Monday, Mar 19, 2018

صفحه نخست » سایه سنگین محمد مصدق و کودتا با تاریخ ایران، بهروز خسروزاده

Behrouz_Khosrozadeh.jpgجنگ ویتنام ۴۳ سال پیش در سال ۱۹۷۵ پایان یافت. آمریکا این کشور را شخم زد و بسیار جنایات مرتکب شد.

همین چند روز پیش در ۱۶ مارس ۲۰۱۸ سالگرد جنایت آمریکا در دهکده کوچک "می لای" (۱۹۶۸) بود که ۵۰۰ غیر نظامی به وحشیانه ترین وجه قتل عام شدند. در در پنجاهمین سالگرد آن در ۱۶ مارس ۲۰۱۸ آمریکایی‌ها و ویت نامیهای درگیر آن روز تلخ بعضا عصا به دست در پای بنای یادبود گرد آمدند و یکدیگر را در آغوش گرفتند و گریستند. یکی از بازماندگان که در کنار اجساد تکه تکه شده مادر، برادران و خواهران - بر اثر پرتاب نارنجک در گودالی که در آن پناه گرفته بودند - زنده مانده بود گفت که فراموش نمیکند اما آمریکایی‌ها را بخشیده چرا که این چرخه نفرات و کینه میبایست پایانی داشته باشد.



از سال ۱۹۹۵ روابط بین دو کشور نرمال شد، یعنی بیست سال پس از جنگ! بیل کلینتون، جرج بوش و بارک اوباما و دونالد ترامپ از ویتنام دیدار کردند. سال ۲۰۱۵ آمریکا بزرگترین پارتنر اقتصادی هانوی بود، بزرگترین خریدار کالا‌های ویتنام پیش از چین و ژاپن. ویتنام بیست و چهارمین کشور صادر کنند جهان است (بدون نفت و گاز).

https://fas.org/sgp/crs/row/R41550.pdf

از رابطه حسنه سیاسی هم ویتنام و هم ایالت متحده آمریکا - به ضرر چین - سود میبرند. ویتنام از رابطه نزدیک سیاسی و اقتصادی با آمریکا نه تنها هراسی ندارد که به شدت بهره میبرد. این کشور نه توسط امپریالیسم غارت میشود نه به دلیل نزدیکی نوکر و وابسته هست.

قریب ۶۵ سال از آوگوست ۱۹۵۳ میگذرد!


سایه سنگین محمد مصدق و کودتای سی آی‌ای بر تار و پود کشور ما سنگینی میکند. در خارج از کشور کامپایین‌های بزرگ غیر رسمی توسط به نخبه‌ها و اپوزیسیون بر مبنای همین کودتا، شاه و مصدق و سی آی‌ای جریان دارد و جناح‌های مختلف شمشیر را با هم از روی بسته‌اند. تو گویی کار جمهوری اسلامی پایان یافته و اینها
هراسان و دستپاچه درگیر کارزار کامپایین انتخاباتی هستند

چه در داخل و چه خارج کشور موج احساسات ضد آمریکایی و تنفر دست کم میان بخش قابل توجهی از میانسال به بالا موج میزند - در ضمیر ناخود آگاه صد البته. در حالیکه همه چیز نسبی هست. زنده یاد مصدق مظهر وطن پرستی و دموکراسی و شاه نماد وابستگی! در حالیکه محمد رضا شاه پهلوی مستخدمین دولت را به دلیل تابعیت کشور دیگر بلافاصله اخراج مینمود، اگر کشور سویس تقاضای تابعیت مرحوم مصدق را می‌پذیرفت مسیر تارخ کشور تغییر مینمود، به همین سادگی. اما کی گوشش به این حرفها بدهکار است.

اتکای شاه به دو قدرت آمریکا و انگلیس (سی‌ آی‌ آی‌ و اام آی‌ سیکس) پررنگ شده و اشتباهات استراتژیک زنده‌یاد مصدق پوشیده. احمد زیاد ابدی همین چند روز پیش در مصاحبه یی گفت:

"منظورم تجربه حکومت دکتر مصدق است. مصدق هم به قصد اصلاح نخست وزیری را پذیرفت آن هم تازه زمانی که نخست وزیر قدرت بالایی داشت و بسیاری امور در ید قدرت او بود. به نظرم وقتی که دکتر مصدق در عملی کردن برنامه ملی کردن صنعت نفت به معنای دلخواه خود به بن بست رسید؛ می‌توانست از قدرت کنار برود و مانع از کودتا شود. اما او ظاهرا به پیروزی اخلاقی در مقابل خصم خود چشم داشت و حلقه یاران نزدیک او تا هنگام کودتا کار را ادامه دادند تا طرف پیروز اخلاقی مناقشه شوند.


