کیروش: با يک بازی در تيم ملی از عرش به فرش میرسی!
ايسنا ـ کارلوس کیروش به عنوان مربی، باشگاهها و تيمهای ملی مختلفی را در سرتاسر جهان هدايت کرده است. او مدتی را به عنوان دست راست سرآلکس فرگوسن در منچستر يونايتد گذراند و زمانی را هم در رئال مادريد و تيم ملی پرتغال به کار پرداخت و اکنون سرمربی تيم ملی فوتبال ايران است و میخواهد اين تيم را به جام جهانی ۲۰۱۴ برزيل برساند.
به گزارش خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، سرمربی پرتغالی تيم ملی ايران در گفت و گويی با پايگاه اينترنتی فدراسيون بينالمللی فوتبال به پرسشهايی درباره کارنامه کاریاش پاسخ داد.
آقای کیروش بياييد ابتدا از نقش شما در تيم ملی ايران صحبت کنيم. شانس شما در راهيابی به جام جهانی ۲۰۱۴ برزيل چقدر است؟
نشانهها برای رسيدن ما به اين رقابتها خوب هستند با اين حال از ديد خودم راهيابی مستقيم به اين رقابتها بسيار دشوار به نظر میرسد. به عقيده من دو جايگاه نخست از آن يکی از تيمهای ايران، کره جنوبی، ازبکستان و قطر خواهد شد. درباره لبنان بايد با احترام فراوان بگويم که اين تيم با ابزاری که در اختيار دارد، میتواند در نقشی تخريبی ظاهر شده و برای رسيدن به مکان سوم گروه تلاش کند.
استراتژی شما در رقابتهای انتخابی چيست و از بازيکنان خود چه انتظاراتی داريد؟
ما همگی میدانيم که رقابتهای انتخابی بسيار دشوار است و هر مسابقه آماده سازی خاصی را طلب میکند. از زمان حضورم در فوتبال ايران تلاش فراوانی داشتهام تا ذهنيت بازيکنان را دگرگون کنم. دوست دارم آنها درک کنند همه بازیها از اهميت برخوردارند. هر تيمی که مقابل ما باشد، حريف ما است. هميشه در هر بازی سه امتياز وجود دارد. بازيکنان بايد بجنگند تا اين سه امتياز را به دست بياورند؛ چه در بازیهای خانگی و چه در بازیهای خارج از خانه. از اين گذشته شانس و چيزهای ديگيری هم در اين ميان نقش دارند؛ چيزهايی که نمیتوانيم تاثيری روی آنها داشته باشيم. از اين گذشته متوجه شدهام که تقويم هم دشواریهايی را ايجاد میکند. رفتن از يک طرف قاره آسيا به طرف ديگرش مانند يک تور جهانی است. همه تيمها از پرواز اختصاصی برخوردار نيستند. اميدوارم اين موضوع عوض شود، زيرا اين نکته فشار بزرگی روی ماست.
بياييد از حضور شما در جام جهانی ۲۰۱۰ آفريقایجنوبی صحبت کنيم. حذف در دور يک هشتم نهايی را چگونه توضيح میدهيد؟
پيش از حذف از اين رقابتها بازیهای زيادی را انجام داده بوديم. رویهمرفته ۲۱ بازی در فاصله سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ و تنها بازی آخر را برابر اسپانيا، قهرمان آتی جهان واگذار کرديم. دوست دارم يادآوری کنم که در بهترين شرايط نبوديم. به دنبال فصلی طولانی به سختی آماده شديم. به اين ترتيب بازيکنان را به دليل آسيبديدگیها از دست داديم؛ درست همانند آنچه برای نانی يک روز پيش از شروع جامجهانی اتفاق افتاد. برخی ديگر از بازيکنان در ماه پايانی به ما اضافه شدند و باقی اعضای تيم از نظر فنی و بدنی در آمادگی آرمانی به سر نمیبردند. تنها بايد عملکرد کريستيانو رونالدو را مثال زد که در بازیهای بزرگ هميشه میدرخشد. با اين همه از عملکردمان رضايت دارم.
