو شود. وی درباره اظهارات برخی مبنی بر قرار گرفتن ايران در فصل ۷ منشور سازمان ملل، گفت: برای اينکه قطعنامههای قبلی را لغو کنيم بايد قطعنامهای در چارچوب ماده ۴۱ فصل ۷ صادر شود. در ماده ۴۱ بحث استفاده از زور مطرح نيست. تصويب اين قطعنامه اين است که بتوانيم در درجه اول قطعنامههای قبلی را لغو کنيم و در درجه دوم اين توافق را برای طرف مقابل لازمالاجرا کنيم. همچنين عنوان قطعنامه جديد بر خلاف قطعنامههای پيشين اجرای برجام خواهد بود. وی درباره اظهارات يکی از اساتيد دانشگاه درباره تحقيق و توسعه در حوزه هستهای، گفت: بعد از توافق نهايی پس از سال دهم مذاکرهای درباره تحقيق و توسعه انجام نخواهد شد. متقی: اگر تحريمها برداشته شود فشارها عليه ايران تصاعدی میشود اين استاد دانشگاه در همايش يک روزه مذاکرات هستهای لوزان از ديدگاه علوم سياسی که صبح روز دوشنبه در دانشگاه علامه طباطبايی برگزار شد، با گراميداشت ياد شهدای هستهای، گفت: شهدای هستهای قدرت راهبردی ايران بودند و در مظلوميت ايفای نقش کردند و هيچگاه فضای بينالمللی به شهادت آنها هيچ واکنشی نشان نداد. اين استاد دانشگاه با بيان اين که مذاکرات کنونی ايران و ۱+۵ ادامه مذاکرات پيشين است، گفت: بههنگام برگزاری مذاکرات آلماتی اعلام کردم که اين مذاکرات تکنيکی نيست و بيشتر سياستهای اعلامی بيان میشود تا سياستهای عملی. در آن زمان جامعه ايرانی در يک هيجانی به سر میبرد که برخی در آن دوران قطعنامهها را کاغذ پاره پنداشتند. اکنون نيز همانند آن روز برخی فکر میکنند که تحريمها برطرف میشود. او ادامه داد: ما بارها در گذشته اعلام کرديم که فردو خط قرمز ماست و درباره اين تاسيسات هيچ انعطافپذيری نشان نمیدهيم اما امروز فردو را تبديل به يک آزمايشگاه فيزيک هستهای میکنيم که به هيچ وجه مواد شکافتپذير در آن وارد نمیشود. پس اين چهطور آزمايشگاهی است؟ به نظر بنده تنها در اين بيانيه نظر آمريکايیها تامين شد. اين استاد دانشگاه اضافه کرد: میگويند همين فردا نيز میتوانيم شيرهای بسته شده را باز کنيد اما اين موضوع صحت ندارد زيرا ذخاير رفته است اگر قابليتهای راهبردی دشمن افزايش پيدا نکند که میکند ما در طول دو سال آينده تنها میتوانيم به وضعيت هجده ماه گذشته دست يابيم. وی در انتقاد به اظهارات برخی مبنی بر مذاکرات برد - برد در مذاکرات هستهای، گفت: بازی برد - برد در حالی که دو طرف توان و ظرفيت متفاوتی دارند معنی ندارد. بازی در اينجا مينی ماکس است. تحريمها بر اساس آن چه که ثبت شده و در آمريکا پيگيری میشود به هيچ وجه برداشته نخواهد شد. فکر نمیکنم در فضای واقعيت اين اتفاق بيفتد. متقی افزود: اگر تحريمها هم برداشته شود بر اساس تجربهای که از رژيمهای حقوقی آمريکا دارم در آينده فشار عليه ايران تصاعدی خواهد شد. ما در تاريخ روابط بين الملل اين وضعيت را نداشته و نداريم پس فشار عليه ايران تصاعدی شده و فشار ناشی از تحريمها به حوزههای ديگر انتقال خواهد يافت. اين استاد دانشگاه با اشاره به قرار گرفتن ايران در فصل هفتم منشور سازمان ملل، گفت: بيانيه لوزان نه تنها فضای احتمال حمله نظامی عليه ايران را کاهش نمیدهد بلکه افزايش میدهد. مقصودی: توفيق در بحث هستهای وضع طبقه متوسط را بهتر