گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
9 شهریور» سیامک دهقانپور و افقهای آینده؟ رضا علامهزاده29 خرداد» جعفر پناهی در "تاکسی" چه میکند؟ رضا علامهزاده
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! تصوير عريان عفريت جنگ در يك رمان٬ رضا علامهزادهاين رمان كه براى اولين بار در سال ١٩٣٩ يعنى در آغاز جنگ دوم جهانى نوشته و منتشر شده قصه ى تكاندهنده ى "جانى" يك جوان ساده كه براى شركت در جنگ به سربازى مى رود را روايت مى كند.هيچوقت شده يك رمانى را خوانده باشيد و نسخه اى از آن را هم داشته باشيد و حتى فيلمش را هم ديده باشيد باز وقتى در يك كتابفروشى چشمتان به چاپ تازه اى از آن مى افتد نتوانيد جلوى وسوسه تان را بگيريد و يك نسخه از آن كتاب را بخريد؟ براى من پيش آمده! ديروز در يك كتابفروشى چاپ جديدى از رمان تكاندهنده ى دالتون ترومبو با عنوان: "Johnny Got His Gun" كه مى شود آن را به فارسى "جانى اسلحه دارد" يا تحت اللفظى تر، "جانى اسلحه اش را برداشت" ترجمه كرد، به چشمم خورد و چاره اى جز خريدنش نداشتم! نمى دانم چقدر با اين رمان و خالقش آشنائى داريد. دالتون ترومبو در اصل فيلمنامه نويس بود كه غيرممكن است عنوان فيلمنامه هائى كه نوشته و فيلم شده اند را نشنيده باشيد: اسپارتاكوس، اكسدوس، آن مرد شجاع، شجاعان تنهايند، پاپيلون، و... و سياهه پرافتخار بلندى از فيلمنامه هاى ديگر. اما شهرت دالتون ترومبو بسيار فراتر از فيلمنامه هايش است. او يكى از ده نفر دست اندر كار سينما در هاليوود بود كه در دوره ى معروف به مك كارتيسم در آمريكا بعنوان عنصر چپگرا به همراه نه نفر ديگر از همكاران سينمائيش حاضر به همكارى با كميته ى تفتيش عقايد نشد و به دليل دفاع جانانه اش از آزادى بيان يك سال به حبس افتاد. او حتى پس از پايان محكوميتش به همراه برتولت برشت و چارلى چاپلين در ليست سياه قرار گرفت و از كار در سينما ممنوع شد. جالب اينكه در همين دوره يك بار با نام مستعار "رابرت ريچ" فيلمنامه "آن مرد شجاع" را نوشت، و بار ديگر به اسم يك آدم واقعى ولى غيرنويسنده به نام "يان مك ليلان هانتر" فيلمنامه "تعطيلات رومى" را خلق كرد كه هر دو جايزه اسكار بهترين فيلمنامه را ربودند! ماجراى دادگاه و زندانش را ترومبو در كتاب كوچكى كه سال ها ممنوع بود با عنوان "سال هاى وزغ" نوشت و منتشر كرد (من پانزده بيست سال پيش اين كتاب را به فارسى برگردانده و در يك نشريه ماهانه كه عنوانش از ذهنم رفته و در آلمان زير نظر باقر مرتضوى منتشر مى شد بصورت پاورقى انتشار داده ام). اين رمان كه براى اولين بار در سال ١٩٣٩ يعنى در آغاز جنگ دوم جهانى نوشته و منتشر شده قصه ى تكاندهنده ى "جانى" يك جوان ساده كه براى شركت در جنگ به سربازى مى رود را روايت مى كند. در همان فصل آغازين رمان به تدريج در مى يابيم كه او در اثر انفجار بمب نه تنها دست و پا و چشم و گوشش را از دست داده بلكه چيزى جز تكه گوشت باند پيچيده اى نيست. اما مغزش مثل ساعت، دقيق و هشيار كار مى كند. و همين مغز هشيار و حساس است كه واقعيت دردناك جنگ را برايمان تشريح مى كند، آنهم با چنان زبان تاثيرگذارى كه خواندن اين كتاب در هر دو جبهه ى متخاصم در جنگ دوم جهانى، براى سربازان ممنوع اعلام مى شود! حالا با اين تفصيلات اگر شما جاى من بوديد چاپ جديد رمانش را نمى خريديد!؟ آنهم در زمانه اى كه عفريت جنگ بسيار بيشتر از هميشه چهره نفرت انگيزش را به نمايش گذاشته است؟ Copyright: gooya.com 2016
|