سه شنبه 20 مرداد 1394   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

مقاله ظریف در روزنامه جمهوریت ترکیه

ایرنا – روزنامه جمهوریت ترکیه مقاله محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران را با عنوان «با ارتش اشغالگر دمکراسی نمی‌آید»، در صفحه نخست شماره امروز سه شنبه خود منتشر کرد.

جمهوریت با اشاره به اینکه وزیر امور خارجه ایران می‌گوید افراط گرایی متکی به خشونت، نه تنها خاورمیانه بلکه تمام بشریت را تهدید می‌کند، افزود ادامه این مقاله را که مربوط به چگونگی پیدایش داعش است، بعدا منتشر خواهد کرد.

به نوشته جمهوریت، ظریف در این مقاله نوشته است:
افراط گرایی خشونت طلب احتمالا حاد‌ترین چالشی است که نه تنها منطقه خاورمیانه بلکه در واقع تمامی جهانی را که در آن انواع مخاطرات مرز نمی‌شناسند، تهدید می‌کند.

این تهدید بزرگ که تا کنون مسبب ویرانی‌های عظیمی در عراق و سوریه شده، سایه شوم خود را بر چهار سوی منطقه گسترده است. فراگیر بودن افراط گرایی و دعاوی جهانی‌اش تا کنون روشن ساخته که چه آثار مخربی می‌تواند برای محیط ژئوپلیتیک و امنیتی، نه تنها در منطقه ما، بلکه در بسیاری از دیگر مناطق جهان داشته باشد.

جنایاتی که تاکنون توسط افراطیون صورت گرفته و تلاش خشونت بار آن‌ها در جهت تخریب و تصفیه قومی در سوریه و عراق جهان را تکان داده است. حملات تروریستی در اروپا توسط دسته جات وابسته به القاعده، آنچه که به «کشتار باگا در ۲۰۱۵» توسط بوکو حرام شهرت یافته، حمله تروریستی در موزه ملی تونس، اقدام انتحاری علیه غیر نظامیان در جلال آباد افغانستان، بریدن سر ۲۱ مسیحی قبطی مصری در لیبی و کشتار تکان دهنده ۱۴۷ دانشجو در کنیا تنها در ماههای اخیر ابعاد رو به گسترش تهدیدی را که از ناحیه افراط گرایی خشونت طلب منشاء می‌گیرد، بیش از پیش روشن کرده است.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


این پدیده برای نخستین بار در دوره بعد از تجاوز شوروی به افغانستان که به شکل گیری القاعده و طالبان منجر شد، مورد توجه قرار گرفت و با تهاجم آمریکا به عراق و شکل گیری دسته جات متنوع وابسته به القاعده در آن کشور و نهایتا پیدایش داعش ابعادی تازه به خود گرفت.

جنایات گسترده از جمله قتل‌ها، تجاوزات جنسی، تغییر دین اجباری، شکنجه و برده کردن انسان‌ها
که بیشرمانه توسط داعش در شبکه‌های اجتماعی تبلیغ نیز می‌شود، نوع و دامنه تهدیدات ناشی از این گروه را نمایان کرده است.

عضو گیری داعش از ۹۰ کشور در اقصا نقاط جهان، از جمله «دمکراسیهای» صنعتی غربی، یکی از نشانه‌های هشدار دهنده‌ای است که از سوءجریانات ساختاری و اجتماعی بسیاری حکایت دارد.

گرایشهای تکفیری این گروه تروریستی به آن اجازه داده است تا براحتی تهاجم علیه شمار رو به تزایدی از اقشار اجتماعی را توجیه کند و حتی به آن ببالد و آن‌ها را هدف قتل و غارت و بردگی قرار دهد.

حتی جنایات آن‌ها از اهداف اولیه‌شان نیز فرا‌تر رفته و دامن اعضای دیگر گروههای تکفیری رقیب را نیز گرفته است.

اقدام دو گروه داعش و جبهه النصره در بریدن سر اعضای یکدیگر، در موارد متعددی گویای چنین گرایشی در این گروه هاست. در یکی از این موارد در مارس ۲۰۱۴، جنگ بین این دو گروه در شمال سوریه بیش از یک هزار کشته بر جای گذاشت.

تخریب نظاممند مساجد تاریخی، بقاع متبرکه، کلیسا‌ها، مقابر باستانی و معابد و بی‌حرمتی به آن‌ها و نیز تخریب بی‌محابای آثار باستانی که معرف میراث غنی فرهنگی منطقه است، نشان می‌دهد که این افراطیان چگونه آینده‌ای برای منطقه در ذهن دارند.

