شنبه 8 تیر 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

تبریک محمود دولت آبادی به حسن روحانی در نشست نقد ادبی

محمود دولت‌آبادی با بیان این‌که شعر کلامی است که مخاطب را یک لحظه تکان بدهد، گفت: مجموعه‌ی شعر «دلفین‌ها در خواب‌هایم شنا می‌کنند» و برخی آثار دیگری که از شعر این دوره خوانده‌ام، مرا دچار این لحظات کرده است.

به گزارش خبرگزاری ایسنا، نشست نقد مجموعه‌ی شعر «دلفین‌ها در خواب‌هایم شنا می‌کنند» اثر ساره دستاران عصر جمعه، هفتم تیرماه، با سخنرانی مفتون امینی، محمود دولت‌آبادی، محمود معتقدی و رسول یونان در سرای کاووسیه برگزار شد.

در این نشست نقد کتاب که در سری نشست‌های شعر بوطیقا برگزار شد، علیرضا بهرامی که اجرای مراسم را بر عهده داشت، گفت: در این کارگاه‌های شعر، چند جلسه یک بار برنامه‌ی نقد کتاب داریم. ما با دوستان‌مان مدتی است جنبش ضدرونمایی داریم و از عنوان «نقد و بررسی» درباره‌ی کتاب‌های‌مان استفاده می‌کنیم.

این شاعر که سومین مجموعه‌ی شعرش با نام «اصلا مهم که نیست» هم‌زمان با «دلفین‌ها در خواب‌هایم شنا می‌کنند» در نشر آموت منتشر شده است، افزود: در سال‌هایی که شعرهای این مجموعه سروده شده‌اند‌، من و خانم دستاران همکار بوده‌ایم و من از شعرهای ایشان اطلاع داشته‌ام، اما نه در این شکل. این مجموعه من را هم غافل‌گیر کرد. فکر نمی‌کردم خانم دستاران این همه شعر در این سبک و سیاق داشته باشد. او می‌توانست حالا در وادی دیگری باشد، اما در عین حال، شکل شاعری‌اش طوری بوده که به‌جرأت می‌توان گفت، شعر به سراغ او آمده است. شاید به همین دلیل باشد که این شعرها تا این حد بیان و بازتاب زندگی روزمره‌ی ما هستند.

تازه‌حضوری که مدتی بی‌خبرمان گذاشته بود

در ادامه، مفتون امینی، شاعر پیشکسوت، یادداشتی با عنوان «دلفین‌ها در خوابِ شاعر» خواند و در بخش‌هایی از آن گفت: ساره دستاران با مجموعه‌ی «دلفین‌ها در خواب‌هایم شنا می‌کنند» تازه‌حضوری است در تالار شعر و با این‌که خود اهل خبررسانی است، مدتی بی‌خبرمان گذاشته بود؛ انگار که شعرهای خود را در گلدان خانگی‌ای کاشته و در خصوصی‌ترین اتاق‌ها در گوشه‌ی نیمه‌روشنی گذاشته، اما پیش از آن‌که گذشتِ روزها نوک برگی را زرد کند، آن را بیرون پنجره‌ای پشت تارمی ایوانی‌ نهاده است و این سمبل انتشار شعرهاست.

او سپس با خواندن تعدادی از شعرهای این مجموعه‌، نکته‌هایی را درباره‌ی آن‌ها بیان کرد و با خواندن شعر «آخرین بازمانده» گفت: او کوچ کرده است تا شاخصه‌های خود را به دیار دیگری انتقال دهد و در این حال و هوا در تسخیر یک حس از خودشدگی است که از فقدان حضور بایسته‌ای مایه گرفته است و در غیاب او به قول خودش به سینمای صامتی با عکس‌های سیاه و سفید بدل شده تا ندا در دهد که: بیا و اصحاب کهف را در من بیدار کن. و این تنهایی چنان فقیرانه چشم به‌راه است که بالا رفتن سنجابی از در و دیوار دلش یا شنا کردن دلفینی در خوابش وقت او را خوش می‌کند.

مفتون امینی ادامه داد: سرانجام چه حسن ختامی بهتر از این‌که بخواهیم نه تنها دلفین‌ها در خواب او شنا کنند،‌ بلکه مدهای دریا برایش هدیه بیاورند،‌ هدیه‌ای از مروارید شعر.

اولین تجربه‌ی شعری با دستی پُر

در بخش دیگری از نشست نیز محمود معتقدی، شاعر پیشکسوت و منتقد ادبی، گفت: پیش از هر چیز می‌خواهم بگویم، نقش آقای علیرضا بهرامی و خانم ساره دستاران در مطبوعات و اطلاع‌رسانی همواره درخشان بوده است و ما باید از حضور و کارهای‌شان تشکر کنیم.

