گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
28 خرداد» امام جمعه موقت اصفهان: میخواهند مشکلات زنان را با تماشای سینه لخت ورزشکاران مرد حل کنند27 خرداد» تجمع بدون مجوز در مخالفت با حضور زنان برای تماشای واليبال
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! انتقاد شهيندخت ملاوردی، معاون روحانی از منع حضور زنان در ورزشگاهشهيندخت ملاوردی، معاون رئيس جمهور در امور زنان با انتشار يادداشتی در صفحه شخصی خود در فيسبوک به ممانعت از حضور زنان در ورزشگاه واکنش نشان داد. به گزارش تابناک؛ متن يادداشت شهيندخت مولاوردی چنين است: امشب پيروزی غرورآفرين تيم ملی کشورمان در برابر تيم آمريکا در ليگ جهانی واليبال کاممان را شيرين کرد. بالاخره بعد از ماهها اما و اگر برای حضور زنان در ورزشگاه اين مسابقات به ميزبانی ايران برگزار شد. ضمن ادای احترام به رأی و نظر مراجع عظام، در اين مدت تمام تلاشمان بر اين بود و هست تا اين موضوع به مسئله و هزينهای برای کشور تبديل نشود و با رعايت تمامی جوانب و ملاحظات شرعی و عرفی و قانونی ضمن احترام و توجه به دغدغهها و دلنگرانیهای بخشی از جامعه، به خواسته و مطالبه مشروع بخشی ديگر از جامعه هم پاسخ داده شود. بديهی است اين تلاشها معطوف به حضور بیقيد و شرط و به هر بهايی آن هم در همه رشتههای ورزشی نيست، اين در حالی است که تمام اين قيلوقالها نه برای تماشای ورزش فوتبال و شنا و بوکس و کشتی بلکه برای تماشای ورزش واليبال است که تا دو سال پيش منع خاصی نداشت و امری عادی تلقی میشده است. سؤال اين است آيا در اين دو سال شرايط و اوضاع و احوال تماشای اين بازیها تغيير اساسی پيدا کرده که حکم آن نيز بايد مشمول تغيير شود؟ آيا با اين اوصاف کشور خود را ناتوان از مديريت و کنترل اين موضوع ساده و تعبيه سازوکارها و ايجاد زيرساختهای لازم معرفی نمیکنيم؟ مگر در همين کشور طرح سالمسازی دريا پياده نشده است؟ در همين سفرهای استانی و در سخنرانیهای عمومی رييسجمهور يا در اماکن مذهبی با اتخاذ تدابير لازم زن و مرد در کنار هم حضور دارند چه اتفاقی میافتد؟ چرا عدهای هنرشان پيچيده کردن مسايل و دشوار کردن حل آن است تا گرهی که با دست باز میشود را با دندان هم نتوان باز کرد؟ و با تبديل يک مسئله ساده به مسئله چندمجهولی بدين ترتيب تمام بار اسلاميت نظام بر دوش زنان گذاشته شود. بويژه در آستانه سالگرد انتخابات ۲۴ مرداد ۹۲ که همه اعضای دولت بشدت درگير ارائه گزارش و برنامههای متعدد برای گراميداشت اين حماسه سياسی هستند، طوری وانمود شد انگار هم و غم ما جز اين نيست و تمام فعاليتهای خود را تعطيل کردهايم و شبانهروزی در تکاپوی تحقق اين موضوعيم. البته اين سناريو از ماهها پيش کليد خورده بود، همان زمان که سعی کردند به دروغ از قول من اين موضوع را در صدر مطالبات زنان قرار دهند و بر اساس آن چه تحليلها که ارائه ندادند. بالاخره اين موضوع در صدر منکرات جای گرفت، غافل از آنکه به راحتی از کنار منکرات بزرگتر عبور میکنيم و سرمان را يواشکی برمیگردانيم تا مبادا خطی بر وجدانمان بيافتد: زندگی ۵۰۰۰ زن کارتن خواب در تهران، آمار ۹ درصدی معتادان زن از کل معتادان که در ۵ سال اخير دو برابر شده است، آمار ۳۲ درصدی مرگومير زنان ناشی از اعتياد، رواج افسردگی و رسيدن سن اعتياد به ۱۳ سال در بين دختران و تغيير الگوی مصرف آنها از مواد سنتی به مواد صنعتی و روانگردان که منجر به لذت و هيجان و شادی کاذب میشود، وجود دو ميليون کودک کار در کشور و... قلهای از کوه يخی است. همزمان خبر تجاوز گروهی ۶ مرد معتاد زير پلی به دختر ۱۱ سالهای که کودک کار است هم منتشر شد. خبری که در هياهوهای اخير گم شد و دريغ از واکنشی کوچک به اين عمل شنيع و غير انسانی که به فرموده مولای متقيان از شنيدن آن انسان اگر بميرد رواست. در چند هفته اخير شديدترين هجمهها و حملات را از جانب کسانی که اکثريت واجدين شرايط دو سال پيش در چنين روزهايی بر روشها و رويکردها و رويههای آنان خط بطلان کشيدند تحمل کرديم، کسانی که ۸ سال در غار کهف خود خزيده بودند در اين دو سال از هيچ کوششی برای پاشيدن بذر نااميدی و دلسردی در ميان مردم دريغ نورزيدهاند. جماعت مقدسنما و مدعی ديانتی که با صدور اطلاعيه پشت اطلاعيه و خط و نشان کشيدنهای پیدرپی از زلزله به پا کردن در روز مسابقه و برخورد خونين تا قبيحترين و مشمئزکنندهترين اهانتها و توهينها که لايق خودشان بود، زنان و دختران پاکدامن و عفيف اين سرزمين را خطاب قرار دادند. کسانی که نام ياران خدا را بر خود نهادهاند به رغم توصيه ديگران به حيا، برای نهی از يک منکر دهها منکر ديگر مرتکب شدند، الفاظی که قلم از يادآوری و نوشتن آن شرمسار است و مصداق بارز چندين عنوان مجرمانه در قوانين جمهوری اسلامی ايران است. اگر روزی زنان و دختران عزيزمان اين جماعت را ببخشند بیترديد فراموششان نخواهند کرد و در حافظه تاريخی خود اين روزها را به ياد خواهند سپرد. Copyright: gooya.com 2016
|