شنبه 23 فروردین 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

خودکشی روزانه بيش از ۱۱ نفر در ايران

• بر اساس آمار اعلام‌شده از سوی سازمان پزشکی قانونی کشور در ۹ ماهه سال گذشته ۳۱۲۵ نفر خودکشی کرده‌اند. از ميان اين افراد، ۹۸۲ تن زن و ۲۱۴۳ تن مرد بوده‌اند. بر همين اساس در مدت مشابه سال ۹۱ نيز ۲۷۴۰ تن به علت آنچه که پزشکی قانونی آن را خودکشی تشخيص داده بود، جان خود را از دست داده‌اند.

زمانی در خفا، خلوت و به دور از چشم ديگران انجام می‌گرفت، حالا ديگر در حال کشيده شدن به محيط‌های عمومی است. آخرين مورد عمومی‌اش توسط منوچهر در روز بازديد رئيس‌جمهور از وزارتخانه‌ای صورت گرفت، پيش‌تر دختر ۱۶ ساله‌ای در پل مديريت کار منوچهر را انجام داده بود و ۱۹ روز قبل از دختر جوان، ابراهيم که شغل دست‌فروشی داشت در ايستگاه مترو، کاری که بعدها دختر جوان و منوچهر دست به انجامش زدند را انجام داده بود.

به گزارش ايلنا، سايت الف با اين مقدمه نوشت: سه خودکشی در محيط عمومی به فاصله يک ماه، آخر سال گذشته اتفاق افتاد. شايد عده‌ای بگويند همان‌گونه که بايد چشمانتان را روی کرسنت و توافق‌نامه ژنو ببنديد، روی اين مسئله نيز ببنديد و مانند صدا و سيما که تاکنون به اين معضل اجتماعی نپرداخته، شما هم نپردازيد اما تاکنون چشمانمان را بسته‌ايم که آخرين آمارها نشان می‌دهد فقط در ۹ ماه ابتدايی سال گذشته رشد ۱۴ درصدی داشته است.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


خودکشی رومئو و ژوليت ايرانی در ياسوج، خودکشی مادر بعد از قتل کودک يک و نيم ساله، زن جوان پس از قتل پسر هفت ساله‌اش دست به خودکشی زد (۱۱ فروردين امسال)، تعداد زيادی از اين دست خبرها، روزانه صفحات حوادث روزنامه‌ها را پر می‌کنند و ﻫﺮ روز از ﮔﻮﺷﻪ و ﮐﻨﺎر اين ﺳﺮزﻣﯿﻦ ﭘﻬﻨﺎور ﺧﺒﺮﻫﺎﯾﻰ ﻣﺒﻨﻰ ﺑﺮ ﺧﻮدﺳﻮزی زﻧﺎن، ﺧﻮدﮐﺸﻰ ﻣﺮدان، ﺳﻘﻮط از ﺑﺮج و ﺑﻠﻨﺪی و... ﻣﻨﺘﺸﺮ می‌شود.

ﻣﺮدی ﺑﺮ اﺛﺮ ﻧﺪاﺷﺘﻦ ﻣﺎﯾﺤﺘﺎج زﻧﺪﮔﻰ، دﺧﺘﺮی ﺑﺮ اﺛﺮ ﺗﺠﺎوز، ﭘﺴﺮی در اﺛﺮ ﺷﮑﺴﺖ در ﺗﺤﺼﯿﻞ و ﻗﺒﻮل ﻧﺸﺪن در داﻧﺸﮕﺎه، دﺧﺘﺮی در اﺛﺮ آﻟﻮده ﺷﺪن ﺑﻪ اﯾﺪز، دﺧﺘﺮ و ﭘﺴﺮی در اﺛﺮ اﺧﺘﻼﻓﺎت ﺧﺎﻧﻮادﮔﻰ و... ﺧﻮدﮐﺸﻰ می‌کنند. مسئولين و مردم اما اين اتفاقات را مانند داستانی اکشن می‌خوانند بی‌آنکه حساسيتی در اين مورد داشته باشند.

