گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
29 اردیبهشت» نوانديشان دينی، نقش سودمند يا زيانآور؟ علی شريعتی (بخش سوم)، جلال ايجادی15 اردیبهشت» نوانديشان دينی، نقش سودمند يا زيانآور - آلاحمد (بخش دوم)، جلال ايجادی
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! نوانديشان دينی، نقش سودمند يا زيانآور؟ علی شريعتی (بخش سوم ـ قسمت دوم)، جلال ايجادی[قسمت نخست از بخش دوم را با کلیک اینجا بخوانید] ايدئولوژی شيعه برای اسارت شريعتی نگاه مثبت به ايدئولوژی داشت و آنرا «فرهنگ جهت دار» تعريف می کرد. شريعتی ايدئولوژی ساز شيعه است. ايدئولوژی بمثابه يک مجموعه از احکام جزمی، شخصيت پرست و نقد ستيز که اسارت ذهن آدمی را در دستور کارخود قرارداده است و آدميان خيره شده را بسوی اتوپيای شگفت انگيز و ملکوتی می کشاند. مشخصات مهم ايدئولوژی شريعتی کدامند؟ يکم، تنظيم اهداف آرمانی و هويت سازی با «تشيع علوی» شريعتی برای پخش مذهب ايدئولوژيکی خود دست به تعمير در اسلام می زند. او «فلسفه تاريخ» و «اسلام شناسی» و «شيعه شناسی» و «فاطمه، فاطمه است» و «تشيع علوی و تشيع صفوی» را می نويسد و قصد او «لزوم نو کردن مذهب»(برگ۱۵،فلسفه تاريخ) است. هدف ايجاد مشخصه های جديد هستی شناسانه و بوجود آوردن انسان آرمانی شيعه است که هرگونه ويژگی تاريخی واقعی و باستانی و هويت فرهنگی غير اسلامی خود را فراموش کرده است، انسانی که رمانتيک و حساس است ولی فاقد نقد عقلانی است. قصد او بفراموشی سپردن هويت ايرانی است. بخش مهم کتاب های او توضيح نقش جهان بينی توحيدی در برابر تثليث و چندگانگی در ساير مذاهب بوده و نيز توضيح «امپراتوری هويت ساز» عثمانی است. در کتاب اسلام شناسی، شريعتی انسان آرمانی را بر پايه باور و اعتقاد به توحيد و نتيجه آفرينش جامعه آرمانی می داند. شريعتی فاطمه، سمبل زن عقب مانده در جامعه قبيله ای را، به ابژه تبليغاتی و به سرور زنان تبديل می کند و زنان ايران را به تبعيت از اين الگوی ناپسند فرامی خواند. تفکر شريعتی بيانگر يک دستگاه ايدئولوژيک اسلامگرايی احساساتی و انقلابی است که پروژه ساخت يک مذهب تازه در جهت دگرگونی جامعه را دارد. بخش مهمی از کتابهای او با هدف طرح نو برای شيعه جديد است و در اين راه رمانتيسم و افسانه سرائی و غلو کردن، از تکنيک های کار اواست. شريعتی به زندگی در غرب آشنايی دارد و يک سلسله گفتاراز مکتب های فکری غرب را در خاطر دارد و به همين لحاظ با چابکی فکری و زبانی همه اين ظرفيت های کلامی را بسيج کرده و شنونده عادی خود را بطور وسيع تحت تاثير قرار می دهد (از جمله به کتاب «هبوط در کوير» او مراجعه کنيد). کلام او از مارکسيسم و اگزيستاسياليسم و ايده اليسم هگلی و اومانيسم سارتری و يونسکو و پيکاسو و جامعه شناسی و فرويديسم و ناپلئون و ژوزفين و زئوس و پرومته و ميتولوژی و ديگر واژه های فرهنگ غربی سرشار است و در مقايسه با کلام آخوندها، اين واژه ها به حرفهای او تازه گی می بخشد. در برابر روضه خوانی و منبر و سينه زنی روحانيت، او به سخن مدرن و دانشگاه و حسينه ارشاد روی آورده و به تعريف تاريخی و سياسی ديگر از شيعه پرداخته و آنرا يک «ايدئولوژی» با حقانيت معرفی می کند. آنچه برای شريعتی اساسی است پيشبرد پروژه ايدئولوژيک است، او خود را انقلابی نشان داده و پيروزی ايدئولوژی را می طلبد. محتوای ايدئولوژی او همان اسلام کهنه رنگ خورده است، او به دمکراسی علاقه ای ندارد و اسلام ابوذر و علی و امپراتوری عثمانی را راه حل جامعه در برابر مدل غربی و مدرنيته می داند. شريعتی سازنده يک مذهب ايدئولوژيک جديد شيعه است که تحقق خود را در قدرت دينی مطلقه می بيند، جائی که انسانها به ابزاری بيمقدار تبديل شده و تسليم قدرت فاشيسم اسلامی می باشند. (ادامه دارد) جلال ايجادی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ Copyright: gooya.com 2016
|