چهارشنبه 4 شهریور 1394   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

غرب، تأمین‌کننده اسلحه دیکتاتوری‌ها، عبدالکریم لاهیجی و فرانسواز دومون

لاهیجی و دومون
حمایت از دیکتاتورها به بهانه امنیت و ثبات نه تنها گواه خوارپنداری مردم منطقه، بلکه انکار صریح واقعیت در منطقه است. حامیان "واقعگرایی نوینِ" مرتبط با امنیت می‌خواهند فراموش کنیم که در سال ۲۰۱۱ دفاع از حقوق بشر اساس بزرگترین جنبش مردمی در تاریخ مدرن جهان عرب را تشکیل می‌داد

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


مقاله موضع گیری فرانسواز دومون، رئیس جامعه حقوق بشر فرانسه و عبدالکریم لاهیجی، رئیس فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر که روز ۱۶ اوت ۲۰۱۵ در روزنامه لیبراسیون (فرانسه) منتشر شده است.
L'Occident, bras armé des dictatures - Libération, France

حقوق بشر تابستان غم انگیزی را پشت سر می گذارد. ملک سلمان ساحلِ والوریس را در اختیار گرفت و فرانسوا اولاند در مراسم افتتاح کانال جدید سوئز در جایگاه ممتاز نشست: لحظه ای افتخارآمیز برای ژنرال السیسی و همکاری نظامی فرانسه و مصر. رئیس جمهوری فرانسه مدیران درجه اول صنایع هوانوردی و نظامی را نیز به همراه خود داشت. این باله تابستانی، خلاصهء شسته ـ رُفته ای از بلندپروازی های دولت فرانسه را در جهان عرب به نمایش می گذارد.

علاوه بر ۲۴ هواپیمای جنگنده شکاری رافائل، ناوِ چند منظورهء فِرِم (FREMM) و موشک های فروخته شده به مصر برای مبارزه با تروریسم (مبارزه ای که تاکنون به کشتن هزاران غیرنظامی مصری انجامیده است)، فرانسه با آگاهی کامل از این موضوع، اسلحه و مهماتی به ارزش میلیون ها یورو به مصر خواهد فروخت که ارتش مصر از مشابه آنها تاکنون برای کشتن هزاران تن از فعالان استفاده کرده است.

کشورهای دمکراتیک غربی که برای مسلح کردن مصر و رژیم های استبدادی دیگر با یک دیگر رقابت می کنند، به نام به اصطلاح «مبارزه با تروریسم»، در حقیقت در بزرگترین تهاجم علیه جوامع مدنی در جهان عرب مشارکت می کنند. غیرنظامیان، مخالفان مسالمت جو، سکولارها، مدافعان حقوق بشر، فعالان، روزنامه نگاران، حقوقدانان و روشنفکران در مصر، عربستان سعودی، بحرین و سوریه کنشگران اصلی و بنیادینِ گذارِ احتمالی دمکراتیک و نیز هدف حملهء رژیم های حاکم کنونی هستند.

در زمانی که «واقعگرایی نوین» وارد کاخ الیزه می شود تا به همراهِ منافع نوین در مسایل امنیتی حرکت کند، در مصر که زیر کنترل لگام گسیختهء نیروهای امنیتی است، ده ها هزار زندانی سیاسی و صدها تن محکوم به اعدام یا قربانی ناپدید شدن قهری نادیده می مانند. زبانِ روزنامه ها را بسته اند، قوه قضاییه گوش به فرمان است و انتخابات پارلمانی بارها بدون تعیین موعدِ بعدی به تعویق می افتند.

آیا فقط به ملاحظات راهبُردی مربوط به «منافع ملی» پایبندیم که پیوسته برای توجیه رابطهء ویژه مان با رژیم مصر مورد استناد قرار می گیرد؟ این همان «منافعی» است که به ما اجازه می دهد دیکتاتوری بشار الاسد را محکوم کنیم، اما از دیکتاتوری عبدالفتاح السیسی حمایت کنیم؛ مدعی مبارزه با اسلام گرایی شویم، اما از رژیم سعودی حمایت کنیم.

