گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
5 خرداد» حميد رسايی متن سخنان عراقچی در جلسه غيرعلنی با نمايندگان را منتشر کرد4 خرداد» ظريف: دولت قبل اجازه مصاحبه با دانشمندان هستهای را داده بود
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! نامه زيباکلام به روحانی درباره توافق هستهایصادق زيباکلام عضو هيات علمی دانشکده حقوق و علوم سياسی دانشگاه تهران در نامهای سرگشاده خطاب به رئيسجمهور، از وی خواست که «توافق هستهای» را به رفراندوم بگذارد. به گزارش ايسنا، بخشهايی از نامه زيباکلام به حجتالاسلام و المسلمين حسن روحانی به اين شرح است: «پيداست که آمريکاستيزان مصمم هستند تا به هر نحو ممکن جلوی توافق هستهای با آمريکا را بگيرند. از همان سيزدهم فروردين و در حالی که هنوز تيم مذاکرهکننده به تهران بازنگشته بود که توپخانه سنگين آمريکاستيزان به غرش درآمد. بنده همان موقع خطاب به يکی از فرماندهان ارشد قشون آمريکاستيزی (حضرت حاجحسين شريعتمداری دامت شوکته) نوشتم که مشکل شما توافق هستهای نيست. اگر غربیها در يکی از محضرهای لوزان سند منگولهدار ششدانگ مملکت سوئيس را هم به نام ما میزدند، شما باز يک ايراد و نقص ديگری پيدا میکرديد؛ چرا که برای شما نه حل مناقشه هستهای که ۱۲ سال است مملکت را فلج کرده خيلی اهميتی دارد و نه چندان به دنبال پاسخ اين پرسش هستيد که هستهای علیرغم هزينههای کمرشکن مستقيم و غير مستقيم آن برای کشور، چه گلی بر سر پيشرفت و ترقی مملکت زده است؟ دغدغه شما به خطر افتادن تجارت آمريکاستيزیتان است که لاجرم توافق هستهای در پی خواهد داشت. همه آنان که مناقشه هستهای برايشان ابزار و اهرمی شده بود در جهت بهرهبرداری و گسترش بيشترآمريکاستيزی و نگران آن هستند که مبادا دولت يازدهم بتواند به اين مناقشه که همچون سمی برای منافع ملی کشور بوده پايان ببخشد، ظرف دو ماه گذشته هر چه داشتند بر سر توافق اوليه لوزان ريختند. کسانی که ظرف نزديک به شش سالی که سکان مذاکرات هستهای را در دست داشتند نه توانسته بودند نيم ميلیمتر مذاکرات را به جلو ببرند، نه حتی يک بار وظيفه خود دانسته بودند که مردم را در جريان مذاکرات بگذارند و بالاتر از همه به بهانه امنيتیبودن موضوع اجازه کمترين اظهار نظر در خصوص هستهای را نداده بودند، حالا ميداندار شده بودند ... يک روز به بهانه عدم انتشار فکتشيت، يک روز به بهانه مغايرت فکتشيت آمريکايیها با اظهارات تيم مذاکرهکننده، يک روز به بهانه کاهش تعداد سانتريفيوژها، يک روز به بهانه تغيير آب سنگين اراک، يک روز به بهانه اينکه چرا تحريمها يکجا برداشته نمیشود (در حالی که تا ديروز میگفتند تحريمها هيچ تاثيری بر اقتصادمان نداشته و مشکل در سوء مديريت است)، يک روز به بهانه اينکه آمريکايیها «دبه» درآوردهاند، يک روز به بهانه اينکه وزير خارجه آمريکا اين يا آن را گفته و هر روز به بهانهای توافق اوليه لوزان را مورد حمله قرار دادهاند. آخرين مسئلهای که مطرح کردهاند، پروتکل الحاقی است. هر کشوری که به عضويت پروتکل الحاقی درمیآيد لاجرم میبايستی يکسری الزامات و تعهدات آن را هم بپذيرد. اگر ما به هر دليلی نمیخواهيم تعهدات و الزامات پروتکل را قبول کنيم در آن صورت از ابتدا نمیبايستی به عضويت آن درمیآمديم. جناب آقای روحانی، دولت فخيمه شما هرگز موفق نخواهد شد به هيچ طريقی موافقت آمريکاستيزان را نسبت به رسيدن به توافق هستهای با آمريکا جلب نمايد و همانطور که ملاحظه فرموديد دست آخر هم با «خائن» خواندن دکتر ظريف از ۲۰ ماه تلاشهای مشاراليه قدردانی کردند. شما و دولتتان جرم بزرگی مرتکب شدهايد و آن هم شکافانداختن در گنبد دشمنی با آمريکا بوده و اين گناهی نيست که آمريکاستيزان بتوانند از آن به آسانی بگذرند. چاره پيشبرد توافق هستهای، نه در ادامه تلاشهای بیحاصل به منظور همراهساختن آمريکاستيزان است که عرض کردم اگر در يک دستتان ماه و در دست ديگرتان خورشيد را بگيريد آمريکاستيزان با شما همراه نخواهند شد؛ بلکه راهحل در مراجعه به مردم و افکار عمومی يا همان رفراندوم است. اصل پنجاه و نهم قانون اساسیمان پيشبينی نموده که «در مسائل بسيار مهم اقتصادی، سياسی، اجتماعی و فرهنگی میتوان مراجعه مستقيم به آرای مردم و همهپرسی نمود». گمان نمیکنم حتی آمريکاستيزان هم منکر شوند که در شرايط فعلی کشور از حل مناقشه هستهای ما موضوعی مهمتر و بنيادیتر داشته باشيم. چرا توافق نهايی هستهای با آمريکا را حسب قانون اساسیمان به رفراندوم نگذاريم؟» Copyright: gooya.com 2016
|