اما این پیروزی اخلاقی موجب شد، تا یکی از تلخ ترین دوران معاصر ایران رقم بخورد و احساس سرخوردگی عمیقی در نیروهای اجتماعی خواهان اصلاح ایجاد شود. به نظرم برای اجتناب از این وضع، دکتر مصدق بعد از ۳۱ تیر می‌توانست به نحوی زمینه را برای جایگزینی الهیار صالح- یا گزینه مشابه او- فراهم کند، چرا که این روشن بود خودش نمی‌تواند با خارجی‌ها بر سر نفت به توافق دست یابد و مانع از کودتا شود.

http://news.gooya.com/2018/03/post-12856.php

http://www.bbc.com/persian/iran/2013/08/130817_l44_coup_oil_economy

هم زیاد ابدی و هم کامران دادخواه، تلویحا به تحریک قدرت خارجی‌ از جانب محمد مصدق - نه‌ تعمداً که از ورطه عدم شناخت معادلات سیاسی و دیپلماسی بین الملی آنزمان و وابستگی بریتانیا به نفت ایران - به کودتا اشاره میکنند.

به بال آخره پروفسور مارک گازیوروسکی متخصص شناخته شده کودتای ۲۸ مرداد به ایرانیان پند می‌دهد که از افسانه سازی دست بردارید و از کسی‌ ٔبت نسازید

به نظرم ایرانی‌ها زیادی از مصدق بت‌سازی کرده‌اند. او نخست‌وزیر خیلی موثری نبود. وضعیتی درست کرده بود که در آن اقتصاد رو به زوال بود. از نظر سیاسی هم خیلی موثر نبود و حزب سیاسی نداشت. او قادر به حفظ وحدت «جبهه ملی» نیز نبود چون افرادی کلیدی مثل «کاشانی» از او جدا شدند و دیگر حامی وی نبودند. او حتی در تقلب در انتخابات ۱۹۵۲ نقش داشت. با این حال، تقصیر اصلی هم‏چنان بر گردن امریکا است. کمی هم بر گردن مصدق. حزب «توده» هم عروسکِ خیمه‌شب‌بازی شوروی بود و بسیار غیرمنطقی عمل می‌کرد. آیت‌الله کاشانی و سایر عوامل غیرمسوول نیز تا حدودی مقصر هستند.

آقای به ایرانیان پند می‌دهد که بیش از این خود و جامعه و کشور خود را معطل گذشته دور ننمائید:

اما با این‌که امریکا بیش از هر کسی مسوول است و ایرانیان حق دارند از این کشور خشمگین باشند، باید به یاد داشت که موضوع مربوط به سال‌ها پیش می‌شود؛ حتی به پیش از زمان تولد من برمی‌گردد. یعنی بیش از ۹۰ درصد جمعیت ایران در آن زمان اصلا به دنیا نیامده بودند. این تاریخ باستان است و ایرانیان باید از آن عبور کنند.

http://pezhvakeiran.com/maghaleh-88048.html

"غرب زدگی" جلال احمد و تشاشوات حزب توده‌ چندین دهه پس از قلعه و قمع در ضمیر ناخود آگاه جامعه روشنفری ما وجود دارد. مرحوم داریوش همایون به نقش بسیار اساسی‌ و کاری آن در آخرین مصاحبه خود تاکید نموده بود.

https://www.youtube.com/watch?v=Hds4y4trjYM Homayun Minutes: 11:33 - 18:00

چرا ویتنام هنوز کمونیست میتواند و ما نمیتوانیم

چرا دعوای شاه و مصدق هنوز گریبان ما و روشنفکران ما را گرفته؟

آیا نسل جوان ایران میتواند کار به انجام نرسانده آبا و اجداد خود را به اتمام برساند، از این به قول مارک گازیوروسکی "تاریخ باستان" عبور کند و پرونده را ببندد؟ از این تاریخ" باستان" عبور کند و پرونده آن را ببندد؟

P.S.: لینک مربوط بهب پیوست: http://english.vov.vn/diplomacy/bill-clintons-historic-visits-to-vietnam-295841.vov

مطلب قبلی...
مطلب بعدی...


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy