دوشنبه 4 آذر 1392   صفحه اول | درباره ما | گویا


خواندنی ها و دیدنی ها
بخوانید!
پرخواننده ترین ها

توافق هسته‌ای به روايت مردم کوچه و خيابان

شرق: «حالا قيمت‌ها مياد پايين؟»، «يعنی ماشين ارزون ميشه؟»، «ميشه ديگه نگران دخل و خرجمون نباشيم؟» اين عبارات اصلی‌ترين واکنش‌های مردم در کوچه و خيابان به توافق هسته‌ای صورت‌گرفته ميان ايران و «۱+۵» است.
ديپلماسی و مسايل حوزه سياست خارجی موضوعاتی نيستند که مورد علاقه و پيگيری مردم عادی باشد، اما رويدادهای ۱۰سال گذشته پرونده هسته‌ای روند امور را به سمتی برد که آن را به اصلی‌ترين موضوع سياست خارجی ايران بدل کرد. کمی بعد هم مساله تحريم‌ها به اين داستان و در نهايت قصه به جيب‌ها و سفره‌های مردم گره خورد. همين هم باعث شد مردم شب و روز يکشنبه را بی‌صبرانه و نگران چشم انتظار داشته باشند به ژنو و مذاکرات فشرده تيم ايرانی و کشورهای«۱+۵».
اولين ساعت‌های صبح روز گذشته نتيجه که اعلام شد و حاکی از شکل‌گيری توافق هسته‌ای ميان طرفين پس از ۱۰سال مذاکره بدون نتيجه بود، در فضای عمومی جامعه جوی شکل گرفت که شباهت بالايی به لحظات پس از موفقيت تيم‌های ملی کشور داشت. موجی از شادی و اميدواری همه را فراگرفته بود. از بقال و راننده تاکسی، تا استاد و دانشجو و کارمند و خانم خانه‌دار، همه گويی بی‌صبرانه اين روز را انتظار می‌کشيدند. بالاخره قفل مذاکرات هسته‌ای با کليد ديپلماسی و گفت‌وگو باز شد و توافق صورت گرفت. حسن، يکی از شهروندان تهرانی با اشاره به همين موضوع می‌گويد: «حالا که کليد ديپلماسی دولت روحانی قفل پرونده هسته‌ای را باز کرده، کاش با همين کليد قفل سفره‌ها و جيب‌های ما هم باز شود، در سه‌سال گذشته بخش زيادی از توانايی و قدرت خريد مردم کم شد، اميدوارم نتيجه اصلی اين توافق بازگشت قدرت خريد مردم به روال سابق باشد.»



