گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
13 بهمن» هاشمى رفسنجانى بايد چپه شود! طنزنوشته ای از ف. م. سخن10 بهمن» امام آمد؛ امام با موشك بهوت افسرده آمد!
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! بخاراى عبدالرحيم جعفرى٬ ف.م.سخنبخاراى گرامى چنين مجله اى ست. از فرهنگ گذشته هاى دور تا فرهنگ همين امروز، سوژه ى نويسندگان اين مجله است، و تمام اين نوشته ها تك به تك، با مديريت تحسين بر انگيز آقاى على دهباشى جمع آورى مى شود و در قالب اين مجله قرار مى گيرد.چرا هميشه در باره ى مجله ى بخارا مى نويسيم؟ در اين مجله چه هست كه اهل فرهنگ را مجذوب خود مى كند؟ در اين مجله كه بر روى كاغذ كاهى منتشر مى شود و از رنگ و لعاب در آن خبرى نيست چه سرّى نهفته است كه از شرق تا غرب جهان، محافل فرهنگى، تحت تاثير آن قرار مى گيرند؟... اين ها سوال هايى ست كه ممكن است در ذهن برخى از افراد آگاه به فرهنگ ايران پيش آمده باشد و به دنبال پاسخى براى آن بگردند. چيزى كه مسلم است اين است كه بخارا، خوانندگان ثابت خود را دارد؛ كسانى كه از شدت علاقه به اين مجله، آن را به هر صورت كه باشد تهيه و مطالعه مى كنند. اين روزها هم كه نسخه ى ديجيتال اين مجله از طريق سايت فيديبو دات كام به فروش مى رسد، دسترسى به آن در هر گوشه ى جهان آسان شده است. كسانى هم كه مايل به جمع آورى نسخه هاى اين مجله هستند، با زحمت بسيار، نسخه هاى قديمى آن را تهيه و خريدارى مى كنند، تا مجموعه شان ناقص نماند. سوالى كه مطرح مى شود اين است چرا كسانى كه اين مجله را ورق زده اند و خوانده اند شيفته ى آن شده اند و چرا افسوس مى خورند كه ديگران اين مجله را نمى شناسند و از مطالب آن بهره نمى برند؟ حقيقت اين است كه به موازات رودخانه ى پر جوش و خروش نشريات و رسانه هايى كه به مسائل روز سياسى و اجتماعى مى پردازند، شطى عميق و آرام در جريان است، كه آرامش آن تصور سكون و بى حركتى در ذهن به وجود مى آورد. عمق اين شط به اندازه ى فرهنگ چند هزار ساله ى ايران بزرگ است. سطح آن نيز كه وسيع و گسترده است نشان دهنده ى فرهنگ زمان ماست. اين شط با اين عمق و وسعت در حال حركت دائمى ست و رو به درياى فرهنگ جهانى دارد. آب اين شط چنان زلال است كه در هر گوشه اش باشى، از سطح تا عمق آن را مى بينى. بر خلاف رود پر سر و صدا و خروشان رسانه هاى روز، در آب هاى اين شط مى توان به اعماق نظر كرد و چيزهايى ديد كه شگفت انگيز است... بخاراى گرامى چنين مجله اى ست. از فرهنگ گذشته هاى دور تا فرهنگ همين امروز، سوژه ى نويسندگان اين مجله است، و تمام اين نوشته ها تك به تك، با مديريت تحسين بر انگيز آقاى على دهباشى جمع آورى مى شود و در قالب اين مجله قرار مى گيرد. به نظر مى رسد ٤٠٠ تا ٦٠٠ صفحه اى كه شماره هاى مختلف اين مجله دارند، نه تنها زياد نيست بلكه براى نشان دادن حداقل هاى فرهنگ ايران هم كم است! به همين دليل است كه اهل فرهنگ، مجذوب اين مجله مى شوند و محافل فرهنگى جهان تحت تاثير آن قرار مى گيرند و كسانى كه شماره هاى جديد اين مجله ارزشمند را ديده اند، در صدد تهيه و جمع آورى شماره هاى قديمى تر بر مى آيند... شماره ى ١٠٩ بخاراى گرامى، مثل شماره هاى قبلى اين مجله، پر از مطالب متنوع و خواندنى ست. عكس روى جلد اين شماره از بخارا به مرد بزرگى تعلق دارد كه همچون مدير مجله، با سعى و كوشش بسيار و با تحمل مرارت و رنج فراوان به فرهنگ سرزمين ما خدمت كرد؛ از بچه هاى كوچك دوران پيش از انقلاب تا دانشى مردان بزرگ سرزمين ما، مديون او هستند؛ نام او را در عنوان اين مطلب ديده ايد: عبدالرحيم جعفرى، بنيان گزار و مدير انتشارات به يغما رفته ى اميركبير. حدود صد و بيست صفحه از بخارا، به يادنامه ى ايشان اختصاص دارد. كار بزرگ و متفاوتى كه آقاى دهباشى ارجمند انجام مى دهد، نه انتشار اين يادنامه ها، بلكه بزرگداشتى ست كه براى اين بزرگ مردان فرهنگ ايران به صورت هاى مختلف در زمان حيات شان برگزار مى كند. كاش ما هم از ايشان ياد بگيريم كه قدر بزرگان و عزيزان ملت را در زمان حيات شان بدانيم و از آن ها تا زنده هستند ياد كنيم؛ و آقاى دهباشى هم در زمان حيات و هم بعد از درگذشت زنان و مردان فرهنگى ارزش آنان را به خوانندگان بخارا مى شناساند. «اينجا رو كه نشون ميدم اينى رو كه نشون ميدم اينى رو كه نشون ميدم اينى رو كه نشون ميدم نامه رو براى همه ميفرسته، براى قضات دادگسترى، براى وكلا، براى نماينده هاى مجلس، براى وزرا، براى رئيس جمهور... آخرش هم نوشته: «اگر همه ى مردم دنيا بگويند كه كوه هيماليا بلندترين كوه جهان نيست، اگر همه ى جهانيان همكلام شوند كه مولا على ابن ابى طالب عليه السلام اميرالمومنين و پيشواى شيعيان جهان نيست، و اگر همه ى مردم يكصدا شوند كه فدك متعلق به حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها نبوده است، باز هم كوه هيماليا بلندترين كوه جهان و مولا على (ع) پيشواى شيعيان جهان و فدك متعلق به حضرت فاطمه زهرا (س) بوده است؛ همانطور كه تاريخ پر رنج و افتخار موسسه من نيز شهادت مى دهد كه موسسه انتشارات اميركبير متعلق و بنيادْ نهاده ى عبدالرحيم جعفرى است و افتخارات آن هم از آن عبدالرحيم جعفرى و خانواده ى اوست»...». محمد رضا جعفرى در سخنانى خطاب به پدر در گذشته اش مى گويد: مطلب ما طولانى شد. نمى توانم به مطالب خواندنى ديگر در اين شماره از بخارا حتى اشاره كنم. اگر مايل باشيد مى توانيد فهرست مطالب بخاراى ١٠٩ را در اين لينك مشاهده كنيد: به زودى شماره ى ١١٠ بخارا را كه اختصاص به زنده ياد محمد جعفر محجوب دارد معرفى خواهيم كرد. با آرزوى تندرستى براى آقاى دهباشى گرامى. Copyright: gooya.com 2016
|