مرگ تکان دهندهی جمال قاشجی، ژورنالیست آزادی خواه عربستان، چون یک غافلگیری بزرگ، سران کشورهای غربی را به واکنشی ناگزیر وادار کرده است. او با مرگ خویش نه تنها واقعیت رنج و بدبختی روزنامه نگاران عرب که رنج همهی روزنامه نگاران کشورهای دیکتاتوری زده را به چهرهی کشورهای آزاد و مقتدر غربی کوبید.
او با مرگ خود پاسخ این اعتراض خود به غرب را گرفت که: «سکوت در برابر سرکوب حاکمین کشورهایی چون عربستان یک نوع اختیار تام دادن به آنها بوده است». *
اگر او کشته نمیشد اکنون همهی روسای کشورهای غربی، همراه با سرمایه داران برجستهشان در «کنفرانس بین المللی اقتصادی» در عربستان نشسته بودند؛ جایی که در چند مایلیشان زندانیانی در حال «پژمرد شدن» بودند؛ زندانیانی که جمال قاشجی خانه و خانواده و وطناش را ترک کرده بود تا در سرزمینهای آزاد بازتاب صدای در سینه خفه شدهی آنها باشد.
و اکنون، با مرگ جانگدازش، اگرچه دیگر نیست تا چنین واکنش انسانی گستردهای را ببیند اما همین واکنش میتواند به هزاران روزنامه نویس عرب، آفریقایی، افغانی، عراقی و ایرانی که نظامهای دیکتاتوری صدایشان را خفه کردهاند امید تازهای ببخشد.
برای ما ژورنالیستهای گریخته از ایران نیز امید تازهای بوجود آمده است. اکنون ما نیز، که از خانه و فامیل و وطن گذشتهایم تا هم بتوانیم در آزادی بنویسیم و هم صدای مردمان در بند سرزمین مان باشیم، وقتی میشنویم که روزنامه نگاران دوست و آشنایمان یکی پس از دیگری به جرم یک مقاله، یک گزارش ساده، و یا یک سخن برحق در زندانهای جمهوری اسلامی پژمرده میشوند و یا همان بلایی سرشان میآید که بر سر جمال آمده، جهان مان به هم میریزد.
برای ما این رنجها تمامی ندارد؛ به ویژه وقتی که جز کوشندگان حقوق بشر صدا از هیچ دولتی در نمیآید، وقتی رفت و آمدها و معاملهها ادامه دارد، وقتی قراردادها همچنان بدون توجه به حقوق بشر بسته میشود، و وقتی که ما همچنان برای آزادی و آزادی بیان آه میکشیم.
هیچ آزادی خواهی بیش از ژورنالیستها نمیتواند این رنجها را درک کند، زیرا ما بیش از هر کسی خبر میگیریم، خبرهایی که وقتی اجازهی انتشارش را نداریم مثل موریانهای اعصاب و آرامش ما را میخورند و ما را به اضطرابی دایمی مبتلا میکنند.
نمیدانم این پشتیبانی تازهی جهان غرب از «آزادی بیان در کشورهای دیکتاتوری» ادامه خواهد داشت یا وقتی که زمان گذشت و خبرهای مربوط به مرگ جمال کهنه شد، آنها نیز دوباره «سکوت» خواهند کرد؟
نمیدانم! اما مطمئن هستم که حتی اگر تمامی دولتمردان و صاحبان قدرت و سرمایه دوباره در مقابل این فجایع سکوت کنند باز ما ژورنالیستها، که تنها سلاح مان قلم است، برای رسیدن به آن چه که جمال و جمالها آرزویش را داشتند و دارند تلاش خواهیم کرد، چرا که نه تنها جهان عرب، که کل جهان ما بیش از هر چیز به آزادی بیان نیاز دارد.
خوشبختانه اکنون جهان به سویی میرود که در آن کشورهای آزاد و قدرتمند ناچارند شریک رنجها و دردهای همهی ملتهای جهان باشند و در غیر این صورت آن چه به دست خواهند آورد، پناهندهی بیشتر، جنگهای بیشتر، جنایتهای بیشتر و دنیایی زشت و غیرقابل سکونت و هراس انگیز خواهد بود.
-------------------------------------------------------
* از آخرین یادداشت جمال قاشجی در نشریه «واشنگتن پست» زیر نام «جهان عرب بیش از هر چیز به آزادی بیان نیاز دارد».