این ادعا تخیلِ صرف است که رژیم مورد حمایت پیرسالارانِ نفتی کشورهای خلیج از عنصر ثبات برخوردار است. این رژیمی است که رئیس جمهور آن بر شدّتِ و حدّتِ سرکوبِ تحمیلی سَلَف خود افزوده است و سَلَف او چهار سال پیش در جنبشی عظیم و پیش بینی نشدهء مردمی سرنگون شد. همچنان که بهاالدین حسن، فعال سرشناس حقوق بشر مصری، در مقاله خود در نیویورک تایمز یادآوری کرده است، این تصور که مصر زیر حاکمیت استبدادی خود باثبات و قوی است، منطقه را زیر کنترل دارد و حافظ امنیت منطقه ای است، افسانه ای بیش نیست.

او خاطرنشان کرده که کشورهایی مثل سوریه و عراق در بدترین دوره های سرکوب سیاسی به سر برده اند و رژیم های استبدادی آنها به طور سامان مند نهادهای ملی را برچیده اند، و به همین دلیل است که داعش موفق به ورود به این کشورها شده است.

پانزده سال «جنگ با تروریسم» به شکستی سنگین انجامید که به جهادگرایان اجازه داد بخش های بزرگی از سوریه، عراق و یمن را در اختیار بگیرند. امروز جهادگرایان در لیبی و نیجریه حضور دارند و به طور آشکار شهرهایی در اروپا و آمریکا را تهدید می کنند.

چهار میلیون پناه جوی سوری از کشورشان و کشتار به دست بشار الاسد که ثبات منطقه ای را تهدید می کند فرار کرده اند. دریای مدیترانه گورستان بزرگی شده که در کمتر از هفت ماه، ۲۰۰۰ پناه جویی که می کوشیدند از جنگ، سرکوب و فلاکت فرار کنند در آن کشته شده اند. این تعداد ۳۰ برابر تعداد مشابه در همان مدت در سال پیش است.

حمایت از دیکتاتورها به بهانه امنیت و ثبات نه تنها گواهِ خوارپنداری مردم منطقه، بلکه انکار صریح واقعیت در منطقه است. حامیان «واقعگرایی نوینِ» مرتبط با امنیت می خواهند فراموش کنیم که در سال ۲۰۱۱ دفاع از حقوق بشر اساس بزرگترین جنبش مردمی در تاریخ مدرن جهان عرب را تشکیل می داد.

به نظر می رسد دولت فرانسه از معادله ای بیمارگونه و فریبنده حمایت می کند که دیپلماسی منافع را در مقابل دیپلماسی ارزش ها قرار می دهد، یعنی امنیت از جمله امنیت شغلی کارمند دولت در وزارت دفاع یا کارگری در «سَن نازار» را در مقابل جان یکی از مخالفان در مصر. منافع ملی فرانسویان و نیز تمام اروپایی ها در اعلامیه جهانی حقوق بشر تعریف شده است و ویژگی آن جهانشمول است: آزادی و برابری تمام انسان ها.

پیروزی در نبرد طولانی با تروریسم در منطقه بدون تضمین برابریِ شهروندان عرب و شهروندان اروپایی در حق کرامت، امنیت و سلامتِ کامل جسمانی غیرممکن است. این مساله تفکیک ناپذیر و بنیادی است.

بدون در نظر گرفتن ارزش های جان‌سخت و همیشه حاضرِ جهانشمول و میلیون ها تن مردمی که بهایی گزاف برای دستیابی به این ارزش ها می پردازند، این تصور غیرممکن است که فرانسه و بقیه اروپا خواهند توانست با دفاع از منافع خود، نفوذ دائمی خود را تحکیم کنند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016