گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
15 اردیبهشت» دروغ انگليسی ظريف با حمايت اصلاحطلبان، مازيار شکوری گيل چالان10 اردیبهشت» هاشمی رفسنجانی از مرجعتراشی تا علامهتراشی، مازيار شکوری گيل چالان
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! شجريان، زيباکلام و ميخائبل بولگاکف، مازيار شکوری گيلچالاننيک آن است استاد آواز ايران همچون نويسنده شهير روس نامهای به خامنهای مکتوب دارد شايد او اجازه دهد استاد آواز بیدردسر و مزاحمت و آسوده خاطر بر صحنه رفته و نغمه داوديش را در سپهر هنر متعهد بر ما بنماياند. کس چه داند شايد خامنهای هم همچون استالين اينبار منعطف نشان دهد. اگر نتيجهای هم حاصل نشود حداقل يک حسن دارد و آن اين که، بر ما معلوم خواهد شد رتبه و مرتبه خامنهای و استالين هر يک در کجاست
باسمه تعالی علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی به ادبيات و موسيقی علاقه ای وافر داشته و اکنون نيز دارد. اين را دوستان سابقش که اکنون سال هاست از او گسسته اند شهادت داده و می دهند. به گواهی برخی از دوستان سابق، ديکتاتور فقيه نت ها و دستگاه های موسيقی سنتی ايرانی را به خوبی شناخته و بر آن ها اشراف دارد. شاهدان شهادت داده و می دهند او در حوزه ادبيات صاحب نظر بوده است. خواندن شعر و رمان های نويسندگان شهير دنيا از علايق گسست ناپذير او بوده و ميباشد. اما با اين وصف او رواداری فرهنگی را در حوزه موسيقی و ادبيات روا نداشته و نمی دارد. او از نظر گاه امنيتی به حوزه فرهنگ و هنر نظر افکنده و می افکند. در حکومت او بسياری از اصحاب فرهنگ و ادب در وادی ناراضيان طی طريق مينمايند. بيان اخير استاد آواز ايران، محمد رضا شجريان از اين سنخ گفتارهای اعتراضی ميباشد. استاد آواز ايران اخيرا در همايش بين المللی حافظ با بيانی گلايه آميز و در پرده گفته است: استاد آواز ايران همچنين پيش از اين در سال نود و دو در نشست خبری برگزاری نمايشگاه سازهای ابداعی در انتقاد به سياست های موجود در حوزه موسيقی گفته بود: براستی چرا در حکومت فقيه در چنين حد و اندازه ای نظارت يا به بهتر عبارت موانع در برابر حوزه های فرهنگی قرار دارد؟ دوم: علی خامنه ای در بدو امر روح و منشی فرهنگی داشته اما از بد حادثه او رهبر مطلق العنان نظام حکومتی شد که تار و پودش از ابتدا تا انتها، از خاک تا افلاکش امنيتی بوده و است. مسلم وقتی او در چنين مظروفی قرار ميگيرد نگرشش در حوزه فرهنگ از نگرش فرهنگی به نگرش امنيتی تغيير يافته و هر پديده فرهنگی را در معادله امنيتی تحليل و کند و کاو نموده و مينمايد. سوم: ديکتاتور فقيه با هنر مشکل ندارد، با ادبيات مشکل ندارد. پس او با چه چيزی مشکل دارد که اصحاب ادب و هنر را اينچنين برآشفته است؟ ديکتاتور فقيه با آنچه مشکل دارد و همواره دست به گريبان بوده و است که مرحوم شريعتی از آن به عنوان هنر و ادبيات متعهد ياد می کرد. شريعتی شهادت می داد و ميگفت: امروز خامنه ای در موضع قدرت است و بر غير سلطه يافته. او بر اساس قواعد قدرت کنش ها و واکنش هايش را تنظيم ميدارد نه بر اساس قواعد حقوق. امروز او در جايگاه ابوسفيان نشسته است و قواعد قدرت که منفعت و مصلحت را به او فرمان ميدهد ادبيات متعهد را بر نتابيده و نمی تابد. او برابر فرامين قدرت هنر و ادبياتی را طلب داشته و ميدارد که متعهد به حقوق نوع بشر نبوده و نباشد. آنچه را استاد آواز ايران بدان باور داشته و دارد هنر متعهد است. شجريان خود اذعان داشته که سير سياسی وقايع تاريخی ايران را ميتوان در آلبوم آثار او جست. ديکتاتور فقيه با دستگاه های شور، همايون، سگاه و چهارگاه که شجريان آوازش را بر آن ها استوار ميکند مخالفت نمی ورزد. ديکتاتور با محتوای هنر شجريان دست به گريبان است. او با "برادر تفنگت را زمين بگذار" دست به گريبان