سه شنبه 25 آبان 1395   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

ترامپ، از نگاهی دیگر، حمید آقایی

حمید آقایی
گفتمانهایی که ترامپ در مبارزات انتخاباتی خود برگزید انعکاسی بود از خواسته های قلبی بسیاری از امریکایی ها. در این رابطه باید اضافه کرد که مهم برای این دسته از مردم آن بود که او سخنگوی آنها شده است. واقعیتی که برای آنها به اندازه ای تعیین کننده بود، که حتی اگر وی در کنار گفتمان "امریکا برای امریکایی ها" حرف های تبعیض نژادانه و یا ضد زن زده باشد، نظر آنها نسبت به وی عوض نخواهد شد

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


اولین واکنش عمومی و مشترک اکثر نظاره گران، حتی حزب جمهوری خواه و طرفداران دونالد ترامپ ابراز شگفتی از پیروزی وی در انتخابات ریاست جمهوری امریکا بود. زیرا مطابق اکثر نظر سنجی ها، که از ماه ها قبل تا شب پیش از انتخابات انجام شده بود، هیلاری کلینتون شانس بالایی برای پیروزی داشت.

همانطور که شاهد بودیم اولین سوال پس از پیروزی غیر قابل پیش بینی ترامپ این بود که به چه دلیل اکثر نظر سنجی ها اشتباه از کار در آمدند؟ که دامنه پاسخها به این سوال از ابراز تردید در مورد روش های نظرسنجی، تا فراموش شدن بخش هایی از جامعه امریکا که در مناطق دور افتاده زندگی می کنند، تا پنهان کاری طرفداران ترامپ در هنگام نظرسنجی ها (بدلیل احساس ترس و یا خجالت از ابراز نظر واقعی) گسترده است.

پس از گذشت این دوران کوتاه شگفت زدگی و فروکش کردن احساسات، بتدریج تحلیلهای مختلفی پیرامون پیروزی ترامپ و دلایل شکست هیلاری کلینتون نوشته و متشر شدند. نگارنده تا انجا که مقالات و یادداشتهای هموطنان را جستجو و مطالعه کرده بر این عقیده است که بسیاری از این تحلیل ها از نظرگاه چپ و ایدئولوژیک و همچنان متاثر از احساسات نگاشته شده اند.

برای نمونه: نتیجه انتخابات ریاست جمهوری برابر با پیروزی نژادپرستی، سکسیسم، پوپولیسم، میلیتاریسم، بیگانه ستیزی و ... تحلیل می شوند؛ و یا در یادداشت دیگری انتخاب ترامپ، به منزله انتخاب جهنم از سوی امریکایی ها تلقی می گردد. در جایی دیگر گفته می شود که پیروزی ترامپ در امریکا نشان بارزی بر وجود یک بیماری مزمن در جامعه امریکا است. ترامپ نیز با هیتلر یا خمینی مقایسه می شود و یا احمدی نژادِ امریکا معرفی می گردد.

اما به آنچه که در این تحلیل ها کمتر پرداخته می شود، روی دیگر سکه انتخابات است. به این معنی که این ترامپ نیست که پیروز شد، بلکه مهم تر از این پیروزی، شکست هیلاری کلینتون و حزب دمکرات است. در حقیقت شکست او بود که ترامپ را به کاخ سفید رساند. حتی شاید خود ترامپ نیز انتظار این پیروزی را نداشت و چه بسا قصد تسخیر کاخ سفید را نیز بطور جدی در برنامه های خود قرار نداده بود. او مانند یک تاجرپیشه می خواست حداکثر بهره را از میدانی که در اختیارش قرار گرفته است ببرد و نه بیشتر. و یا می توان گفت که او چیزی نداشت که از دست بدهد و هم اینکه بعنوان یک تاجر تا آخرین مرحله انتخابات پیش رفته بود، برای او پیروزی بزرگی محسوب می شد. پیروزی که سرانجام به پیروزی بزرگتری ختم گردید و هم خودش و هم جهانیان را شگفت زده کرد.