او در ادامه با خواندن شعرهایی از مجموعه‌ی «دلفین‌ها در خواب‌هایم شنا می‌کنند»، در مطلبی با عنوان «دیوارها ورق می‌خورند»، عنوان کرد: اولین مجموعه‌ی شعر ساره دستاران با آمیزه‌ای از پازل‌های کوتاه، عاشقانه و برگرفته از عناصری از طبیعت، عشق و تنهایی و همچنین بسیاری از خاطره‌ها و دلتنگی‌های دور و نزدیک، به کمک واژه‌های شاعر، غم «تنهایی» و «انتظار»های سمج را کوتاه و کوتاه‌تر می‌کند.

معتقدی افزود: شروع شعرها، با ریتمی خاص و اغلب ناگهانی است و در فضاهای میانی حس موضوعی و محتوایی خود را به نمایش می‌گذارند، اما در بخش پایانی، شاعر برای جمع کردن پازل‌های شعری، تو گویی سعی دارد به هنجاری خاص و گاه شیرین، مخاطب را بی‌واسطه به چشم‌اندازی روایی و به سادگی به مقصد برساند. شاید هم نوعی حکم صادر کردنی را نیز در پی دارد.

او ادامه داد: شاعر با انتخاب نماد «دلفین»ها، گویی مظلوم‌ترین و بازیگوش‌ترین موجود آبزی را برای خلق دستمایه‌های فضاهای انسانی برگزیده است و این نوع خم شدن به درون زندگی، آن هم از فراز سر «دلفین»ها، بازتابی از بخش نرم و ملایم لحظه‌های کودکی، دوستی و حس عاشقانه را نشان می‌دهد. شاعر در صید لحظات، با زبانی آشنا و شکل‌یافته، نگرش‌ها و تمناهای زنانه و عاشقانه را از متن زندگی واگو می‌کند.

معتقدی همچنین اظهار کرد: در این مجموعه که در دو بخش گرد آمده، هر یک از این بخش‌ها، به کلیتی تمام از رویارویی انسان و طبیعت و عشق و کمی هم از مرگ می‌رسد. ساره دستاران در اولین تجربه‌ی شعری‌اش، با دستی پر به میدان شعر امروز درآمده است. او با همه‌ی افت و خیزهای زبانی و محتوایی، از یک نگاه حسی و زیبایی‌شناسانه‌ی عمیق و شاعرانه برخوردار است. «دلفین‌ها در خواب‌هایم شنا می‌کنند» فرصتی‌ است تا یافته‌های وی به داوری و خوانش گرفته شود. او تازه به ما رسیده است!



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


دیدن در ادبیات، بسیار دشوار است

به گزارش ایسنا، رسول یونان، شاعر و نویسنده، هم در سخنانی در نقد مجموعه‌ی شعر «دلفین‌ها در خواب‌هایم شنا می‌کنند» گفت: خانم دستاران در این کتاب از شیوه‌ی نگرش منحصر به فردی استفاده کرده است. دیدن در ادبیات، بسیار دشوار است. شیوه‌ی دیدن است که کار ما را از دیگران متمایز می‌کند. نوع گفتن از موضوع‌های تکراری، مهم است.

او سپس شعرهایی را از مجموعه‌ی «دلفین‌ها در خواب‌هایم شنا می‌کنند» خواند و عنوان کرد: سؤالی که وجود دارد، این است که آیا این شعرها بلند هستند یا کوتاه. مثلا شعر «صدای سوت قطار.../بعضی‌ها گوش‌شان را می‌گیرند/ بعضی قلب‌شان را» در ذهن ادامه پیدا می‌کند و شعر کوتاهی که در ذهن‌ها ادامه پیدا کند، نمی‌تواند شعر کوتاه باشد. در سراسر دنیا در هر زبان و ادبیاتی یک کوتاه‌ترین شعر وجود دارد. در ایران هم ما تک‌بیت داریم. شعر کوتاه در ذهن قابل حمل و نقل است.

یونان ادامه داد: درباره‌ی این پرسش که شعر کی و چگونه اتفاق می‌افتد، نوشته‌های بسیاری وجود دارد، اما با خواندن آن نوشته‌ها، نمی‌توان شعر گفت. شعر تعریفی دارد که کامل نیست، بلکه مدارکی جزیی است. شاعران قدیمی مدارک بزرگی داشتند‌؛ یک غم بزرگ و ما شاعران امروز، مدارک خردی داریم‌؛ غم‌های متعدد. وقتی ما چیزی را می‌پوشانیم، چیزی برای پوشاندن وجود دارد. وقتی چیزی را کشف می‌کنیم، چیزی برای کشف کردن هست. هنرمند به جای کسانی حرف می‌زند که خود قادر به بیان حرف‌شان نیستند.