جنایات عظیمی که علیه ایزدی‌ها صورت گرفت، گویای رفتار افراطیان و برنامه‌های شوم آن‌ها در مورد اقلیت‌ها است.
قتل عام ۱۷۰۰ دانشجوی افسری نیروی هوایی عراق در تکریت در ژوئن ۴۰۱۴ و استفاده از شبکه‌های اجتماعی برای نمایش این جنایت بزرگ و افتخار به آن نشان داد که اگر مردم عراق قادر به شکست این افراط گرایان نشوند، چگونه آینده‌ای در انتظارشان خواهد بود.

این اعمال در حکم حملاتی تمام عیار و همه جانبه علیه ساختار اجتماعی منطقه و میراث غنی، متنوع و افتخارآمیز آن است.
افراط گرایی خشونت طلب از کجا نشات گرفته است؟

ارزشهای انسانی مانند عطوفت، عشق به هم نوع، صبوری، بردباری و بخشش همواره از اجزای بنیادی پیامی بوده‌اند که همه مذاهب، بویژه اسلام، همواره در طول تاریخ سعی در اشاعه آن‌ها داشته‌اند.

با این حال، در طول بیش از دو قرن گذشته یک گروه کوچک از عوام فریبان با سوابقی مشکوک و به بهانه پیراستن دین، شروع به ارائه چهره‌ای مسخ شده و غیر واقعی از اسلام کرده‌اند.
آن‌ها با هدف نیل به اهداف سیاسی و پیشبرد دستور کار کوته بینانه خود، در جهت قلب پیام اسلام وتحریف تعالیم دینی کوشیدند و تلاش کردند تا رحمانیت و عطوفت را از دین بزدایند. بر این مبنا، جماعت تکفیری و پیروانشان بیش از پیش به آنهایی که با چنین تفسیری از دین همراه نشدند، سخت گرفتند و آنان را «خارج از دین» شمردند.

آن‌ها بر مبنای چنین تفاسیر بی‌پایه‌ای، اقدام به رد و نفی روایتهای غیر همسو با نظرات خود کردند و به تکفیر همه کسانی پرداختند که یا اعتقادات متفاوتی داشتند یا به یک گروه جمعیتی متفاوت متعلق بودند.

آن‌ها مدعیند که تنها خود درک درستی از اسلام دارند و تمامی حقیقت یک جا در تملک آن‌ها است.
چنین نگرشی جوهره تکفیرگرایی است، و به باور من معضلات کنونی در منطقه و افراط گرایی موجود از چنین نگرشی ریشه گرفته‌اند.
تا هنگامی که چنین تفسیری از دین به گروه کوچکی از معتقدان به آن محدود بود، این معتقدان می‌توانستند و می‌توانند نظرات خود را داشته باشند.

مشکل زمانی رخ نمود که کسانی برخوردار از ثروت و قدرت عهده دار اشاعه این تفاسیر جاهلانه در کشورهای اسلامی دور و نزدیک و تحمیل آن به مردم در جوامع فقیر به مدد پول و تبلیغات شدند.
این بار الویت این جمع ثروتمند و نیرومند دیگر «خلوص دینی» نبود، بلکه اقدامات آن‌ها بر مبنای اهداف سیاسی خاص و پاره‌ای محاسبات راهبردی کوته نظرانه صورت می‌گرفت.

بدین ترتیب با کمال تاسف، افراد و گروههایی که به واسطه شرایط اجتماعی و اقتصادیشان در برابر ایدئولوژی‌های افراطی آسیب پذیر بودند، جذب شدند.
از سوی دیگر، در حالی که اکثریت کسانی که به تفاسیر تکفیری اعتقاد دارند، همواره از توسل به زور برای اشاعه و اعمال نظراتشان اجتناب کرده‌اند، اما برخی از آن‌ها دست به اسلحه بردند و حتی در مواردی بر علیه بانیان خود نیز شوریدند. درست در این نقطه‌ای بود که افراطی‌گری خشونت طلب متولد شد.

دور باطل مداخله خارجی، افراط و بی‌ثباتی منطقه‌ای ضمن اینکه جستجوی ریشه‌های داعش و شرکا در سیر تاریخی تفاسیر مسخ شده از اسلام به شرح فوق ضروری است، در عین حال باید به نقش مهم تحولات خونین عراق در یک دهه اخیر در شکل گیری و رشد گروههای افراطی موجود نیز توجه داشته باشیم.