است. چهارم: ديکتاتور فقيه که خود روزی همنشين اصحاب فرهنگ و هنر بود بهتر از هر کسی قدرت هنر متعهد را دريافته است. او به تمام عالم است که چگونه از دهه سی حوزه هنر و ادبيات مسير تعهد پيمود و مع الوصف چالش های سياسی و اجتماعی به گونه ای متعهدانه در تأتر، سينما، موسيقی و ادبيات راه باز کرد. آنچه در ميدان سياست ميسر نبود با تعهد در هنر و ادبيات ميسر نمود. فقيه ديکتاتور از احيای مجدد هنر و ادبيات متعهد در هراس است. از اين جهت است که نظارت های چند گانه و چند وجهی بر حوزه های هنری را ترسيم نموده تا مبادا هنر متعهد و هنرمندان متعهدی همچون خسرو آواز ايران از آن به سپهر جامعه ايران برخيزند. پنجم: اين نحس فقط بر ساز و آواز شجريان ننشسته و هنر متعهدش را مختل ننموده. اين نحسی نحوست صدای بسياری را از اعماق وجود به در آورده است. دکتر صادق زيبا کلام هم در آستانه برگزاری نمايشگاه بين المللی کتاب فريادش به آسمان رفته و دادش به آسمان رفته و قلمش يقه علی جنتی، وزير فرهنگ و ارشاد وقت را گرفته است. همين چند روز قبل صادق زيبا کلام صادقانه و زيبا قلمانه در اعتراض به ممانعت از انتشار دو تأليفش با عناوين "تولد اسرائيل" و "الف مثل اصلاحات" نوشت: ششم: ميخائيل بولگاکف نويسنده شهير روس رمان "گارد سفيد" را به روزنامه گودک سپرد اما روزنامه پس از چند شماره توقيف شد. بولگاکف رمان ضد کمونيستی خود را به نمايش نامه مبدل کرد و با عنوان "روزگار خانواده تورپين" به تأتر مسکو سپرد. نمايشنامه بر سکوی تأتر هنری به اجرا در آمد اما حملات بولشويک ها جنجالی بس عظيم آفريد و اجرای نمايشنامه از همان روزهای ابتدا تعطيل شد. بولگاکف طی نامه ای مستقيما از استالين دعوت کرد تا نمايشنامه را ديده و رأسا نظر نهايی را صادر نمايد. استالين پس از تماشای نمايشنامه در تأتر هنری مسکو شخصا مجوز اجرای نمايشنامه را صادر کرد و گارد سفيد برای يک سال بر صحنه رفت. پس از اين آثار بولگاکف از تيغ سانسور حکومت استالينيسم در امان نماند و نويسنده شهير طی نامه ای به سران حکومتی درخواست خروج از شوروی کرد که با ممانعت دستگاه وقت مواجه شد. نامه نگاری هايش با مسئولين و قت و ماکسيم گورکی در اين باره نتيجه ای حاصل نکرد. او تصميم گرفت نامه ای گزنده به جوزف استالين مکتوب دارد تا سرنوشت چه شود. روزی تلفنی غير منتظره به صدا در آمد. بولگاکف لهجه گرجی استالين را شناخت. استالين:«نامه شما به دست ما رسيد. به زودی پاسخ مناسبی دريافت خواهيد کرد. اما شايد واقعا نگذاريم شما به خارج سفر کنيد. يعنی اينقدر از دست ما خسته و ناراحتيد؟» بولگاکف:«اخيرا خودم هم در اين باره خيلی فکر کرده ام که آيا نويسنده روسی می تواند در خارج از ميهن خودش زندگی کند؟ به اين نتيجه رسيده ام که نمی تواند» استالين:«حق با شما است. دلتان ميخواهد کجا کار کنيد؟ تأتر هنری مسکو؟» بولگاکف:«دلم می خواهد اما با درخواستم موافقت نکردند» استالين:«يک درخواست ديگر بنويسيد. فکر کنم اين دفعه پاسخ مثبت می دهند» استالين خود شخصا نمايش گارد سفيد بولگاکف را در تأتر هنری مسکو ديد و مجوز اجرايش را صادر کرد. بهتر است دکتر صادق زيبا کلام هم نامه ای زيبا قلم به علی خامنه ای ارسال دارد تا شايد خامنه ای هم همچون استالين مجوز نشر دو کتاب در مميزی مانده زيبا کلام را تجويز نمايد. نيک آن است استاد آواز ايران همچون نويسنده شهير روس نامه ای به خامنه ای مکتوب دارد شايد او اجازه دهد استاد آواز بی درد سر و مزاحمت و آسوده خاطر بر صحنه رفته و نغمه داوديش را در سپهر هنر متعهد بر ما بنماياند. کس چه داند شايد خامنه ای هم همچون استالين اينبار منعطف نشان دهد. اگر نتيجه ای هم حاصل نشود حد اقل يک حسن دارد و آن اينکه، بر ما معلوم خواهد شد رتبه و مرتبه خامنه ای و استالين هر يک در کجاست. Copyright: gooya.com 2016
|