او همچنین اظهار کرد: انسان‌ها بر اساس باورهای‌شان خواب می‌بینند. شعر هم مونولوگ‌های یک آدم خواب‌گرد است. شعر و خواب همسایه‌ی هم هستند و هر دو بر اساس باورها شکل می‌گیرند. باورها از ایده‌ها و نشانه‌ها نشأت می‌گیرند و جهان چیزی جز نشانه‌ها نیست.

یونان در ادامه با خواندن شعری از کتاب، گفت: این شعر ظاهرا با تعریف‌هایی که از شعر داریم، سازگار نیست. در تعریف شعر می‌گویند شعر باید تصویر و خیال داشته باشد و...، اما گاهی در شعری هیچ‌کدام از این‌ها نیست، ولی همه چیز هست. این‌جاست که باید قراردادهای جدیدی برای تعریف شعر تنظیم شود.

او در بخش دیگری از صحبت‌هایش، به خواندن شعرهایی از کتاب پرداخت و گفت: مثلا این کریستف کلمبی که این‌جا در شعر مطرح می‌شود، یک کریستف کلمب دیگر است و چیزی است که شاعر می‌بیند. یا در شعری که از آجرها و پرنده‌ها می‌گوید، باز چیزی است که شاعر به این شکل می‌بیند و نگاه خود اوست.

دیدیم که ایجاز می‌تواند خودِ استعداد باشد

در ادامه‌ی این نشست، محمود دولت‌آبادی، نویسنده‌ی پیشکسوت، گفت: امروز برای من بسیار آموزنده بود که دیدم شاعران ما چه نکاتی را دیده بودند. این جلسه برایم از این باب آموزنده بود که متوجه شدم اهل فن چقدر خوب می‌توانند ببینند که یک هنرمند چه نقاط و ظرایفی در کارش دارد.

او سپس عنوان کرد: یک نکته را مکرر می‌کنم که شعر برای من عبارت از کلامی است که یک لحظه مرا تکان می‌دهد. این کتاب و برخی آثار دیگری که از شعر این دوره خوانده‌ام، مرا دچار این لحظات کرده است. اکنون که صحبت درباره‌ی این کتاب است، باید بگویم وقتی آن را خواندم، مثل جناب یونان، شماره‌ی صفحه‌ گذاشتم که اگر فرصت شد، شعرهایی از آن را بخوانم. در همین راستا مطلبی مخصوص برای خانم دستاران نوشتم و فرستادم.

دولت‌آبادی افزود: شعرهایی از طرف سه دوست دیگر خوانده شد و من حظ بردم که جوهر و لب کلام در ایجاز آمده است و این ایجاز هم مربوط و مقید به عصر ما نیست. چخوف می‌نویسد، ایجاز خواهر استعداد است، اما خوشبختانه در کتاب «دلفین‌ها در خواب‌هایم شنا می‌کنند»، دیدیم که ایجاز می‌تواند خودِ استعداد هم باشد.

او همچنین گفت: ما مردمی هستیم که با شعر آغاز کرده‌ایم. من هم شعرهای بسیاری از قدیم و جدید خوانده‌ام. با شعر دنیا هم که بعد از نیما آشنا شدیم. ما که ریش‌مان سفید شده، باید بپذیریم که دوره‌ی جدیدی در بیان شعری آغاز شده که محصول این روزگار است. این کتاب به ما می‌گوید تصنعی هم در این کار وجود ندارد. 40 سال پیش در مطبوعات آن روزگار نوشته می‌شد مردم دیگر حوصله‌ی مطلب مفصل را ندارند و باید داستان کوتاه نوشت. من که آدم شنونده‌ای هستم و بعد تصمیم می‌گیرم، آن نوشته‌ها را نپذیرفتم؛ چون طبیعی نبود و از دل جامعه‌ی ما برنیامده بود، اما در فضای جدیدِ جامعه‌ی امروز، باید قبول کنیم که شعر جدید جوانان ما طریقت خاص خود را دارد. واقعیت محو نمی‌شود؛ بیان واقعیت است که تغییر می‌کند.