آمارها نشان می‌دهد در ۹ ماه ابتدايی سال ۹۲ روزی بيش از ۱۱ نفر در کشور خودکشی کرده‌اند. بر اساس آمار اعلام‌شده از سوی سازمان پزشکی قانونی کشور در ۹ ماهه سال گذشته ۳۱۲۵ نفر خودکشی کرده‌اند. از ميان اين افراد، ۹۸۲ تن زن و ۲۱۴۳ تن مرد بوده‌اند. بر همين اساس در مدت مشابه سال ۹۱ نيز ۲۷۴۰ تن به علت آنچه که پزشکی قانونی آن را خودکشی تشخيص داده بود، جان خود را از دست داده‌اند.

در سال ۹۱، از کل مرگ‌های مشکوک به خودکشی در کشور، بيشترين موارد خودکشی در گروه سنی ۱۸ تا ۲۴ سال ثبت شده است که ۲۸.۲ درصد از کل موارد خودکشی اين سال‌ها را در بر می‌گيرد و پس از آن گروه سنی ۳۰ تا ۳۹ سال با ۲۲.۲ درصد، ۲۵ تا ۲۹ سال با ۱۷.۶ درصد، بالای ۵۰ سال با ۱۲.۹ درصد، ۴۰ تا ۴۹ سال با ۱۱.۱ درصد و زير ۱۸ سال با ۷.۹ درصد به ترتيب بيشترين موارد خودکشی را به خود اختصاص داده‌اند.

ايران در ﺑﯿﻦ ﮐﺸﻮرﻫﺎی دﻧﯿﺎ در زﻣﯿﻨﻪ ﺧﻮدﮐﺸﻰ ﺗﻮﺳﻂ ﺑﺮﺧﻰ از اراﺋﻪ دﻫﻨﺪﮔﺎن آﻣﺎر رﺗﺒﻪ ۴۸ و ﺑﺮﺧﻰ دﯾﮕﺮ رﺗﺒﻪ ۵۸ را دارد اﻣﺎ از ﻃﺮف دﯾﮕﺮ در ﺣﺎﻟﻰ ﮐﻪ آﻣﺎرﻫﺎی اراﺋﻪ‌ﺷﺪه ﺑﻪ ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﻬﺪاﺷﺖ ﺟﻬﺎﻧﻰ ﻣﯿﺰان ﺧﻮدﮐﺸﻰ در اﯾﺮان را ﺳﻪ در ۱۰۰ ﻫﺰار ﺑﺮای زﻧﺎن و ﯾﮏ در ۱۰۰ ﻫﺰار ﺑﺮای ﻣﺮدان ﻧﺸﺎن ﻣﻰ‌دﻫﺪ، ﺷﻮاﻫﺪ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن اﯾﻦ آﻣﺎرﻫﺎ را ﻧﺰدﯾﮏ ﺑﻪ واﻗﻌﯿﺖ ﻧﻤﻰ‌داﻧﺪ.

ميزان خودکشی در سال ۱۳۶۳ برابر ۳/۱ در صد هزار نفر بود، در اوايل انقلاب هم ميزان خودکشی بسيار کم بود، اکنون آمارهايی وجود دارد که حاکی از آنکه ساليانه ۵ تا ۷ هزار نفر از طريق خودکشی جان خود را می‌گيرند که نيمی از آنها در شهرهای بزرگ، يک‌چهارم در شهرهای کوچک و متوسط و بقيه در روستاها اتفاق می‌افتد.

بررسی آمار اقدام به خودکشی طی ۱۵ سال اخير نشان می‌دهد که خودکشی در ميان ۱۸ تا ۲۴ ساله‌ها بيشتر است.

در ايران مطالعه‌ دقيقی در مورد خودکشی صورت نگرفته است زيرا آمار پزشکی قانونی گويا نيست و بسياری از افراد، خودکشی افراد خانواده‌ خود را ننگ و بی‌آبرويی تلقی کرده و از افشای آن خودداری می‌کنند.

دکتر قرايی مقدم معتقد است که نگاه سنتی خانواده‌ها به مسئله خودکشی که در کشور ما وجود دارد موجب شده است تا به آمار دقيق و صحيح دسترسی نداشته باشيم زيرا در بسياری از شهرها خودکشی هر يک از افراد خانواده موجب بی‌حيثتی و بی‌آبرويی خانواده می‌شود و همين به مخفی کردن نوع مرگ می‌انجامد.

