شنبه 15 فروردین 1394   صفحه اول | درباره ما | گویا

زمان تقدیر یا تحقیر؟٬ حمید فرخنده

Hamid Farkhondeh6.gif
درکنار صحنه های شادی و استقبالی که مردم از توافق حاصل شده در خیابان های تهران، فضای مجازی و هنگام استقبال از دکتر ظریف و تیم اش به عمل آوردند، برخی از ایرانیان در جایگاه روشنفکر یا مفسر سیاسی در منطقی عجیب و تحلیلی غریب در همان ساعات اولیه پس از اعلام توافق به مذمت آن پرداختند. از سر تحقیر و تخفیف توافق هسته ای را نوشیدن جام زهر برای حکومت یا مشخصا رهبر جمهوری اسلامی ایران نامیدند.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


پس از سال ها انتظار و روزهایی سرشار از بیم و امید، تفاهم سیاسی لوزان درمورد پرونده هسته ای ایران که چهارچوب توافق جامع اقدام مشترک بین ایران و کشورهای 5+1 را مشخص می کند، موجی از شادی در میان ایرانیان داخل و خارج کشور ایجاد کرد. البته پیروزی برای عده ای بود و شکست برای برخی دیگر. پیروزی برای مردم ایران و تمامی صلح طلبان ایران و جهان، پیروزی برای دولت روحانی و حتی برای آیت الله خامنه ای. پیروزی برای باراک اوباما و طرفداران مذاکره با ایران در امریکا. شکست برای تندروها و دلواپسان هر دو طرف و برای ناتانیاهو. پیروزی برای طرفداران عادی شدن روابط ایران و امریکا و چشم اندازی برای تغییرات استراتژیک در روابط امریکا با کشورهای منطقه.

درکنار صحنه های شادی و استقبالی که مردم از توافق حاصل شده در خیابان های تهران، فضای مجازی و هنگام استقبال از دکتر ظریف و تیم اش به عمل آوردند، برخی از ایرانیان در جایگاه روشنفکر یا مفسر سیاسی در منطقی عجیب و تحلیلی غریب در همان ساعات اولیه پس از اعلام توافق به مذمت آن پرداختند. از سر تحقیر و تخفیف توافق هسته ای را نوشیدن جام زهر برای حکومت یا مشخصا رهبر جمهوری اسلامی ایران نامیدند. روشنفکران یا مفسرانی که سال ها حکومت ایران و مشخصا آیت الله خامنه ای را برای سرسختی در حل توافق با جامعه جهانی برای حل پرونده هسته ای ایران نکوهش می کردند و دشمن تراشی و خصومت او با امریکا و غرب را خلاف منافع ملی ایران ارزیابی می کردند، حال که دولت ایران با حمایت آقای خامنه ای به تفاهم یا توافق اولیه ای در این پرونده دست یافته است، نوشیدن چنین جام زهری را به مثابه شجاعت سیاسی باید مورد تقدیر قرار دهند نه نکوهش.

این گروه از یکسو می گویند مخالف حمله نظامی امریکا به ایران برای تغییر رژیم هستند و از سوی دیگر می گویند حاکمان جمهوری اسلامی ایران برنامه انرژی هسته ای را برای حفظ قدرت خود طراحی کرده اند. تناقض در استدلال را می بینید؟ اگر حکومت بخاطر جلوگیری از حمله نظامی خارجی به توسعه برنامه هسته ای پرداخته که دمکراسی خواهان و صلح طلبانی که مخالف حمله نظامی هستند که باید به هرحال خوشحال و موافق باشند. این فرهنگ مخالفت با همه چیز و در همه حال که در فرهنگ برخی از روشنفکران ایرانی دیده می شود از کجا ریشه گرفته است؟ چگونه انتظار داریم این نوع "مخالفت همیشه در صحنه" راه به دیالوگ و تفاهم میان اپوزیسیون و حکومت بگشاید؟ آیا این نقض غرض نیست؟ یا اصولا این ادبیات و چنین سیاه و سفید دیدن هایی در مخاطبان موثر واقع خواهد افتاد یا برعکس بر فاصله ها و خصومت ها می افزاید؟

در عرصه سیاست نوشیدن جام زهر بهتر از ننوشیدن آن است. چگونه است که ما رهبران کشور و مسئولان و سیاستمداران مان را همواره به خاطر سرسختی شان در برابر غرب و ضدیت با امریکا مورد انتقاد قرار می دهیم حال که بعد از سال ها بیم و امید در ماجرای هسته ای نرمش نشان می دهند و با کوتاه آمدن از بخشی از بلندپروازی های اتمی خود با امریکا و دیگر کشورهای 5+1 و بنوعی با جامعه جهانی به توافق می رسند، بجای استقبال از این اقدام، باز مورد تحقیر و تمسخر قرار می گیرند؟ چنین جام زهری جام شهد است، عقب نشینی واقع گرایانه ایران و رهبر کشور که کام ملت را شیرین کرد. توافقی که منطقا می بایست کام همه روشنفکران و دلسوزان مخالف جنگ و خصومت بین ایران و غرب را نیز شیرین کند.

اصولا نوشیدن جام زهر در عرصه سیاست نشانه شجاعت و واقع گرایی و تصحیح سرسختی های پیشین است. آیا خوب بود آیت الله خمینی قرارداد 598 را نمی پذیرفت و جنگ و ویرانی، کشتار بیشتر فرزندان این مملکت و اشغال احتمالی بخشی از خاک ایران توسط عراق ادامه می یافت؟ خوب بود آیت الله خامنه ای بر سرسختی دیرینه خود پای می فشرد و مانع توافق هسته ای می شد؟ اگر آیت الله خمینی و آقای خامنه ای کاری درست در حق ملت ایران انجام داده اند، همین جام زهر نوشیدن هاست. می بایست آنان رای بخاطر تصمیم هایی که جلوی جنگ و کشتار و فشار اقتصادی بیشتر به مردم را گرفت و می گیرد تشویق کرد نه تحقیر.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016