چهارشنبه 30 تیر 1395   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

چقدر تحولات ترکیه و امریکا به هم شبیه است؟

ترامپ و سلطان

توماس فریدمن، ترجمه سایت دیپلماسی ایرانی

منبع: نیویورک تایمز

از ترکیه تا کلیولند راه درازی است، جایی که جمهوری خواهان مجمع عمومی حزب خود را برای انتخابات ریاست جمهوری برگزار می کنند. اما از شما می خواهم که کودتای نافرجام اخیر علیه رجب طیب اردوغان را بررسی کنید. آمریکا ترکیه نیست اما از نظر شخصیت و استراتژی سیاسی، اردوغان و دونالد ترامپ دوقلوهای غیرهمسان هستند. و نمایشنامه ای که امروز در ترکیه در حال اجراست، داستان چگونگی خروج کشوری از مسیر خود است وقتی رهبری که تمام مخالفان خود را اهریمن جلوه می دهد و تئوری های توطئه دیوانه وار را دامن بزند ـ که می گویند او تنها مردی است که می تواند دوباره عظمت را به کشورش بازگردند ـ و خود را در لفافه قدرت بیپچد.

اجازه دهید با اردوغان شروع کنیم، کسی که از سال 2003 تا 2014 نخست وزیر بود اما با تظاهر کامل به مقر ریاست جمهوری رفت که تا پیش از این پستی تشریفاتی بود و تمام قدرت های کلیدی را به این پست منتقل کرد. من اعتراف می کنم که وقتی برای اولین بار اخبار مربوط به تلاش برای کودتا در 15 جولای را شنیدم، اولین کار من تماس گرفتن با میس منرز (تخلص جودیت مارتین، روزنامه نگار و نویسنده برجسته آمریکایی)، کارشناس سیاست خارجی و ستون نویس واشنگتن پست بود. چرا که من از خودم می پرسیدم "واکنش درست چیست وقتی که اتفاقاتی بدی برای آدم های بد می افتد؟"

از او پرسیدم "میس منرز عزیز من به طور غریزی با کودتاهای نظامی در برابر دولت هایی که به طور دموکراتیک انتخاب شده اند، مخالفم، مانند دولت ترکیه. اما آیا من آدم بدی هستم اگر که بخشی از من معتقد باشد رییس جمهوری ترکیه نتیجه اعمال خود را می بیند؟"



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


هر کس که از نزدیک تحولات ترکیه را دنبال می کند، می داند که اردوغان ـ با به بند کشیدن خبرنگاران، شکار رقبا با صورت حساب های مالیاتی کمرشکن، احیای جنگ داخلی علیه کردها با استفاده از شعله ور کردن احساسات ملی گرایانه در جهت قبضه کردن هرچه بیشتر و تبدیل کردن خود به یک سلطان مد روزـ سال هاست در حال کودتایی بی صدا و گام به گام علیه دموکراسی ترکیه است.

من خوشحالم که کودتا شکست خورد، به ویژه با توجه به روشی که انجام شد. بسیاری از ترکیه ای های سکولار که در واقع با حکومت استبدادی اردوغان مخالف هستند و مورد آزار و اذیت او قرار گرفته اند، اما هرگز به دنبال توطئه علیه او نبودند، با این کودتا مخالفت کردند چرا که از نظر آنان دموکراسی ترکیه باید حفظ شود. این موضع گیری قطعا برآمده از یک خرد جمعی و نشان دهنده حساسیت دموکراتیک آنان بود.

