گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان![]()
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
28 آذر» نظام الکتورال کالج در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، مسعود عالمی18 آذر» نهضت "آلت-رايت" در آمريکا، مسعود عالمی
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! حاکميت دونالد ترامپ در دوران حکومت منقسم، مسعود عالمی![]()
آخرين بار، چنين جابجايی هنگامی رخ داد که ريچارد نيکسون در ۱۹۶۸ به رياستجمهوری انتخاب شد. وی سياستی را تدوين کرده بود تحت عنوان «استراتژی جنوبی» Southern Strategy که اساسش بر پشتيبانی از حقوق ايالتها (در مقابل حکومت فدرال)، تکيه بر نظم و قانون (در داخل)، و تکيه بر هيبت نظامی (در خارج)، قرار داشت. وی اميدوار بود محافظهکاران ايالتهای جنوبی را به حزب جمهوریخواه جلب کند و به اين ترتيب بر غلبه طولانی مدت حزب دمکراتيک بر آنان خاتمه دهد. تجديد موازنه در جنوب کشور به سرعتی که او مايل بود به تحقق نپيوست، اما تبعات آن در طی چهار دهه گذشته به تدريج نمايان شد. حتی تا دهۀ ۱۹۸۰ ميلادی، جنوب کشور قلمرو دمکراتها در کنگره بود. جنبۀ چشمگير ديگر انتخابات ۱۹۶۸ و پيروزی نيکسون اين بود که برای نخستين بار در قرن بيستم يک رئيسجمهوری تازه بدون غلبۀ حزبش بر هر دو بخش قوه مقننه به کاخ سفيد راه میيافت. تا پيش از ۱۹۶۸، همۀ روسای جمهوری معمولاً بخش عظيمی از هم حزبیهای خود را نيز به کنگره میآوردند. مثلاً دمکراتها هنگامی که ويلسون در انتخابات ۱۹۱۲ پيروز شد، ۶۲ کرسی نمايندگی بدست آوردند، و در ۱۹۳۲ با پيروزی روزولت ۹۷ نماينده از حزب دمکراتيک به مجلس نمايندگان راه يافتند. ناتوانی نيکسون در کسب اکثريت پارلمانی يک استثنا نبود، بلکه آغازگر فصل جديدی در سياست آمريکا است، الگويی که بعدها با انتخاب شدن ريگان و جرج بوش (پدر) نيز تکرار شد. برای مدتها به نظر میرسيد که روال عادی در واشنگتن همين است که حکومت بين دو حزب تقسيم شود و چنانچه حزب جمهوریخواه قوه مجريه را در دست دارد، حزب دمکراتيک قوه مقننه را در اختيار داشته باشد يا برعکس. در انتخابات نوامبر ۲۰۱۶، به نظر میرسد که بارديگر حکومت يکپارچهای در واشنگتن برقرار خواهد شد، و اين بار هر دو بخش مجريه و مقننه حکومت در دست جمهوریخواهان خواهد بود. از آنجا که فقط شصت درصد رایدهندگان خود را با يکی از دو حزب شناسايی میکنند، برای هر کدام از آنها مشکل خواهد بود به اندازهای رای بياورند که بتوانند دو قوۀ اجرايی و قانونگذاری را با هم برای طولانی مدت در اختيار بگيرند. با تمام اين احوال، در ۴۲ سال بين ۱۹۶۹ تا ۲۰۱۰ هر دو مجلس کنگره و کاخ سفيد تنها ۱۲ سال در تصرف يک حزب بودهاند. اختلاف بين الگوی آرايی که در رياستجمهوری و انتخابات مجالس قانونگذاری داده میشود در اين دوره حاکميت مشترک در تاريخ آمريکا بیسابقه بوده است. حاکميت دوحزبی، آنگونه که در بالا تشريح شد، نه فقط در سطح فدرال بلکه در حکومتهای ايالتی نيز غالباً ديده میشود. در شصت سال گذشته، درصد ايالتهايی که حاکميت يکپارچه دو حزب عمده را در سطح اجرايی و قانونگذاری به خود ديدهاند به طرز فاحشی رو به کاهش گذاشته است. اگر در سال ۱۹۴۶ هر دو بخش مجريه و مقننه در تقريباً ۸۵ درصد ايالتها در دست يکی از دو حزب بود، در سال ۲۰۰۹ اين پديده تنها در ۵۰ درصد ايالتها بهچشم میخورد. از اين رو بسياری از دانشمندان علوم سياسی معتقدند که حکومت دوحزبی بيش از آنکه نشانگر تجديد موازنۀ حزبی باشد، نشاندهندۀ عدم موازنۀ حزبی است. Copyright: gooya.com 2016
|