میکند اين استاد دانشگاه در نشست بررسی "مذاکرات هستهای لوزان از ديدگاه علوم سياسی" به بررسی اين مساله از منظر جامعه شناسی پرداخت و گفت: گسترش حس اميدواری و نشاط در جامعه ايران و ايجاد آرامش در وضعيت عمومی جامعه و برداشته شدن کابوس جنگ از سر کشور و تحريمها مهمترين اثری است که مذاکرات هستهای تا کنون داشته است. او در ادامه گفت: تصميمات سياسی در تاريخ ايران همواره نخبه محور بوده است اما در سالهای اخير به ويژه در دو سال گذشته تصميمات در حوزه هستهای مبتنی بر نگاه افکار عمومی پيشرفته است. مقصودی گفت: ايجاد فضا و ظرفيتهای گفتوگويی به ويژه گفتوگوهای انتقادی، به رسميت شناخته شدن حقوق ملت برای مشارکت در تصميمگيریهای حياتی، رويکرد همدلانه جامعه با تيم مذاکره کننده که به کاهش شکاف ميان دولت و ملت کمک میکند، واقع بينی، صلحجويی و مداراطلبی جامعه سياسی از جمله رويکردهايی است که مذاکرات هستهای موجب شده است. اين استاد دانشگاه در ادامه رويکرد مثبت جامعه روشنفکری به مذاکرات هستهای و گذار از مذموميت تاريخی، اجتماعی و سياسی مذاکرات سياسی و گريز آگاهانه از تنشها را در راستای تعميق توسعه سياسی دانست و گفت: توفيق در بحث هستهای وضعيت بهتری را برای طبقه متوسط کشور ايجاد خواهد کرد. مقصودی تاکيد کرد: توصيه می کنم مسوولان تصميم گيرنده فضای پس از توافق را مديريت کنند به شکلی که اين احساس ايجاد نشود که فردای توافق همه مشکلات بايد رفع شود. در ادامه اين جلسه فواد ايزدی ،استاد دانشگاه در پاسخ به سوالی گفت: قطعنامههای سازمان ملل قرار نيست برداشته شود بلکه آنها در يک قطعنامه جديد تجميع میشود البته در قطعنامه جديد برخی تدابير محدودساز اضافه میشود و قرار است از آن شش قطعنامه قبلی در قطعنامه جديد گلچين کنند. وی گفت: تحريمهای اصلی تحريمهای کنگره آمريکاست و قطعنامه جديد ذيل فصل هفت راسا چوب تحريمها و گزينه نظامی را بالای سر ايران خواهد برد چرا که ما اين تحريمها را غيرقانونی میدانستيم اما الان خودمان داريم آن را امضا میکنيم. معتقدم بيانيه لوزان حمله نظامی به ايران را نه تنها کاهش نداده است بلکه افزايش نداده است. ايزدی ادامه داد: سيستم حقوقی آمريکا به گونهای است که قانون اساسی در اولويت و قوانين فدرال آن در درجه دوم آن قرار دارد و هر نوع قوانين بينالمللی که ناقض آن باشد رد میشود. بنابراين اگر قانون بينالمللی فصل هفت داشته باشيم که ناقض قوانين آمريکا باشد میتوانند يک قانون جديد در کنگره تصويب کنند که آن قطعنامه فصل هفت را لغو کند و در تاريخ آمريکا موردی نداشتهايم که قانون داخلی آمريکا به خاطر قانون بينالمللی نقض شده باشد و اساسا هيچ کشوری نمیتواند قوانين خود را به خاطر قوانين بينالمللی نقض کند. به گزارش ايسنا، همچنين قاسم افتخاری، استاد دانشگاه در پاسخ به سوالی در رابطه با اين که آيا کاهش توان هستهای به يک دهم و يا بستن فردو از نظر شما بیمعنی است؟ گفت: اگرهدف برنامه هستهای ايران نساختن بمب باشد اين توافق و بيانيه برای ما خوب است اما اگر هدف غير از اين در سر داريد که به نظر برخی مخالفان چنين نظراتی دارند در آن صورت بايد بگويم که بيانيه لوزان تامين کننده چنين هدفی نيست. Copyright: gooya.com 2016
|