خودکشی در ايران علت های مختلفی دارد. از علل خودکشی در ايران می‌توان به:

۱. اختلافات زناشويی، عشق و تمايلات شديد عاطفی و علل ناموسی

۲. ناراحتی‌های روانی، شکست در عشق و اختلالات روانی و شخصيتی

۳. مشکلات ناشی از شکست‌های تحصيلی و استرس‌ها و فشارهای روانی و روحی ناشی از آنها (فشارهای عاطفی، فشارهای تحصيلی مانند کنکور، نقايص جسمی و فيزيکی در نسل جوان) و احساس پوچی و بی‌هدفی و افسردگی

۴. فقر و تنگدستی، بيکاری، اخراج از کار و شرايط نامساعد اقتصادی

۵. مسائل و معضلات زندگی شهری و وضعيت نابه‌سامان زندگی

۶. از هم پاشيدگی گروه‌های اجتماعی مانند خانواده، شغلی، خويشاوندی، دوستی و...

۷. اعتياد به مواد مخدر، الکل و داروهای توهم‌زا

۸. ضعيف شدن اعتقادات مذهبی

۹. عدم استقلال و اجبار در پيروی از مقررات سنتی

۱۰. بر ملا شدن اسرار و حقايق خصوصی زندگی فرد (علوم تربيتی، اصلاح و تربيت، بهمن ۱۳۹۰، سال دهم - شماره ۱۱) اشاره کرد.

بايد بپذيريم گاهی برخی مواردی که از جانب سيستم حاکميتی کشور بر افراد اتفاق می‌افتد باعث خودکشی آنان می‌شود. نمونه اين مدعا فردی است که در وزارت نفت اقدام به خودسوزی کرد و تنها خواسته‌اش ديدار با يکی از مسئولين وزارتخانه بود. ابراهيم نيز که در ايستگاه متروی گلبرگ خودکشی کرد، به دليل طرح جمع‌آوری دست‌فروشان از مترو و در نتيجه فشار وارده به وی خودکشی کرد. نمونه ديگر، خودکشی دانش‌آموز شيرازی به دليل اخراج از مدرسه به جرم بردن تلفن همراه به مدرسه است.

بر اساس تحليلی که سازمان بهداشت جهانی در مورد بيلان خودکشی از ايران ارائه داده، ايران جزو کشورهای در بدو ورود به مرحله صنعتی‌شدن است که در جدا شدن و بريدن از سنت‌ها و بافت سنتی و در ورود به جهان صنعتی دچار دوگانگی و تضاد فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی شده است. اين دوران گذار به دليل ايجاد تضادهای شديد بين باورها و واقعيت‌ها، انگيزه خودکشی را در افراد زياد کرده است و به همين دليل آمار خودکشی در ايران بالاست!

دکتر عباس محمد اصل خودکشی را عملی تعمدی برای نابودی فرد می‌داند و آن را در سه سطح کلان، ميانه و خرد بررسی می‌کند.

سطح کلان: از سويی ضعف هنجارها و درهم‌ريختگی ارزشی و از سوی ديگر فقدان حمايت‌های مدنی از فرديت رو به رشد شخص، موجب بروز خودکشی می‌شود.

سطح ميانه: فقدان تناسب ميان فرديت افراد با هنجارهای اجتماعی و تضاد نمادهای معرفتی الگوهای جديد با ذهنيت و باورهای افراد که به دليل وجود مديريت ناکارآمد در سطح جامعه به وجود می‌آيد.

سطح خرد: مجموع اين عوامل موجب بروز يک کنش اعتراضی می‌شود که فرد طی آن تلاش در آسيب رساندن به خود يا جامعه را دارد.

در بررسی آمار تعداد افرادی که اقدام به خودکشی کرده و افراد فوت‌شده، به ضعف در عملکرد پيشگيری و اقدامات حمايتی پی می‌بريم. نزديک به نيمی از کسانی که اقدام به خودکشی می‌کنند، جان خود را از دست می‌دهند؛ اين در حالی است که در برخی کشورها از هر ۸ -۲۰ نفر که اقدام به خودکشی می‌کنند، فقط يک نفر جان خود را از دست می‌دهد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016