گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
1 بهمن» آنچه آقای خامنهای گفت و ما میدانستیم، ملیحه محمدی21 اردیبهشت» پيرمرد برای جانش چانه نمیزند! نگاهی به کتاب "بگذار پرندهها بخوانند"، ملیحه محمدی
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! انتخابات، با اهمیتی همواره بیشتر، ملیحه محمدیدر آستانه برگزاری این دو انتخابات که یکی از آنها (انتخابات خبرگان) برای اولین بار توجه و علاقمندی آفریده است، میتوان مشارکت وسیع مردم را در صحنه پیش بینی کرد. قید "وسیع" برای مشارکت در این انتخابات تابع ویژگی شرایط کنونی است. ویژگی شرایط همان عاملی است که سیر نزولی یا صعودی میزان مشارکت مردم ایران را هر از گاه تعیین کرده استاینکه مردم ایران بنا بر روحیه اجتماعی و رفتار سیاسی خود انتخابات را به مثابه کم هزینهترین و پرثمرترین شیوه مشارکت سیاسی برگزیدهاند؛ به دو دلیل قابل اثبات است: یکم، آمار بالای مشارکت در انتخاباتهای گوناگون که در مقیاس جهانی قابل اعتناست؛ آنهم علیرغم وجود نارضایتیهای آشکار در جامعه و فعالیتهای گستردهای برای ترویج سیاست تحریم وجود داشته است... دوم، عدم ارائه هیچ تز یا برنامه دیگری برای مشارکت و فعالیت سیاسی غیر انتخاباتی که توانایی اثرگذاری داشته باشد. سطح مشارکت مردم ایران در انتخاباتهای پی در پی، بویژه در مجلس شورا و ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا، بجز یک مورد خاص، از معیارهای نسبی تا عالی تغییرات معنا داری داشته است. اینک و در آستانه برگزاری این دو انتخابات که یکی از آنها (انتخابات خبرگان) برای اولین بار توجه و علاقمندی آفریده است، نیز میتوان مشارکت وسیع مردم را در صحنه پیش بینی کرد. قید «وسیع» برای مشارکت در این انتخابات تابع ویژه گی شرایط کنونی است. ویژه گی شرایط همان عاملی است که سیر نزولی یا صعودی میزان مشارکت مردم ایران را هر ازگاه تعیین کرده است. تجربههای تاریخی نزدیک عناصر متشابه این شرایط نظیر را که منجر به برجسته شدن اهمیت انتخابات برای مردم ایران شده است، نشان میدهند؛ تجربیاتی از این دست: این حقیقت که دولت اصلاحات و نیز مجلس ششم ضعفها و نارساییهایی داشتند که منجر به از دست رفتن آن موقعیت و سد راه تداوم اصلاحات شد، قابل انکار نیست. ضعفها و نارساییها برای جریانی که در تاریخ تحولات سیاسی یک جامعه تجربهٔ تازهای است، از عواقب طبیعی بیتجربگی سیاسی آنجامعه در جمیع جهات خود از حکومت تا سایر بازیگران محسوب میشود. اما این حقیقت لزوماً نافی همهٔ راهکارها و اقدامات نیست و در آن میان شرکت وسیع مردم در انتخابات مجلس شورا در سال ۷۹ به معنای حمایت مجدد جامعه مدنی از دولت منتخب و تلاش برای تغییر ترکیب مجلسی که در مقابل اصلاحات ایستاده بود، انتخاب درست و سیاست دقیق و خردمندانهٔ جامعه ایران بود. تشخیص درست موقعیت بود و هوشیاری در پیگیری مطالبات. اما عنصر درست و لازم پیگیری مطالبات متأسفانه بر اساس همان کم تجربگی سیاسی، نوعی بیصبری انقلابی را نیز خود داشت که منجر به قهر جامعه از منتخبین خود و درس تلخی در مدرسهٔ مبارزات سیاسی مردم ما شد. تجربه دیگر، انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ از آن درس سخت و پرهزینه که گروهی بیریشه و ابن اوقت را از شورای شهر و شهرداری تهران به حکومت فرستاد، اما هشیاری برتری زاییده شد؛ ورود جامعه مدنی ایران پس از فجایع سال ۸۸، به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم! تنها سرمایهٔ عیان روحانی و یارانش برای مردم صاحب نظر، موضعگیری ایشان در مقابل تاراج دهندگان ثروت و عزت کشور بود. از همین روی هم بود که حمایت چهرههای شاخص اصلاح طلب، بویژه محمد خاتمی و نیز بخش بزرگی از حامیان جنبش سبز را یافته بودند. باری، ملت «دندان خشم بر جگر خسته بست و رفت» با اراده و امید ساختن وطن «اگر چه با خشت جان خویش» و با هشیاری و باریک بینی؛ که اگر نبود اینهمه، میتوانست قهر تاریخی ۸۱ از انتخابات شورای شهر تهران که احمدینژاد را برکشید، اینبار جلیلی را به ادامهٔ ویرانگریهای او بگمارد؛ نه به عمد که به سهوی از آن دست که در آن سال بد شد. اما راهی که ملت در آن انتخابات و در سایهٔ خرد جمعی گشود، از فردای آن روز همچون از فردای دوم خرداد هفتاد و شش با مقاومتهای آشکار و نهان روبروست و باز سدهاست که در مسیر اهداف آن انتخاب بنا میشود. یک، جدایی هرروز فزایندهٔ منصفان و مردم صفتانی از اردوی اقتدارگرایان و نزدیک شدن آنان به جامعه مدنی. دوم، درس آموزی ناگزیر آمران و عاملان خشونتهای زنجیرهای؛ این دو عامل هر روز بیش از گذشته زمینه انجام آن خشونتهای جنایت بار را از میان میبرد. اما نرم افزار مقابله با رأی مردم و مطالبات نهفته در آرای آنان بلافاصله در مجلس اصولگرا آغاز به کار کرد و هنوز فعال است. مجلسی که یکصد و هفتاد نمایندهاش متهم به گرفتن وجه از وزیر کشور دولت دهم هستند، معرکهٔ رسوایی در جریان رأی اعتماد به وزیران پیشنهادی دولت که اغلب ورزیده و مورد وثوق صاحب نظران بودند، به راه انداخت معیار و محک و اسلحهاش به سبک نمایشات مهموع تلویزیونی اعلام برائت از جنبش سبز و اصلاحات بود و هر چه که رنگی جز اختناق و سرکوب داشته باشد؛ بویژه موضعگیریهای رسوایشان در برخورد با وزرای علوم و آموزش و پرورش که همه از نتایج سحر بود و وقتی نوبت به طرح برجام رسید صبح دولتمان دمید. شور مخالفتی که متوجه وزرای پیشنهادی دولت بود با حرارت بیشتری در راه جلوگیری از حل مشکل ویرانگر پرونده هستهای ایران دمیدن گرفت. چنین امری فقط به قدرت حضور هر چه وسیعتر جامعه مدنی در مقابل صندوقهای رأی امکان پذیر است در مجلس شورا و در مجلس خبرگان. تا برجام هنوز در دسترس نبود و باید منعقد میشد، اینان آنچه در توان داشتند برای خفه کردن این توافق در نطفه کردند. امروز این پیمان باید اجرایی شود و صحنهٔ اجرا داخل مملکت است نه پشت میزها در آنسوی جهان که شر و شور و معرکه گردانی حضرات بر آن تأثیرگذار نباشد. اجرای برجام در هر گام نیاز به قوانین و مقرراتی خواهد داشت که باید از مجلس شورا تأیید بگیرد و پیشبرد آن با پارلمانی که همت خود را ایستادن در مقابل هر گام از آن کند همچنان که مصروف مخالفت با بند بند آن کرد، ناممکن خواهد شد. در مجلس خبرگان حذف عناصری مانند احمد جنتی، احمد خاتمی، مصباح و محمد یزدی و یا صادق لاریجانی که دشمن ازادی اندیشهاند، یا راندن آنها به ته جدول اعلام حضور قدرتمند جامعه مدنی است و درسی از یاد نرفتنی به منفعت پرستان و کج اندیشان حاکم. رقم زدن همین سرنوشت برای کوچکزادهها و حسینیانها و فلاحیانها... در مجلس شورا ضروری است زیرا آنان از حوزهٔ تأثیر بر حیات سیاسی و اجتماعی مردم کنار نمیروند مگر با حذف نامشان از برگههای رأی و در آنصورت مسلماً دست دولت برای پیشبرد وعدههایی که به مردم داده است بازتر میشود و ر میان اگر چیزی بماند، خلف وعده است با مردم و باقی بهانه. ملیحه محمدی Copyright: gooya.com 2016
|