گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
16 بهمن» بخاراى عبدالرحيم جعفرى٬ ف.م.سخن13 بهمن» هاشمى رفسنجانى بايد چپه شود! طنزنوشته ای از ف. م. سخن
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! تقصير خودم بود كه به من تعرض شد! طنزنوشته ای از ف. م. سخنمن اگر جاى خانم شينا شيرانى، مجرى تلويزيون "پرس تىوى" بودم كه اخيراً به اروپا فرار كرده و مىگويد كه رئيساش جناب آقاى حميدرضا عمادى قصد تعرض و تجاوز به او را داشته فوراً چنين نامهاى مىنوشتم و خودم را از دست عزيزان ايرانى مقيم خارج از كشور نجات مىدادم. والله انسان بعضى وقتها از هموطناناش چيزهايى مىبيند كه ترجيح مىدهد مورد تجاوز قرار بگيرد ولى دردش را با كسى مطرح نكند! اين شما و اين هم نامهى پيشنهادى من
هموطنان عزيز مقيم خارج از كشور پس از عرض سلام، بسيار متشكرم كه شما مرا در طول مدت اقامت ام در اروپا آن چنان پيچانديد و آن چنان چلانديد، كه من امروز، هم به خطاى بزرگ خود اعتراف مى كنم، و هم بليت هواپيما خريده ام كه فردا صبح، اول وقت، به جمهورى اسلامى و به آغوش مديران ام در پرس تى وى پناه ببرم! به قول معروف آدم در جهنم مارهايى مى بيند كه صد رحمت به عقرب جرار! من اعتراف مى كنم كه تعرض رييس عزيزم آقاى حميد رضا عمادى به من، تقصير خودم بود و من خيلى غلط كردم كه گفتم ايشان قصد تعرض به من را داشته است. حقيقتا من تصور نمى كردم كه ايرانيان عزيز مقيم خارج از كشور هر كدام شان يك شرلوك هلمز يا يك خانم مارپل باشند و مچ مرا در عرض ٢٤ ساعت چنان بگيرند كه من به غلط كردن بيفتم! از قديم مى گفتند فكر نكن ايرانيان مقيم خارج از كشور كه فرصت انديشيدن به ظرائف و لطائف حوادث به اندازه ى كافى دارند گاگول هستند و تو مى توانى آن ها را فريب بدهى، ولى من ابله اين موضوع را فراموش كرده بودم و فكر كردم اگر بگويم رييس ام قصد داشته به من تجاوز كند، فورى مرا در آغوش مى گيرند و به كثافت كارى هايى كه در ادارات دولتى و غير دولتى جمهورى اسلامى وجود دارد پى مى برند و درس عبرت مى گيرند. واقعا غلط كردم كه اين طور فكر كردم! اكنون اعتراف مى كنم كه من باعث تعرض و زمينه سازى براى تجاوز به خودم بودم! منِ بى شعور متاسفانه چشم هاى قشنگى دارم كه روى آقايان تاثير بد مى گذارد. مرده شور چشم هاى سبزْآبى مرا ببرد كه باعث شد آقايان پيام افشار و حميد رضا عمادى و ساير همكاران مرد من تحت تاثير قرار بگيرند و تحريك شوند! من واقعا از اين عزيزان به خاطر رنگ چشم هايم پوزش مى خواهم و مطمئن باشيد در اولين فرصت آن ها را زير تيغ جراحى برده و به شكل چپ و چُل در مى آورم. من اعتراف مى كنم كه همان طور كه آقاى عمادى گرامى در گفت و گوى تلفنى اش به من گفت هيكل من پرتوهاى سكسى توليد مى كند به گونه اى كه حتى از پشت روپوش و شلوار و جوراب ضخيم و پيراهن و پول اُوِر، اين پرتوها توى چشم آقايان مى رود و باعث تحريك و تهييج جنسى آن ها مى شود. من با چه زبانى بايد عذرخواهى كنم از آقاى عمادى گرامى و همسر محترم ايشان كه پرتوهاى ساطع شده از بدن من باعث جنبش بخشى از بدن ايشان و كبود شدن آن شد و من احمق تقصير را به گردن ايشان انداختم؟ من قول مى دهم بعد از برگشتنم به جمهورى اسلامى، پيش از پوشيدن روپوش، يك پيش بند سربى كه در راديولوژى ها از آن استفاده مى شود و جلوى اشعه هاى مضر را مى گيرد به گردن بيندازم، تا ديگر غلط كنم گناه اشعه ى خودم را به گردن رييس و همكار گرامى ام بيندازم! خيلى عذر مى خواهم، خيلى معذرت مى خواهم كه اين را مى گويم ولى منِ خاك بر سر، سينه ها و باسن ام بزرگ است و موقع راه رفتن، تاثير مخرب وحشتناكى بر روى آقايان همكارم مى گذارد. خب منِ احمق اگر به اين موضوع فكر كرده بودم، اين رسوايى به بار نمى آمد و فرد نازنين و بى گناهى مانند آقاى عمادى، به درد سر نمى افتاد. من واقعا از حماقت و نادانى خودم در اين زمينه پشيمانم، و به جان بچه ام قسم مى خورم كه اگر از دست شما عزيزان مقيم خارج از كشور سالم در بروم و به ايران بازگردم، فورا با يك جراحى پلاستيك، تمام برجستگى هاى بدنم را صاف و صوف خواهم كرد و حتى چهره ام را كه آن هم تحريك آميز است به شكل صورت دختران اسيد پاشى شده در خواهم آورد تا ديگر كسى رغبت تجاوز كه هيچ، رغبت نگاه كردن به من را هم پيدا نكند. همين جا بگويم كه من از آقاى عمادى گرامى عذرخواهى مى كنم به خاطر اين كه ابلهانه تصور كردم به خاطر دوستى خانوادگى كه با ايشان و همسرش داشتم و به خاطر كمك هاى برادرانه اى كه ايشان هميشه به من مى كرد، مى توانم ايشان را تو خطاب كنم و از نام كوچك ايشان استفاده نمايم. اين ها همه در اثر بد آموزى هاى غرب بود و من، بى شعور تر از آن بودم كه بدانم اگر مردى را با نام كوچك اش خطاب كنم باعث تحريك جنسى او مى شود و مانند آقاى عمادى گرامى، بعضى از اعضايش درد مى گيرد و ايشان ناچار مى شود شب به من تلفن بزند بگويد بيا درد منو درمان كن. من در اين زمينه هم گناهكارم و شما عزيزان مقيم خارج از كشور هم به درستى تشخيص داديد كه من با اين طرز حرف زدن ام يك جاييم مى لنگيده و به قول شما، خودم كِرْم داشتم. در خاتمه ضمن عذرخواهى مجدد از رييس محترم ام جناب آقاى عمادى، از ايشان استدعاى عاجزانه مى كنم كه مرا به همسرى موقت خود حتى براى يك ساعت هم كه شده قبول فرمايند تا هم آبروى رفته ى همه ى ما به جاى خود باز گردد، هم قسمت كبود شده و درد دار ايشان بهبود يابد و هم من كه شرمنده ى شما هموطنان مقيم خارج از كشور شده ام، درس عبرتى بگيرم كه كارى كه با خواندن دو جمله ى عربى كاملا شرعى و قانونى مى شود تجاوز نيست و نبايد مثل زنان بى دين غربى بر سر هر كوى و برزن آن را به اسم عمل وحشتناك تجاوز فرياد زد. اميدوارم كيس من باعث عبرت دختران و خانم هاى كارمند در تشكيلات صدا و سيما و ساير ادارات دولتى و غير دولتى شود و مثل آدم بروند در آغوش رييس شان و صدا از ايشان در نيايد. با احترام Copyright: gooya.com 2016
|