گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
22 بهمن» شکل دردناک مسخرگی، مهدی استعدادی شاد7 بهمن» از خدا و از جهان، مهدی استعدادی شاد
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! نگاه هاینه به "دیوان غربی- شرقی" گوته، مهدی استعدادی شادروایت گوته نثر روشنی دارد همچون آب زلال دریا که در اعماقش میتوان شهرهای باشکوهی را دید که بمرور زمان غرق گشتهاند. گاهی نثرش با اشارات خود سحر و جادو میکند. مثل آسمانی در حال برآمد غروب که به ستارگان نوبت درخشش میدهد. جاذبۀ این کتاب توصیف ناپذیر است
در هژدهم آوریل دوهزار و پانزده میلادی قرار بوده که دکتر محمود فلکی به فرانکفورت بیاید و به دعوت انجمن هزار و یکشب در مورد چرایی گرایش گوته به حافظ سخن بگوید. او که رسالۀ دکترای خود در ادبیات آلمانی را به گوته و رابطهاش با ادبیات فارسی و بویژه حافظ اختصاص داده است، بر قرار خود پایدار مانده و سخنرانی جذابی ارائه کرد. نگارندۀ این سطرها پیشاپیش با متن زیر به استقبال این دوست و همکار قدیمی رفته است و گوشهای از ارزیابی هاینریش هاینه در مورد اثر گوته «دیوان غربی- شرقی را در اینجا بدست میدهد. هاینریش هاینه شاعر آزایخواه و لیبرال در رسالهای که زیر عنوان» مکتب رُمانتیک «سال ۱۸۳۵ به آلمانی انتشار داده (قبلا همین رساله را برای اطلاع فرانسویان و به زبانشان منتشر ساخته) دربارۀ «دیوان غربی- شرقی» گوته ارزیابی زیر را دارد: اثر «دیوان غربی- شرقی» یوهان ولفگانگ گوته در فرانسه کمتر از اثر «فاوست» وی معروف است. اثر یادشده از گوته را حتا «مادام دو استال» نمیشناخته است. او که نویسنده کتاب معروف «دربارۀ آلمانیها» است و جُنبش رمانتیسیسم آلمانی را به فرانسویها معرفی کرده بود. بنابراین به همین دلیل هم که شده بایستی آن اثر گوته را بیشتر مطرح ساخت. بواقع از مجرای کتاب گوته «دیوان غربی- شرقی» شیوۀ تفکر و احساسات شرقیها را میتوان شناخت. آن هم از طریق سرودههایی چون شاخههای پر گُل و شکوفه و یا در عبارتهایی پُر مغز و پُر محتوا در بخش توضیحات کتاب. در این اثر گویی با حرمسرایی روبروئیم که مملو از پری رویان است. پری رویانی با چشمان آراسته چون چشمان زیبا و سیاه غزال-های تیزپا و سینه و گردنهایی سفید و آغوشهایی پُر از تمنا. اثر گوته، به طبع، خواننده را به وجد و سر ذوق میآورد. همچون حال آن رند خوشبخت که در قسطنطنیه بر بالای بامی ایستاده و به تماشای بالا و پائین مردمان مشغول بوده است. او مردمانی را ورانداز کرده که زیر نگاه سلطان مومنان پائین و بالایشان معلوم بوده است. خوانندۀ کتاب گوته گاهی حس میکند که روی فرش ایرانی لمیده و قلیانی با توتون ترکستانی میکشد. در کنارش کنیزکی با پر طاووس او را باد میزند و غلمان و شاهدی زیبا رو بدستش فنجان قهوه میدهد. بواقع گوته در سرودههای «دیوان غربی- شرقی» لذت هوش ربای زندگی را منتقل میکند. انتقال بوسیله ابیاتی نرم، سبک، معطر و فرحبخش صورت میگیرد. بطوری که خواننده تعجب میکند که به زبان آلمانی چگونه چنین کاری ممکن بوده است. در همین کتاب «دیوان غربی- شرقی» گوته همچنین به نثر توضیحاتی درخشان پیرامون آداب و رسوم و انگیزشهای مردمان خاوران بدست میدهد. توضیحاتی دربارۀ زندگانی پدرسالارانه عربها. او قضایا را هم مثل کودکی بیآزار و خنده رو و هم مثل پیری دانا و فاضل روایت میکند. روایت گوته نثر روشنی دارد همچون آب زلال دریا که در اعماقش میتوان شهرهای باشکوهی را دید که بمرور زمان غرق گشتهاند. گاهی نثرش با اشارات خود سحر و جادو میکند. مثل آسمانی در حال برآمد غروب که به ستارگان نوبت درخشش میدهد. جاذبۀ این کتاب توصیف ناپذیر است. همچون سلامی است که از غرب بسوی شرق میرود و دسته گُل زیبایی به همراه دارد. اهمیت دارد که بدانیم «دیوان غربی- شرقی» بلافاصله پس از اثر «فاوست» گوته انتشار یافته است. بر این منوال سلام گوته به شرق بدین معنا است که او از معنویت یخزده و رنگ باخته غربی دلزده و ناراحت است و به سلامت جهان تن و تندرستی شرقی تمایل یافته است. در «دیوان غربی- شرقی» با آخرین دورۀ سرایش گوته روبرو هستیم که سپس تاثیر بسزایی بر ادبیات آلمانی زبان داشته است. شاعران ما از آن پس ببعد شروع کردند به تمجید از شرق. نکته قابل توجه در اینست که گوته در کنار سرودههای ستایش آمیز در مورد ایران و اعراب، اما در مقابل به نکوهش از هندیان و فرهنگشان پرداخته است. شاید دلزدگی او نسبت به هندوئیسم به دلیل ناروشنیها و سردر گُمیهایی بوده که وی در فرهنگ آن دین و آئین دیده است و از پژوهشهای برادران شلگل در مورد متنهای زبان سانسکریت دُچار این تداعی شده که نوعی نیرنگ بازی کاتولیکی در آنجا نیز مشغول به کار بوده است. جماعت شلگل و پیروانش در هندوستان نوعی مهد و گهواره نظم جهانی کاتولیکی را میدید. نظمی که در خود سلسله مراتب مبتنی بر کاست ها را جا داده و حاوی ثنویت و تنبیه و مجازات است. Copyright: gooya.com 2016
|