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


نظر شيوا روستايی، مادر سه فرزند و خانه‌دار از شهر قزوين هم درباره اين توافق خواندنی است. روايت او از ماجرا به اين شرح است: «ديروز صبح به محض اينکه بيدار شدم تلويزيون را روشن کردم و فهميدم مذاکرات به توافق رسيده است. خيلی‌خيلی خوشحال شدم و دو رکعت نماز شکر خواندم. دو رکعت هم برای سلامتی آقای ظريف نماز خواندم. برای خانم اشتون هم خيلی دعا کردم. چون به نظرم خيلی خانم منطقی‌ای است و با وجود همه کارشکنی‌هايی که اسراييل می‌کرد موفق شد مذاکرات را به سرانجام برساند. حتی شنيدم وزير امور خارجه فرانسه را هم خانم اشتون متقاعد کرد که دست از مخالفت بردارد.»
به خانم روستايی گفتيم«آقای ظريف روزنامه‌ها را می‌خواند. اگر پيام خاصی داريد که می‌خواهيد به گوش ايشان برسد بگوييد از طرف شما منتشر کنيم»، با خوشحالی و تعجب پرسيد: «جدی؟ واقعا شما می‌توانيد پيام مرا به ايشان برسانيد؟» جواب مثبت که شنيد گفت: «لطفا بگوييد من هميشه برای سلامتی ايشان و خانواده محترمشان دعا می‌کنم و خيلی از او ممنون هستم که درد مردم را فهميد و متوجه شد گرانی و تورم کمر مردم را شکسته است اما بالاخره موفق شد تحريم‌ها را کاهش دهد.»
رضا مهندسی عمران از يک دانشگاه دولتی دارد و در مغازه پدرش کار می‌کند. از او می‌پرسم که آيا مذاکرات را دنبال کرده يا نه و نظرش درباره تاثيرات اين توافق چيست؟ می‌گويد: «ديروز صبح وقتی بيدار شديم فهميديم توافق کردند، خيلی خوشحال شدم چون تا قبل از توافق خيلی استرس داشتم. بعد فکر کنم در زندگی‌مان خيلی تاثير داشته باشد من ۲۷ساله هستم اما کار درست و حسابی ندارم. حالا در کار و زندگی، اميدوارم تورم کم شود.»
روزبه ۲۶‌ساله، دانشجوی ارشد معماری دانشگاه تهران است. او می‌گويد مذاکرات را در خوابگاه از طريق «توييتر»، شبکه‌های اجتماعی و اينترنت با جديت دنبال می‌کرده و ادامه می‌دهد: «من دانشجوی ارشدم، تا قبل از امضاشدن توافقنامه اصلا اميدی نداشتم، اما حالا حداقل اميدم به آينده بيشتر شده. مهم‌ترين مشکل من سربازی است. اميدوارم اين موضوع در کاهش زمان سربازی تاثير داشته باشد تا مدت سربازی هم کمتر شود. رفاه بالاتر برود و اينکه فکر می‌کنم الان که در شوک اعلام خبريم اما هيچ چيز هم که نداشته باشد همين آينده روشنی که فکر می‌کنيم وجود دارد، باعث می‌شود خوشحال‌تر باشيم. الان می‌توانيم راحت‌تر و شادتر بخنديم.»
آقا موسی سوپرمارکت دارد. مردی ميانسال است. از او هم درباره توافق هسته‌ای می‌پرسم. می‌گويد: «من خيلی خوشحالم به خاطر اينکه بهتر می‌شود. جنس‌ها ارزان می‌شود. به غير از ارزانی مردم می‌توانند جنس بخرند. ما می‌توانيم جنس بيشتر به مغازه بياوريم. زندگی بهتر و راحت‌تر می‌شود. من از اول خيلی اميدوار بودم هر دو طرف آشتی کنند و غير از آن دولت بهتر می‌شود. دولت‌ها با هم معامله می‌کنند. دولت ما از آن کشورها خريد می کند. آن دولت‌ها از ما نفت می‌خرند و مملکت هر دو طرف بهتر می‌شود.»
شيما ۲۶‌ساله فارغ‌التحصيل مديريت از دانشگاه علامه ، شش‌سالی است تکنيسين دارويی در يکی از شرکت‌های توليد دارو است. دوتايی نان بربری در دست دارد و در حال رفتن به خانه است. می‌گويد: «صبح که از خواب بيدار شدم مادرم گفت تحريم‌ها را برمی‌دارند. اما فکر نکنم حالا حالا‌ها تحريم‌ها را هم که بردارند اوضاع درست شود چون در اين ‌سال‌ها خيلی عقب افتاده‌ايم، يعنی درست می‌شود اما طول می‌کشد.»
او در ادامه حرف‌هايش به کارش و حوزه دارو اشاره می‌کند و می‌گويد: «داروهای خيلی معمولی هم بعد از تشديد تحريم‌ها وارد نمی‌شد و آن داروهايی هم که توليد خودمان بود به خاطر اينکه مواد سازنده‌اش وارد نمی‌شد را نمی‌توانستيم توليد کنيم. مشکلات بالای بيماران ام‌اسی و سرطانی‌ها هم که اصلا گفتن ندارد، آنقدر در تهيه دارو دچار مشکل شده بودند که حد و حساب نداشت. خودم يک بيمار ام‌اس سراغ دارم که چون نتوانسته بود آمپولش را تهيه کند فلج شد. حالا می‌گويند که با کم‌شدن تحريم‌ها خيلی از داروها وارد می‌شود و ما اميدواريم حداقل در اين يک حوزه کارهای سريعی انجام شود.»
آقای ذوالفقاری ميوه‌فروش است. او مذاکرات را کم‌وبيش دنبال کرده و می‌گويد: «اين توافق روی زندگی من به‌شخصه مهم نيست. ولی توافق اگر از خط قرمزی که تعيين کردند يعنی آن چيزی که حق ايران است يعنی غنی‌سازی بخواهد عدول پيدا کند، اصلا توافق خوبی نيست. غنی‌سازی حق مسلم ايران است. در مقابل هرچيزی که باشد ارزش دارد.» او ادامه می‌دهد: «همه دنيا اگر پيشرفتی در آن حاصل شده اول سختی کشيدند بعد پيشرفت کردند. بنابراين هرچيزی اگر تحت‌الشعاعش قرار گيرد ارزش دارد، کشور ژاپن را نگاه کنيد با تحمل سختی‌های زياد به اينجا رسيدند.»