دولت‌آبادی سپس یکی از شعرهای مجموعه‌ی «دلفین‌ها در خواب‌هایم شنا می‌کنند» را خواند: «فرصت زیر یک سقف ماندن / از دست رفت / یا چتر باز نشد / یا باران بند آمد»، و گفت: این خودِ استعداد است. معطوف به نقدی که گفته و خوانده شد، فرارفتن و خاصیت سخن این است که جز خودش چیزی را در ذهن ما به پرواز درمی‌آورد و فراتر می‌رود. این شعر از این نوع است.

او در ادامه شعر دیگری را از این مجموعه خواند: «با همین کاغذ‌ها / قایق درست می‌کنیم / بادبادک هوا می‌کنیم / تانک‌ها از دل‌شان راه می‌افتند / دستور پرتاب موشک صادر می‌کنند / کاغذها گاه در آتش سوزانده می‌شوند / گاه آتش به پا می‌کنند / کاغذهای دوست‌داشتنی / کاغذهای لعنتی».

و درباره‌ی این شعر، افزود: به گمان من، تمام است. همین الآن شاعری.

این نویسنده‌ی پیشکسوت سپس گفت: پیشنهاد می‌کنم جلسه‌ای هم برای نقد نثر بگذارید؛ از جمله کتاب «قلعه مرغی؛ روزگار هرمی» نوشته‌ی سلمان امین را پیشنهاد می‌کنم که کتاب جالبی است و طنز کم‌نظیری در آن وجود دارد.

همیشه خواسته‌ام از سیاست فاصله بگیرم، اما...

دولت‌آبادی در پایان صحبت‌هایش عنوان کرد: همه‌ی ما به کشورمان علاقه‌مند هستیم و با همه‌ی تردید‌ها، تصمیم گرفتیم که در انتخابات یا شرکت کنیم یا نکنیم. بسیاری افراد گرفتار شتاب شدند. من می‌خواهم تبریکی را که برای رییس‌جمهور منتخب، آقای روحانی، نوشته‌ام بخوانم. این پیام را حالا می‌خوانم؛ چون می‌خواهم از آن بهره‌ی تبلیغاتی برده نشود. همیشه سعی داشته‌ام از سیاست فاصله بگیرم، از قدرت فاصله‌ی بیش‌تر، اما ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که سیاست روی سر ما هست، کنار دست ما هست، در خانه‌ی ما هست، در خیابان هست.

او در ادامه متن تبریک مورد نظر خود را خواند و گفت: خیلی متشکرم. همه‌ی شما را دوست می‌دارم.

تبریک محمود دولت‌آبادی به حسن روحانی

او در بخشی از این پیام، با تبریک انتخاب دکتر حسن روحانی به مقام ریاست‌جمهوری کشور و مردم ایران، اظهار امیدواری کرده بود، این انتخاب با سنجیدگی از جانب اکثریت صاحبان آرا، در معنای اعاده‌ی آزادی‌های قانونی و تضمین آن، تأمین آزادی بیان و حقوق انسانی باشد، و ادامه داده بود: آن‌گونه که در روحیه و منش آقای روحانی مشاهده شده است؛ روی و رفتار متین، قدیر و آشتی‌پذیر با جهان و جهانیان داشتن: ز آن که ایران دلِ جهان باشد!

در پایان نشست نیز ساره دستاران گفت: من به قدری شرمنده شده‌ام که نمی‌دانم چه بگویم. خوشحال‌ام که امروز بهانه‌ای برای دور هم جمع شدن ما، از شعر گفتن و از شعر شنیدن بود. بعضی از شعرهای کتاب‌ها بیش‌تر مورد استقبال قرار می‌گیرند، امروز هم دوستان تعدادی از شعرها را خواندند. من شعرهای دیگری را می‌خوانم که تکراری نشود.

او در ادامه چند شعر را از مجموعه‌ی شعرش خواند و گفت: امروز کسی در این جمع هست که در سال‌هایی که من کار ادبیات می‌کنم، برای اولین‌بار در جمع است. من هیچ‌وقت نتوانسته‌ام به او بگویم که چقدر دوستش دارم؛ اما نمی‌دانم چرا حالا این جسارت را پیدا کردم که به مادرم بگویم چقدر دوستش دارم. می‌خواهم پایان‌بند صحبت‌هایم هم تشویق شما برای پدر و مادرها باشد.

نشست ادبی بوطیقا برای نقد مجموعه‌ی شعر «دلفین‌ها در خواب‌هایم شنا می‌کنند» با حضور افرادی همچون فرهاد عابدینی، محمدهاشم اکبریانی، یوسف علیخانی، شهین منصوری آرانی، علی قنبری، آرش نقیبیان، سلمان امین، مصطفی غضنفری، مهدی اشرفی، لیلا عباسعلی‌زاده و هادی خورشاهیان همراه بود.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016