یکشنبه 23 شهریور 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا


پرخواننده ترین ها

بيانيه تند مايلی‌کهن درباره اتفاقات اخیر پرسپولیس

خبرگزاری تسنيم: محمد مايلی‌کهن در تازه‌ترين بيانيه خود بدون اينکه نامی از علی دايی ببرد، مواردی را در خصوص وی و برادرش مطرح کرد.

به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنيم، محمد مايلی‌کهن با انتشار بيانيه‌ای نسبت به اتفاقات اخير باشگاه پرسپوليس به ويژه تغيير و تحول در کادر مديريتی و فنی اين باشگاه واکنش نشان داد.

نسخه‌ای از اين بيانيه در اختيار خبرگزاری تسنيم قرار گرفته و عيناً در زير می‌آيد:



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


بسمه‌تعالی
با سلام

بدون مقدمه عرض می‌کنم تقريبا در بيشتر دفعات سعی کردم شروع‌کننده نباشم و حتی نمی‌خواستم که جواب بعضی‌ها را بدهم چرا که در مقام و جايگاهی نبوده و نيستند که پاسخی به آنها داده شود اما با توجه به اينکه برای چندمين بار است که پا را از گليم خود فراتر نهاده و بدون اينکه دارای رزومه‌ای نه تنها در فوتبال بلکه در هيچ رشته‌ای باشد و صرفا به دليل رانت اَخوی، به کسانی که بيش از يک دهه در تيم پرسپوليس توپ زده‌اند، (البته مثل همه ما دارای اشکالاتی هم هست) با الفاظی همچون کفترباز توهين نموده است، برهمين اساس سکوت را جايز ندانسته و ضمن عذرخواهی از همه عزيزان تدارکاتچی که بيشترين خدمات را به تيم‌ها می‌دهند بايد عرض کنم اگر شما از رانت خانوادگی استفاده نمی‌کردی، می‌توانستی حتی تدارکاتچی پرسپوليس هم باشی؟!

مگر با استفاده از رانت‌های مختلف، سوار ماشين شاسی بلند شدن، عينک دودی هنگام شب بر چشم زدن (به قولی نمی‌داند براد پيت هم عينک دودی را هم شب نمی‌زند. هرچند خود را خوش‌تيپ‌تر و مشهورتر از براد پيت می‌داند!!!) واقعا می‌خواهی بگويی کسی هستی؟ مدام عنوان می‌کنی من مدرک مربيگری گرفته‌ام و چه و چه. مگر کم هستند قهرمانان نامی و بزرگی که مدرک مربيگری دارند. تو که حداقل بازيکن هم نبوده‌ای که به يکباره به عنوان مربی از باشگاه محبوب و مردمی پرسپوليس سردرآوردی.

من نمی‌دانم اين همه مربی آمدند پرسپوليس و رفتند اما چرا هيچ کس صدايش در نيامد اما اين آقايان هم آمدن‌شان فاجعه بود (به دليل مشکلات عديده مالی که بر دوش تيم می‌گذارند) و هم رفتن‌شان (با تنشی که با تيم رسانه‌ای قوی که دارند به وجود می‌آورند). چرا اين آقايان معتقدند ديگی که برای ما نمی‌جوشد برای سگ بايد بجوشد؟

اَخوانی که فکر می‌کنم معادل تمامی تاريخ تيم و باشگاه پرسپوليس و بيشتر از همه پيشکسوتان اين باشگاه عزيز و مردمی صاحب پول، امکانات و ... شده‌اند اما باز هم به هنگام رفتن چنان فضا را آلوده و مسموم می‌کنند که گويی همه رقمه به آنها اجحاف و ظلم شده است و آنها از مظلومان تاريخ فوتبال و ورزش هستند. متاسفانه برخی از کارشناسان در اين باره مديحه سرايی کرده و عرصه را بر گروه جديد سخت و حتی غيرممکن می‌کنند، (مانند استيلی، گل‌محمدی و حالا درخشان). اَخوانی که بيشترين بهره را از پرسپوليس بردند، هميشه بيشترين ضربه را چه در زمان حضور و چه در زمان رفتن‌شان به اين تيم مردمی و ريشه‌دار زده‌اند.

واقعا بايد از محمد پنجعلی کاپيتان تيم منتخب آسيا و پرسپوليس تشکر کرد که وقتی او را برداشتند و محمودخان خوردبين را به خانه خود برگرداندند چقدر با بزرگی صحبت کرد. واقعا درود بر پيشکسوتانی همچون طاووسی، جاسميان، برادران وطنخواه، آشتيانی، کلانی، قره‌خانلو، الله‌وردی، دادکان، فاطمی‌مقدم، زادمهر، رزمجو، عاشوری، محرمی، پيوس، محمدخانی، سلطانی، سيدعليخانی، کاشی‌نژاد، کارگر، قليچ، عربشاهی، يوسفی، فنونی‌زاده، حسن‌زاده، کرمانی‌مقام، عزيزی (با پوزش اگر نام برخی از پيشکسوتان جا افتاده است) و ... که بعضا به اندازه يک ماه شما اَخوان از پرسپوليس درآمد نداشته‌اند اما معرفت و مرام داشته‌اند و وقتی در مواقعی خيلی مظلومانه از تيم جدا شده‌اند بدون سروصدا اين کار انجام داده‌اند. خيلی از آنها ممکن است در شرايط فعلی حتی مشکلات عديده‌ای از نظر اقتصادی و زندگی داشته باشند اما هيچگاه خم به ابرو نياورده و مردانه با زندگی و مشکلات آن مبارزه می‌کنند اما در مقابل، اين اَخوان چطور؟!