يکی از مشتريان که پسر جوانی است وارد بحث می‌شود و می‌گويد: «اين ژاپنی که مثال می‌زنيد پنج سال بعد از اينکه جنگ جهانی تمام شد قوی‌ترين صنعت خودروسازی جهان را ايجاد کرد آن هم با کمک يک متخصص آمريکايی که نظريه‌ای آمريکايی را آنجا اجرا کرد و يکی از نشانه‌هايش اين است که کمک جهانی چقدر می‌تواند به پيشرفت کشور کمک کند. تحريم‌ها اگر برداشته شود می‌تواند از خارج به ما کمک شود که پيشرفت کنيم.»
مرد ميوه‌فروش در جواب پسر جوان می‌گويد: «اگر ما در تحريم باشيم پيشرفتمان بهتر می‌شود. هميشه اين نشان داده است که جامعه‌ای تحت فشار باشد، می‌تواند خود را از اين فشار رها کند.»
خانم موذنی ميانسال و محجبه است، چادر به سر دارد و می‌گويد: «مذاکرات هسته‌ای را جسته و گريخته دنبال می‌کردم. اميدوارم اين توافق به کاهش تورم کمک کند و آرزوی موفقيت برای آقای ظريف دارم چون احساس می‌کنم اين توافق به کاهش مشکلات جامعه کمک می‌کند. من برادرم ديابت دارد. دارويی که استفاده می‌کند توليد کشور آلمان است و متاسفانه در يکی، دوسال اخير قيمت آن هشت‌برابر شده. فکر می‌کنم در مورد داروی بيماران سخت‌تر و صعب العلاج‌تر مثل سرطان بسيار بدتر باشد و در چندسال اخير تحت تاثير اين روابط قرار گرفته است، به همين خاطر اميدوارم وضعيت همه چيز بهبود پيدا کند.»
به سراغ خانم ديگری می‌روم. او خانه‌دار است، می‌گويد آخرين اخبار را ديشب از طريق برنامه خبری ۲۰:۳۰ دنبال کرده و از توافق حاصل‌شده بی‌اطلاع است. اما اضافه می‌کند: «اگر دو طرف در توافق حاصل‌شده صداقت داشته باشند به‌خصوص طرف آمريکايی تاثيرش مثبت است. به‌خصوص روی بعد اقتصادی می‌توانند از امکانات بيشتری استفاده کنند.»
مژگان جوانبخش عکاس است و ظاهری امروزی دارد. بوت‌هايی تا زانو پوشيده با پالتوی پوست قهوه‌ای، ۴۴‌ساله است اما بسيار جوان‌تر به نظر می‌رسد. او می‌گويد: مذاکرات را دنبال کردم و توافق خيلی تاثير دارد و اول از همه تورم را کاهش خواهد داد، برای زندگی مردم خوب است اما من خودم به‌شخصه دوست ندارم ايران به انرژی اتمی نرسد.»
تاجيک صاحب يک مغازه بزرگ پارچه‌فروشی است. به گفته خودش ديشب را تا صبح بيدار مانده و صبح به سرکار آمده است. او درباره توافق صورت‌گرفته می‌گويد: «به نظرم اين توافق خيلی تاثير دارد و من خيلی خوشحالم. اگر از نظر اقتصادی تاثيرش مثبت باشد، روی همه چيز تاثير می‌گذارد. من به روحانی رای داده بودم و حالا خوشحالم اين توافق با صدروزگی دولت همراه شده و ما از دولت رضايت صددرصدی داريم، چون به وعده‌هايی که داده بود عمل کرده. نشان داده قول‌هايی که داد هيچ‌کدام حرف خالی نبوده است.»او ادامه می‌دهد: «در اين ‌سال‌ها ديگر خريد و فروش در بازار پارچه نقدی شده بود، نمی‌توانستيم با اعتبارمان خريد کنيم. همه صنف‌ها اينطور شده بود چون همه پولشان را برده بودند در بازار دلار و سکه، اما حالا توليد و کسب‌وکار رونق می‌گيرد و دست دلال‌ها هم کوتاه می‌شود.»
بهروز هم مرد ميانسالی است که مغازه کارگاه توليد کابينت ‌ام‌دی‌اف دارد و در فروشگاهش مشغول به کار است. ساعت ۱۰ صبح متوجه شده توافق حاصل شده. او هم در اين‌باره می‌گويد: «به نظر من اين توافق تاثير آنچنانی ندارد. از قبل نظر آنها پنج‌درصد بود و نظر ما ۲۰‌درصد که در آخر هم روی همان پنج‌درصد توافق شد. آيا پول‌هايی را که آزاد می‌شود مثل يارانه می‌ريزند در حساب من؟ نه نمی‌ريزند. روی قيمت تاثير کمی دارد مثلا شايد گوشت کيلويی ۲۰هزار تومان شود ۱۹هزارتومان. اما اگر اين دارايی‌ها را برای کاهش قيمت دلار به کار ببرند در حدی که برسد به قميت قبل از گرانی‌ها، تاثير دارد. يا مثلا جنس کوپنی توزيع کنند.»به غير از اين نگاهی به نظرات درج‌شده در شبکه‌های اجتماعی يا در زير اخبار مرتبط با اين موضوع در وب‌سايت‌ها و خبرگزاری‌ها نشان می‌دهد اميدواری اغلب مردم به توافق صورت‌گرفته بيش از هر چيز به مساله کاهش قيمت‌ها و تورم برمی‌گردد، بايد منتظر ماند و ديد اين توافق بزرگ که با استقبال مردمی روبه‌رو شده است، اميدهای مردم را تحقق خواهد بخشيد؟


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016