البته شاید این زاویه ورود در ظاهر منطقی بنظر برسد و گفته شود که در هر حال در یک مسابقه، پیروزی یکطرف به معنای شکست طرف دیگر است. اما در رابطه با انتخابات اخیر در امریکا و بعلت وجود عوامل بسیار پیچیده و گوناگون، این زاویه ورود نباید در حد یک معادله بظاهر ساده و منطقی، که نتیجه می گیرد که هر پیروزی یک شکست خورده در مقابل خود دارد، باقی بماند.

اما چرا نگارنده مدعی است که بسیاری از مقالات ناظران و مفسران ایرانی پیرامون پیروزی ترامپ از منظرگاه ایدئولوژیک صورت گرفته است و داده های جمع اوری شده در این مقالات عمدتا برای اثبات پیش فرضهای و مدعاهای نویسندگان آنها، که از قبل در اختیار داشته اند، جمع آوری شده اند؟

در بسیاری از تحلیل های رسمی و غیر رسمی و مقالات منتشر شده پیرامون پیروزی ترامپ، به پوپولیسم و وعده های پوپولیستی او اشاره می شود. اما اگر خوب دقت کنیم اکثر رهبران سیاسی بویژه هنگام مبارزات انتخاباتی شعارهای پوپولیستی و عوام گرایانه داده و می دهند. شعارها و وعده هایی که خودشان هم در عمق وجدان خود آگاهند که امکان تحقق آنها ضعیف و یا حتی غیر ممکن است. بنابراین آیا می توان هر فردی را که وعده های غیر قابل تحقق می دهد پوپولیست نامید؟ و آیا می توان این رهبر را که سعی می کند بخش های پیرامونی و طبقات پائین تر جامعه را مورد خطاب قرار دهد و تحریک و بسیج نماید، یک رهبر پوپولیست نامید؟

دیگر شاخصه مشترک مقالات مزبور، انسان محوری این تحلیل ها بود. سطحی، بی سواد، نژادپرست و عقب افتاده معرفی کردن مردمی که به ترامپ رای دادند، در حقیقت و در واقعیت امر به این معنی است که علت اصلی این پیروزی خود شخص ترامپ و نخبگانی که در اطراف جمع شده بودند می باشند. این نحوه نگرش به این علت یک نگاه ایدئولوژیک است که اصولا کنش-واکنش نیروهای های اجتماعی درگیر در قدرت را تنها در سطح قدرتهای سیاسی، نخبگان و یا مبارزات طبقاتی کلاسیک (در چهارچوب مارکسیسم) خلاصه می کند و کمتر بهایی به مناسبات قدرت در عمیق ترین لایه های اجتماعی می دهد.

در کادر دیدگاه و نحوه نگرش ایدئولوژیک تصور می شود که گفتمانها و شعارهایی که از سوی رهبران سر داده می شوند، فقط و فقط توسط خودشان خلق و یا کشف شده اند. در این رابطه کمتر تلاشی صورت می گیرد تا ریشه های عمیقتر این گفتمانها در لایه های درونی تر جامعه جستجو شوند؛ و چه بسا شاید یکی از دلایل غافلگیر شدن بسیاری از انتخاب ترامپ عدم اطلاع کافی آنها از آنچه که در میان مردم در دور افتاده ترین نقاط امریکا می گذشته و می گذرد، بوده است.

نگاه ایدئولوژیک به نتایج انتخاب در نحوه برخورد احساسی و منفی با آن نیز دیده می شود. در نگاه ایدئولوژیک اصولا پدیده قدرت که نتیجه و محصول مبارزات طبقاتی است و در دولت حاکم نماد پیدا می کند، پدیده ای منفی و حتی مخرب بحساب می آید؛ پدیده ای که باید تصحیح گردد. بر همین مبنا گفته می شود که با انتخاب ترامپ، احتمالا دولت و سیستمی بوجود خواهد آمد که امکانات کمتری برای تصحیح و کنترل آن در اختیار مردم قرار می دهد.

