آيا لواط همان همجنسگرايى است؟ ف. م. سخن

در تعريف امروزى كه در جهان آزاد از همجنسگرايى مى شود و اين تعريف در توضيح ترم هاى اجتماعى و پزشكى و حقوقى كاربرد دارد استفاده از لواط و مساحقه كه كلماتى تحقير آميز و حامل بار منفى و معطوف به عمل صرفا جنسى است جز از زبان مخالفان و دشمنان همجنسگرايان شنيده نمى شود. آقاى خاتمى در اين گفت و شنود فقط از كلمه ى لواط استفاده مى كند و به اين ترتيب حتى زنان همجنسگرا را به حساب نمى آورد

تبليغات خبرنامه گويا	advertisement@gooya.com

چند روز پيش، در عرصه ى فيس بوك، ويدئويى از آقاى سيد محمد خاتمى پخش شد كه در يك گفت و شنودِ دانشگاهى در امريكا، در باره ى همجنسگرايى، يا به قول آقاى خاتمى «لواط» سخن مى گفت. اگر چه اين گفت و شنود مربوط به ١٠ سال پيش است ولى به مناسبت كشتار همجنسگرايان در اورلاندوى امريكا، در صفحات اينترنت مجددا پخش شده است. نسخه ى پخش شده، ناقص است و توضيحات كامل آقاى خاتمى را در بر نمى گيرد. به لطف دوست ارجمند جناب آقاى مهدى جامى، نشانى نسخه ى كامل ويدئوى اين گفت و شنود در صفحه ى فيس بوك من قرار گرفت و توضيحات كامل آقاى خاتمى در اين باب به طور كامل شنيده شد. اين ويدئو حاوى نكاتى چند است كه سعى مى كنم به شكل خلاصه آن ها را مطرح كنم:
متاسفانه آقاى خاتمى در پاسخ به سوال مربوط به مجازات اعدام براى همجنسگرايان، از روش مورد علاقه ى روساى جمهورى اسلامى كه عبارت است از دور زدن سوال و خوددارى از دادن پاسخ صريح به آن استفاده كرد كه يكى از زشت ترين و سخيف ترين انواع پاسخ گويى رهبران ديكتاتور و دروغگوى جهان است. استفاده از فنون پلميك و پيروزى بر حريف در گفت و گو با تاكتيك هاى مختلفى مثل طرح سوال در مقابل سوال، يا مطرح كردن موارد مشابه در ساير كشورها، يا بى اهميت جلوه دادن مورد مربوط به كشور متبوع و انداختن مسووليت آن بر گردن ديگر دستگاه هاى مسوول، و امثال اين ها، -يعنى همان روشى كه احمدى نژاد به كمك مشاوران اش به نوعى در آن تخصص پيدا كرده بود- شايد باعث پيروزى موقت سياستمدار در بحث شود، اما با گذشت چند ساعت و اندكى تامل در پاسخ هاى او، زرورقِ كلامِ به ظاهر منطقى كه به دور دروغى بزرگ پيچيده است باز خواهد شد و دروغ پنهان شده اين بار شفاف تر خود را نشان خواهد داد. متاسفانه خاتمى در اين گفت و شنود از همين روش زشت و ناپسند احمدى نژادى استفاده كرد.

آقاى خاتمى در اين جلسه ى دانشگاهى از خود به عنوان متخصص در امر دين نام مى برد. اولين تحريفى كه اين متخصص دين در اين گفت و گو و در اين پاسخ گويى انجام مى دهد، برابر نهادن همجنسگرايى در مقابل لواط است. سوال پرسشگر در مورد هموسكسوئال هاست، و وقتى خاتمى در پاسخ، از كلمه ى لواط -و فقط لواط- استفاده مى كند، مترجم آن را به هموسكسوئال ترجمه مى كند.

اسلامى ها و افرادى كه از همجنسگرايان با تحقير صحبت مى كنند، آن ها را «همجنس باز» مى نامند، كه در زبان عاميانه، بيشترْ اصطلاح «بچه باز» به جاى آن به كار مى رود، و اين ها كسانى هستند كه عمل لواط انجام مى دهند.

در مورد رابطه ى جنسى زن با زن، اگر چه در فقه اسلامى كلمه ى «مساحقه» به كار مى رود اما چون وقوع اين امر در جامعه به لحاظ حجب و حفظ اخلاق اجتماعى كمتر مطرح مى شده، لذا لغت مربوط به آن نيز كمتر به گوش خورده است.

بارى، وقتى نه عمل لواط و نه عمل مساحقه، هيچ كدام جامع موضوع همجنسگرايى نيست، به كار بردن اين كلمات به جاى همجنسگرايى از قصد گوينده براى تحقير و سركوب لفظى همجنسگرايان خبر مى دهد. در تعريف امروزى كه در جهان آزاد از همجنسگرايى مى شود و اين تعريف در توضيح ترم هاى اجتماعى و پزشكى و حقوقى كاربرد دارد استفاده از لواط و مساحقه كه كلماتى تحقير آميز و حامل بار منفى و معطوف به عمل صرفا جنسى است جز از زبان مخالفان و دشمنان همجنسگرايان شنيده نمى شود. آقاى خاتمى در اين گفت و شنود فقط از كلمه ى لواط استفاده مى كند و به اين ترتيب حتى زنان همجنسگرا را به حساب نمى آورد.

آقاى خاتمى به عنوان متخصص دين، از دشوارى اثبات جرم براى اجراى مجازات اعدام سخن مى گويد. اين از آن قلماشى هاست كه معمولا طرفدارانِ دينِ رحمانى از آن براى توجيه و تلطيف مجازات هاى خشن اسلامى استفاده مى كنند.