شما نه تنها پول‌های ميلياردی به ناحق دريافت کرده و بعدا هم می‌کنيد و آن هم به واسطه بی‌لياقتی برخی مديران غيرمتخصص و بی‌درايت است (وای به حال جاهای ديگر که اين آقايان قبل از پرسپوليس به عنوان مدير در آنجا مشغول به کار بوده‌اند) تازه اين رقم‌های ميلياردی روآبی‌هاست که نمايان است و مشخص و آن هم جدای از رانت‌های مختلفی است که شما از طريق دفتر بيمه، تغيير کاربری برخی زمين‌ها (ولنجک)، تجارت برنج، تغيير کاربری زمين‌های چيلک نوشهر، شرط‌بندی‌ها، کارت به کارت کردن‌ها و ... به دست آورده و می‌آوريد. وقتی هم که اخراج می‌شويد با تيم رسانه‌ای قوی که داريد عرصه را بر ديگران تنگ می‌کنيد و خيلی راحت هم اين کار را انجام می‌دهيد. تيم رسانه‌ای شما بلافاصله خبری را منتشر می‌کند که مثلا نام شما در کتاب گينس ثبت شده است، آن هم در گينس ۲۰۱۵! واقعا چه فکر کرده‌ايد يعنی شما تصور می‌کنيد که فقط شما هستيد که از آسمان اين مملکت به زمين افتاده‌ايد. واقعا شما قهرمان ملی هستيد يا قهرمان مالی؟!

به خداوندی خدا من مانده‌ام که چرا برخی‌ها می‌توانند در اين کشور سياه‌نمايی کنند در صورتی که هميشه و همه وقت از همه چيز و همه کس طلبکار هستند!

ديشب وقتی ورود غريبانه تيم ملی کشتی آزاد کشورمان که نايب‌قهرمان کشتی جهان شده بودند را از طريق تلويزيون ديدم واقعا شوکه شدم و دلم برای اين قهرمانان نام‌آور شکست و به گريه افتادم. چقدر مظلومانه حتی يک نفر از مسئولان درجه ۳ نيز به صورت نمادين به استقبال آنها نيامده بود. مگر نه اينکه اينها بايد چند روز ديگر در المپيک آسيايی اينچئون حضور پيدا کنند و رده‌بندی مقام کاروان ما که از اهميت بسزايی برخوردار است، می‌بايست بر کاکل اين عزيزان بچرخد؟ واقعا نايب‌قهرمانی جهان آن هم در کشتی که به اصطلاح می‌گوييم ورزش اول کشور است مقام درخور و شايسته‌ای نيست؟ چرا ما با قهرمانان خود اين‌طور برخورد می‌کنيم؟ چرا يکی دارد از سيری می‌ترکد و حالت تهوع دارد و ديگری حتی حق طبيعی‌اش را نمی‌دهند؟ همين امر باعث گرديده که فردی که همه رقمه در همه زمينه‌ها از لطف کشور و مردم بهره‌مند گرديده، اهانت کند و ايراد بگيرد.

هستند قهرمانانی که هميشه به معنای واقعی برای ملت و کشور افتخارآفرين بوده‌اند که بعضا آه نداشته‌اند که با ناله سودا کنند!

به راستی اگر بساز‌بفروشی و کارهای تجاری بد است پس چرا شما در اين زمينه دست همه را از پشت بسته‌ايد؟ مگر همين شما نبوديد که در راه‌آهن مبلغی بيش از يک ميليارد و ۴۰۰ ميليون تومان آن هم دو سال پيش دريافت کرديد؟ مگر مالک آن باشگاه آقای بابک زنجانی نبودند؟ مگر شما اعلام نکرديد که از آقای حسين هدايتی پول‌های هنگفتی دريافت کرديد؟

شک ندارم برنامه اين هفته آقای کی‌روشی‌پور (به قولی ببخشيد فردوسی‌پور) برنامه وسيعی را چون گذشته (مثل جريان اختلاف‌تان با علی پروين، اختلاف‌تان با فدراسيون فوتبال و اختلاف‌تان با حبيب کاشانی) تدارک خواهد ديد و نظرسنجی مناسبی در حمايت از شما (نظرسنجی که چه عرض کنم نمايش‌سنجی) روی آنتن خواهد برد، همانگونه که اين کار را برای کی‌روش انجام داده است. (آن هم به صورت خودجوش و نه هدايت‌شده!!!)

واقعا نمی‌دانم بايد به کجا و به چه کسی پناه برد که اينگونه ثروت مردم و کشور به يغما نرود، البته همانطور که بارها گفته‌ام اينجا که ورزش و فوتبال است و نسبت به جاهای ديگر رقمی ردوبدل و هزينه نمی‌شود. اميدوارم در ساير جاها که اين همه تبليغات و تابلو ندارد و رقم‌ها نجومی و باورنکردنی‌تر است سر مردم و کشور کلاه نرود.

کوچولوی ميهن و مردم محمد مايلی‌کهن


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016