مداخلات سیاسی و نظامی در جهان اسلام، بویژه در دهه ۲۰۰۰، شرایط دشواری را موجب شد، زمینه بسیار مساعدی برای عوام فریبان افراطی ایجاد کرد، به تندرو‌ترین افراد در بین آن‌ها امکان داد تا بر سایرین غلبه کنند و به این ترتیب، امکان شکل گیری گروههای افراطی خشونت طلب فراهم آمد.
داعش یک پدیده جدید نیست.

اکنون اجماع وجود دارد که افراطیون خشونت طلب از بهم ریختگی عراق در دوره اشغال این کشور توسط آمریکا بهره برده‌اند. گروهی مانند داعش که از فروپاشی و آشوب تغذیه می‌کند، به مدد بی‌ثباتی‌ها و آشوبهایی که بعد از حمله آمریکا به عراق در ۲۰۰۳ رخ داد، رشد کرد.

افراطیان همچنین در جریان بحران سوریه و به کمک حمایت‌هایی که از افراد، محافل و دولت‌هایی در درون منطقه دریافت کردند، فضای مناسبی به دست آوردند، آرمانی جعلی سر هم کردند و به دیوهایی تبدیل شدند که اکنون حتی در مواردی بانیان و حامیان خویش را نیز تهدید می‌کنند.

فراخوان فرامرزی آن‌ها به جوانان محروم و بی‌هدف در کشورهای عربی بعد از شکست نسبی «بهار عربی» و نیز در کشورهای غربی به آن‌ها امکان داد تا صفوف خود را تقویت و به سرعت رشد کنند.
مداخله نظامی به همراه تلاش‌های خام برای مهندسی اجتماعی جوامع خاورمیانه، منعکس کننده عمق توهم زدگی در سیاست گذاریهای آمریکا و برخی از دیگر قدرتهای غربی در قبال منطقه بود.

آنچه که به اصطلاح «ابتکار خاورمیانه بزرگ‌تر» خوانده می‌شد و هدف آن مهندسی جوامع خاورمیانه از نظر اجتماعی و سیاسی با هدف نهایی صدور «دمکراسی» بود، چارچوب تئوریک برای مداخلات نظامی را فراهم کرده بود.
این «ابتکار» موجب مقاومتی شدید در سطح منطقه شد و تنها توانست بی‌ثباتی گسترده تری را در پی داشته باشد.

واضعان این طرح ناتوان از درک این مهم بودند که نه دمکراسی را می‌توان با توسل به قوه قهریه به یک ملت تحمیل کرد و نه دمکراسی می‌تواند تحت حکومت یک ارتش اشغالگر در یک جامعه شکل گیرد. خساراتی که در جریان تلاش برای به اجرا درآوردن این طرح خیال پردازانه به عراق و منطقه وارد شد، به قدری گسترده و عمیق بوده که سال‌ها تلاش برای جبران آن نتایج چندانی در پی نداشته است.

هدف این سیاست‌ها که بر پایه جهل کامل نسبت به پویایی ذاتی منطقه شکل گرفته بودند، این بود که یک مدل کاملا بیگانه با ویژگی‌های منطقه و متضاد با سنت‌ها، فرهنگ‌ها و راه و رسم زندگی جوامع بومی را بر آن‌ها تحمیل کند.

بی‌ثباتی‌های ممتدی که از این رهگذر در شماری از جوامع در منطقه حادث شد، زمینه قدرت گرفتن افراطیان خشونت طلب را فراهم آورد و یک دور باطل را موجب شد که در آن اشغال خارجی و افراطی‌گری یکدیگر را تقویت کردند، به نحوی که افراطیون از شکافهای اجتماعی و فرهنگی ایجاد شده تغذیه شدند. پیش بینی چنین وضعی چندان دشوار نبود.

من در یک سخنرانی در شورای امنیت در ۱۷ فوریه ۲۰۰۳ خاطر نشان ساختم «امروزه، دامنه بی‌ثباتی در منطقه و عدم اطمینان نسبت به آینده در عراق ورای تصور ما است. با توجه به شرایط جامعه عراق و نیز نظر به وضعیت در کل منطقه، نقاط ابهام بسیار زیاد است و هیچ یک از طرف‌ها نمی‌توانند با هیچ درجه‌ای از قطعیت این ابهامات را از قبل در محاسبات خود در نظر بگیرند. اما یک خروجی تقریبا مسلم است و آن اینکه افراطی‌گری از این ماجراجویی غیر مسئولانه در عراق سود بسیار خواهد بود.»

امروزه، هیچ کس نمی‌تواند انکار کند که افراطیون و تروریست‌ها در حال حاضر بسیار قوی‌تر از آنچه هستند که سران عوام فریبشان در سال ۲۰۰۱ قادر به تصور آن بودند و در مناطق بیشتری در خاورمیانه دست به عملیات می‌زنند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016