بلوغ مردم ترکیه باعث شد که او مجبور شود تا نشان دهد که به احکام جهانی دموکراسی پایبند است. اما آیا واقعا به احکام جهانی دموکراسی پایبند خواهد بود؟ یا بازگشت به مفاهیم گذشته و ماندن در قدرت را ترجیح می دهد: کشور را به دو دسته طرفداران و دشمنان دولت تقسیم می کند، به تئوری های توطئه دامن می زند و از یک کودتای ناکام به عنوان مجوزی برای سرکوب نه فقط توطئه گران بلکه هر کسی که جرات داشته باشد راه او را سد کند، استفاده خواهد کرد؟

نشانه های اولیه که بد هستند. اردوغان یک روز پس از شکست کودتا 2745 قاضی و دادستان را برکنار کرد. او دقیقا از کجا می دانست که چه کسی را باید اخراج کند؟ آیا او یک فهرست از دشمنانش را تهیه کرده است؟ او تا به امروز بنا بر گزارش های منتشر شده، 1500 رییس دانشگاه را پاکسازی کرده، 21 هزار آموزگار را از کار برکنار کرده، و نزدیک به 3500 تن از اعضای ارتش، نیروهای امنیتی و دستگاه قضایی را به اتهام دست داشتن در کودتا تصفیه یا بازداشت کرده است.

تراژی واقعی اینجاست که اردوغان در پنج سال نخست زمامداری خود رهبری برجسته بود و ترکیه و طبقه متوسط را به راستی از بحران اقتصادی بیرون کشید. اما از آن زمان همه چیز در ذهن او تغییر کرد و با ایجاد طیفی از حامیان مذهبی وفادار به خود و جداسازی آنان از جوامع سکولار در ترکیه رفتار بدی را در پیش گرفت.

از آنجایی که حامیان اردوغان سرنوشت و آینده خود را در ماندن اردوغان در قدرت می بینند، او می تواند هر چیزی بگوید و هر کاری انجام دهد بدون این که هزینه سیاسی آن را بپردازد. حامیان اردوغان در ترکیه همواره گوش به زنگ سوت او برای برگزاری تجمع هایی در حمایت از او هستند. اما ترکیه در بلندمدت درد و رنج زیادی را متحمل می شود.

این ها به نظرتان آشنا نیست؟

تظاهرات های ترامپ تاکتیک های مشابهی دارند: او اطلاعات و آمارها را در مقیاس های بزرگ جعل می کند. او مرتبا از تئوری های توطئه استفاده می کند، مثلا آخرین مورد اظهارنظر او درباره رفتار بدن باراک اوباما بود. ترامپ گفته که اوباما زمانی که می خواسته کشتار پلیس را توسط یک فرد مسلح آفریقایی ـ آمریکایی محکوم کند، راحت نبوده و حرکات او نشان می دهد که با اسلامگرایان رادیکال همدردی می کند.

ترامپ همچنین به حامیان خود برای جلوگیری از مجازات برای تمام سوءرفتارهای خود وابسته است. او هم با قدرت خودش عقده ای شده است و با استفاده از توییتر، دروازه بان های خبری سنتی و خبرنگارانی که به دنبال اخبار حقیقی هستند را دور زده و هر چه را که بخواهد به جریان رسانه ای کشور تزریق می کند (اردوغان در این مورد تنها از رسانه های حامی خود استفاده می کند). و تمام کسانی که ترامپ به دور خود جمع کرده، از جمله معاون اولش یا شخصی که متن سخنرانی همسرش را نوشته یا از اعضای خانواده هستند و یا افراد دسته دومی که نگاهشان به ستاره جمعشان است. همه چیز بوی بد ریاکاری می دهد.

اگر ترامپ در انتخابات پیروز شود، فکر نمی کنم که کودتای نظامی اتفاق بیفتد، اما تضمین می دهم که پیش بینی جب بوش به حقیقت بپیوندند که گفته "ترامپ رییس جمهوری هرج و مرج طلب خواهد بود همان طور که در زمان نامزدیش این طور بود." آمریکایی ها به طور مرتب در خیابان ها خواهند بود چرا که نمی خواهند از کسی پیروی کنند که مثل نفس کشیدن دروغ می گوید، کسی که هیچ مشق شبی به منظور آماده شدن برای این شغل نداشته و کسی که با استفاده از تئوری توطئه و هراس افکنی درباره آینده و دیگران برای خود حامی جمع می کند.

اگر شما آنچه را که امروز در ترکیه جریان دارد دوست دارید، ترامپ آمریکایی را هم دوست خواهید داشت.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016