پرتغال در رقابتهای بزرگ همواره از جمله مدعيان است. ولی هيچگاه در رقابتهای قارهای يا جهانی عنوانی را به دست نياورده است. اين موضوع را چطور میبينيد؟
فوتبال همين است. فکر میکنم که دليل اصلیاش را بايد در رکود و بیتحرکی جستوجو کرد. کشور ما کوچک است و انتخابهای ما محدود هستند. بايد کادرمان را گسترش دهيم تا در ميدان راهحلهای بيشتری را بيابيم. از دست دادن فينال يورو ۲۰۰۴ که آن را هيچگاه فراموش نخواهيم کرد، بدون ترديد نقطه اوج يک نسل بود. گاهی فوتبال با تيمهای بزرگ ناعادلانه رفتار میکند. هلندیها هم میتوانند ترانهای دراينباره بخوانند. آنها هم هيچگاه قهرمان يک جام جهانی نشدهاند.
از تجربههايتان در رئال مادريد چه میتوانيد بگوييد؟
با سياست رييس باشگاه به طور کامل موافق نبوديم. سياستهای او تمرکز بر روی خريد ستارگان بود. با اين حال اين سياست تيم را متزلزل کرده و برای باشگاه هزينههای ميليونی داشت. در نهايت هم به اخراج چندين مربی انجاميد. امروزه از سياست جديد رييس باشگاه خوشحال هستم. او به حرف مربی گوش داده و توصيههايش را مدنظر قرار میدهد. باشگاه با اين شيوه در دو سال گذشته به دو عنوان بااهميت دست يافته است.
درباره دشمنی ميان رئال مادريد و بارسلونا و برتری آنها در فوتبال اسپانيا در سالهای اخير چه فکر میکنيد؟
آنها دو فلسفه کاملا متفاوت از يکديگر هستند. بارسلونا از بازيکنان برجستهای همانند مسی، ژاوی و اينيستا برخوردار است که اين امکان را برای باشگاه فراهم کردهاند تا در سالهای اخير عنوانهای بسياری را به دست بياورد. اما زمانی که رئال مادريد شخصيت خود را دوباره يافت، توانست بر بارسلونا غلبه کند. اين کار هم به کمک بازيکنانی ممتاز صورت گرفت. فکر میکنم بارسلونا و رئال مادريد در حال حاضر بهترين تيمها هستند. مسی و رونالدو پادشاهان فوتبالاند. آنها درست مخالف يکديگر هستند. با اين حال ورزش ما به هر دوی آنها نياز دارد. به عنوان مربی فرد آرزو میکند، هيچگاه با آنها روبهرو نشود، اما با هر بار تماشای آنها از فوتبال لذت میبرد.
شما دستيار سرآلکس فرگوسن بودهايد. او در بيش از ۲۵ سال حضورش در منچستر يونايتد هزارمين بازی خود را با اين تيم تجربه کرده است. آيا به اين مناسبت پيامی برای او داريد؟
حرف زدن درباره او دشوار است. میتوانم از سوی خودمان اين طور عنوان کنم که همگی بخش کوچکی از فوتبال هستيم. او اما، با شخصيت فوقالعادهاش نمادی از فوتبال است. او همچون پله، مارادونا، دی استفانو و پوشکاش است. در فوتبال مردانی هستند که احترام همگان را برمیانگيزند. زمانی که چنين افرادی وارد ورزشگاه میشوند، نمیتوان جزو تشويق آنها، کار ديگری کرد. فرگوسن هم يکی از آنهاست.
شما هم در تيمهای ملی و هم در تيمهای باشگاهی مربيگری کردهايد. کداميک را به ديگری ترجيح میدهيد؟
اين دو مقولههای بسيار متفاوتی با يکديگر هستند. زمانی که بحث آمادهسازی و يا مسابقهای در حال برگزاری باشد، عاشق کار به عنوان سرمربی تيم ملی هستم. اما در دوره طولانی بدون مسابقه، دلم برای مربيگری تنگ میشود. عاشق کار روزانه هستم تا به ورزشگاه بروم و تمرينها را مديريت کنم. زيباترين لحظاتم را در ميدان با بازيکنان تجربه میکنم. اوضاع در تيم ملی فرق میکند و عملکرد ديگری را میطلبد. تو برای هواداران همه باشگاهها کار میکنی و اين بسيار دشوار است. در طول يک مسابقه میتوانی از عرش به فرش برسی. وقتی میبازی، در قعر هستی؛ چرا که تمام کشور خشمگين است. نمیدانم چرا ولی عاشق اين پست هستم.