فیلسوف پست مدرن فرانسوی میشل فوکو اما معتقد است که قدرت الزاما پدیده ای منفی و مخرب نیست. از نظر او قدرت یک پدیده صرفا سیاسی و طبقاتی نیز نمی باشد، بلکه در عمیق ترین لایه های اجتماعی و فرهنگ، عادات و مناسبات مردم حضور دارد. پدیده ای که مکانیزمها و عملکرد آن پیش زمینه های اصلی شکل گیری گفتمانهای جدید را فراهم می آورند. گفتمانهایی که در ابتدا بصورت پیام و یا گفتمان هنوز ناپخته در اختیار برخی از رهبران سیاسی، که استعداد دریافت آنها را دارند، قرار می گیرند و سپس توسط آنها در حد فهم همین مردم، فرموله می گردند.

به سخن دیگر گفتمانهایی که ترامپ در مبارزات انتخاباتی خود برگزید انعکاسی بود از خواسته های قلبی بسیاری از امریکایی ها. در این رابطه باید اضافه کرد که مهم برای این دسته از مردم آن بود که او سخنگوی آنها شده است. واقعیتی که برای آنها به اندازه ای تعیین کننده بود، که حتی اگر وی در کنار گفتمان "امریکا برای امریکایی ها" حرف های تبعیض نژادانه و یا ضد زن زده باشد، نظر آنها نسبت به وی عوض نخواهد شد.

نمونه دیگر از برخورد ایدئولوژیک با پدیده ترامپ، بکارگیری معیارهای دوگانه بود. برای نمونه برخی از حرف ها و عملکردهای ترامپ تحت عنوان سکسیسم معرفی می گردد. این در حالی است که روسای جمهور قبلی از جمله بیل کلینتون و یا جان اف کندی و یا فرانسوا اولاند در فرانسه، که آنها نیز روابط نامشروع جنسی داشتند مشمول این اتیکت نمی شوند.

و یا در موقع انتخابات مجلس شورای اسلامی در ایران کاملا پراگماتیستی به لیست سی نفره رای داده می شود و یا از آن حمایت می گردد، در حالیکه در همین لیست افرادی حضور داشتند که پرونده سیاه نقض حقوق بشر دارند. این در حالیست که در هنگام انتخابات ریاست جمهوری امریکا اینبار از سوی بسیاری از ناظران و تحلیلگران ایرانی موضوع حقوق بشر و رفتار و سخنان تبعیض ترامپ بسیار بسیار مورد توجه و نقد قرار می گیرند. در حالیکه رقیب او نیز از نظر این نرمها و پرنسیب ها پرونده پاک و سفیدی نداشت.

بهر حال همانطور که سنت همیشگی برخورد ایدئولوژیک با مسائل سیاسی-اجتماعی ساده سازی آنهاست، بنظر می رسد که بسیاری از تحلیل های مزبور نیز دچار همین مکانیزم ساده کردن پدیده ترامپ و بکارگیری تحلیل های کلیشه ای از روانشناسی اجتماعی و مقایسه ترامپ با خمینی و هیتلر و یا پدیده های تاریخی و شناخته شده پوپولیست شده اند. تحلیل هایی که هنوز چند روزی از انتخاب ترامپ نگذشته است که بعلت مواجهه با واقعیت، بتدریج از حدت و شدتشان کاسته می گردد: زمانی که مشاهده می کنیم که ترامپ بتدریج و آرام آرام در حال کند کردن تیزی و برندگی وعده ها و شعارهایش است؛ و می بینیم که وی دیگر بطور جدی دنبال ساختن دیوار نیست و به سیم خاردار آنهم فقط در نقاطی از مرز امریکا و مکزیک راضی است؛ و دیگر بدنبال زندانی کردن هیلاری کلینتون نیست و از او قدردانی نیز می کند؛ و بیمه درمان همگانی اوباما را نمی خواهد بطور کامل از بین ببرد و برجام را نیز نمی خواهد پاره کند بلکه مورد تجدید نظر قرار دهد. بعبارت دیگر آتش آن جهنمی که پیش بینی می شد آن اندازه هم سوزنده نیست.

haghaei.blogspot.com


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016