ف. م. سخن - خبرنامه گویا
ما نهايت تلاش مان را خواهيم كرد، تا هيولايى به نام سيد ابراهيم رييسى، رييس جمهور ايران نشود.
ولى اگر شد، چه خواهد شد؟!
چه او بر سر كار بيايد چه نيايد، هر دو به نفع كشورِ ماست!
چرا؟!
رييس جمهور شدن «آيت الله قتل عام» اين موقعيت عالى را براى نشان دادن جنايت هاى دهشتناك دهه ى شصت فراهم خواهد كرد. سيد ابراهيم رييسى، به هنگام سفر به خارج از ايران، و حضور در مجامع بين المللى، بايد دستكم به دو سوال خبرنگاران خارجى پاسخ دهد، كه:
«در سوابق جناب عالى، كشتارهاى دهه ى شصت ايران ثبت شده است. آيا اين موضوع واقعيت دارد؟»
«جناب عالى در جايى فرموده ايد كه قطع دست دزدان مجازاتى است مطابق نص صريح اسلام. آيا به چنين كارى واقعا معتقديد؟»
البته مشاوران آيت الله قتل عام، براى اين گونه سوالات پاسخ هاى لازم را خواهند «ساخت»، ولى خبرنگاران اگر واقعا بخواهند به ته و توى ماجرا پى ببرند، خواهند توانست آيت الله را در امپاس قرار دهند.
اين يك مورد.
مورد ديگر كه مى تواند جنايات دهه ى شصت را زنده كند، شكايت زندانيان سياسى از بند رسته در محاكم بين المللى از آيت الله قتل عام است؛ كسانى كه جنايات او را ديده اند و ضرب شست او را چشيده اند. اگر بتوان موضوع را در محكمه بر اساس اسناد قديم و جديد اثبات كرد، ورود و خروج آيت الله قتل عام از كشورهاى خارجى چندان آسان نخواهد بود.
در اين جا به دو نكته ى متفرقه در باره نامزد شدن رييسى اشاره كنم:
برخى از دوستانِ سياسى نويس، مايل هستند القابى را كه خودْ انتخاب كرده اند براى توصيف رييسى به كار برند. اين كار البته خوب است و ايرادى در آن نيست، اما چه خوب بود اگر مى توانستيم، حداقل بر روى يك صفت، مثلا همين آيت الله قتل عام كه آقاى اكبر گنجى آن را پيشنهاد كرده است، تمركز كنيم و باعث پراكندگى القاب، و كاستن قدرت اشاعه آن ها در جامعه نشويم. اين كه اسم او را حجت مرگ بگذاريم يا هر چيز ديگر، عالى ست ولى باعث كاهش قدرت هر دو لقب خواهد شد.
آقاى گنجى پيشنهاد ديگرى داده اند براى رنگ انتخاباتى سيد ابراهيم رييسى. اگر سمبل رنگى موسوى سبز بود و سمبل رنگى روحانى بنفش، مى توان سمبل رنگى رييسى را قرمز -يعنى رنگ خون- انتخاب كرد.
تا زمان انتخابات، پى در پى در باره ى آيت الله قتل عام خواهيم نوشت.