مثلا براى اثبات جرم زنا يا لواط بايد فلان تعداد شاهد مرد يا بهمان تعداد شاهد زن شهادت بدهند، يا مجرمانْ خود به گناه و جرمى كه كرده اند اعتراف كنند! البته به قولِ آقاى خاتمى و دوستان، دوربين انداختن شاهدان و تعيين ميزان دخول به دُبُر مرد در عمل لواط حقيقتا دشوار است و چگونه در آن لحظات پر جنب و جوش (!) مى توان ميزان ميلى متر يا سانتى متر ورودى را تشخيص داد آن هم چهار نفره، خودْ سوالى ست كه نياز به نوشتن مقاله اى جداگانه دارد!

به هر حال در فقه اسلامى فرق است ميان دخول و تفخيذ كه عبارت است از تمتع جنسى بدون دخول و مجازات اين دومى در بارهاى اول سبك تر از اولى ست!

حال ما تصور مى كنيم كه مخالفان نظر آقاى خاتمى در جهان اسلام، كه اكثريت قاطع صاحبان قدرت دينى و حكومت هاى دينى را تشكيل مى دهند، اصلا وجود ندارند و تا اين لحظه هم هيچ لواط كارى اعدام نشده است و امكان رويت دخول در عمل لواط نيز وجود ندارد. اگر دو مرد، يا دو زن، علنا و رسما، دست در دست هم، با صداى بلند بگويند كه همجنسگرا هستند، و با هم زندگى مى كنند و به هم عشق مى ورزند و زبان يكديگر را مى فهمند و علائق مشترك دارند و از بودن با هم و زندگى كردن با هم لذت مى برند و رابطه ى جنسى ميان خود را به رابطه ى جنسى با جنس مخالف ترجيح مى دهند، به عبارتى، بدون اين كه چهار شاهد دوربين انداخته باشند، يا دو همجنس با ضرب و زور اعتراف كرده باشند، خودِ دو طرف در نهايت آزادى و كمال عقل، روابط ميان خود و رابطه ى جنسى را كه دارند علنا مطرح كنند، آقاى خاتمى نظرش به عنوان يك متخصص دين در باره ى آن ها چه خواهد بود؟!

اينجاست كه به زشتى دور زدن سوال و پيچاندن كلام زشت در ميان مشتى كلماتِ بى ربطِ زيبا پى مى بريم! آقاى خاتمى به عنوان يك انسان و يك مبلغ و مروج دين اسلام دو راه دارد:

١- در چنين گفت و گويى كه امكان طرح چنين سوالات غير دانشگاهى و غير آكادميك (!) وجود دارد شركت نكند و يا اگر شركت كرد و در مقابل چنين سوالى قرار گرفت پاسخ ندهد و سكوت كند و در ذهن خود و در گفتار خود در ميان هم دينان و هم مذهبان، به راحتى لواط (يعنى همجنسگرايى) و مساحقه (اين هم يعنى همجنسگرايى) را گناه و جرم بداند و هر مجازاتى را كه شايسته ى اين گناه و جرم مى داند عينا بر زبان آوَرَد (مثلا اعدام نه، ولى شلاق يا حدّ يا زندان يا پايين انداختن از بلندى، يا امثال اين ها)...

٢- اگر مى تواند و جرات دارد و از عواقب بعدى آن پس از بازگشت به ايران نمى ترسد، رسما و علنا و صريحا و بدون پيچاندن بگويد كه لواط (همجنسگرايى) جرم نيست و مجازات ندارد و اگر كسى هم به همجنسگرايى اعتراف كرد مى تواند با خيال راحت در جامعه ى اسلامى زندگى كند... يا بر عكسِ اين، اگر از غربى هاى غير مسلمان كه همجنسگراها را در كشورشان مجازات نمى كنند و با آن ها كارى ندارند خجالت نمى كشد يا نظر خود را صحيح تر از نظر آن ها مى داند، بدون اين كه سر به زير افكند يا بخواهد مجازات زمختى را لطيف جلوه دهد بگويد كه اين كار به هر شكل و صورتى گناه و جرم است و فرضا اعدام هم نه، ولى شلاق و حدّ و زندان در پى خواهد داشت.

البته براى ما روشن است كه عاقبت نپذيرفتن گناه ها و جرائم و مجازات هاى دينى كه تقريبا ٩٩ درصدِ آياتِ عظامِ صاحبِ قدرتِ دينى و قدرتِ سياسى در ايران متفقاً قبول دارند و آن را وحى مُنْزَل مى دانند چيست همان طور كه ديديم آقاى خمينى چقدر راحت، سران جبهه ى ملى را كه مخالفت خودشان را با لايحه قصاص اعلام كرده بودند مرتد خوانْد و مى دانيم كه مجازات ارتداد در اسلام مرگ است. نوشته هاى فقهى و فتاوى كسانى مانند آيت الله شاهرودى (رييس سابق قوه ى قضاييه) در باره ى قوانين و مجازات اسلامى كه اعضاى داعش اتفاقا دقيقا به آن ها عمل مى كنند (مانند از كوه پرت كردن و ايجاد درد در هنگام بريدن دست و پا) هيچ مفرى براى خاتمى و خاتمى ها حتى براى كاهش مجازات اسلامى نمى گذارد مگر آن كه او هم مانند آيت الله محسن كديور در خارج مقيم شود كه خود او هم در معرض اتهام ارتداد و نامسلمان شدن و مجازات اسلامى قرار دارد!

لينك ويدئوى «كامل» گفت و شنود خاتمى از ساعت يك و سى و چهار دقيقه و ده ثانيه به بعد:
http://www.c-span.org/video/?194167-1/ethics-tolerance