فاصله از این مظلومیت تا یک گرگ افسارگسیخته زیاد نیست و اگر بر همین منوال پیش برویم، به طور قطع شورش گرسنگان یا بهتر، حمله به قصد دریدن، انکار ناپذیر است.
شبکه بیان - در مطالب مختلف در کنار هشدارهایی که به حکومت دادیم، به قشر سرمایه دار نیز همین هشدارها را داده ایم. خطری که در وهله اول با موج گرانی ها و تحریم هایی که در پیش هستند وجود دارد برای سرمایه داران و مرفهین کلانشهر نشین بیشتر از حکومت است. وقتی امنیت نباشد اولین افرادی که آن را احساس خواهند کرد، سرمایه داران هستند. آنهایی که یک خط قرمز بین چند خیابان کشیده اند که تنها با بیست تا سی دقیقه رانندگی در شهری مثل تهران می تواند از بین برود.
چه تضمینی وجود دارد که فردی از محروم ترین و حاشیه ای ترین مناطق تهران به سمت خیابان های ظفر، قیطریه، کامرانیه، آجودانیه، پارک وی و محله های اطراف پل صدر نتواند خود را برساند؟
وقتی امنیتی وجود نداشته باشد ابتدای امر برای سرمایه داران نیست و این در حالیست که هیچ گوشی بدهکار نیست. شورشی در پیش است و این شورش استثنا ندارد. اگر امروز در نزدیکی پاسگاه پلیس و وزارت کشور در خیابان فاطمی در تهران، موتور سواران می توانند برای تلفن های سامسونگ و آیفون مردم نقشه بکشند، اگر گرسنگان دیگر چیزی نداشته باشند، چه خواهد شد؟ تصور کنید پس از حملات برق آسای این گرسنگان، حتی به محض سیر شدن و آرام شدن وضعیت کشور و رشد اقتصادی، آیا کسانی که به این سیستم عادت کرده اند کنار می نشینند؟ اگر تصور کنیم که پلیس نیز به صورت شبانه روزی در این محله ها دفاع کند، آیا ساکنین همیشه احساس امنیت خواهند کرد؟ به فرض که پلیس قاطعانه برخورد کرد و هر روز شاهد اعدام های فله ای غارتگران بودیم، آیا غائله آرام خواهد گرفت؟
در ویدیوهایی که اخیرا از کارگرانِ حقوق نگرفته یک شرکت منتشر شد، فردی که حقیقتا مظلوم بود اما جثه خوبی نیز داشت، با ناله التماس می کرد که پولی ندارد و حقوقش را نمی دهند.
اعلام ورشکستگی دائم شرکت ها در حالی صورت می گیرد که هر از گاهی باقر نوبخت پشت تریبون حاضر می شود و از تخصیص پول و ارز به شرکت ها می گوید اما گویا این قطره چکانی ها، لب کارگران و مستضعفین را تر هم نمی کند.
اگر لحظه ای تصور شود که دختر دانشجوی خانواده دیگر توان پرداخت هزینه جزوه های دانشگاه را ندارد، یا پسر خانواده در حسرت یک مدل اسباب بازی بماند، اینجاست که "رییس قبیله" به طور خودکار "آتش به اختیار" خواهد شد.
در لحظه ای که مرد خانواده بخواهد پول را به زور در بیاورد، حتما از جانش گذشته است. کما اینکه بارها دیده ایم که مردان می گویند "من مهم نیستم، زن و بچه م گرسنه نمونن" و اینجا کسی به اعدام و شلاق و قطع ید فکر نمی کند و این همان ناامنی برای همگان است چراکه اگر چند بار عمل زورگیری تکرار شود، دفعات بعد استرس کمتر شده و جسارت افراد بیشتر می شود.
در همین ویدیوهای منتشر شده، همین کارگر می پرسد چه کند؟ آیا باید دزدی کند؟
فاصله از این مظلومیت تا یک گرگ افسارگسیخته زیاد نیست و اگر بر همین منوال پیش برویم، به طور قطع شورش گرسنگان یا بهتر، حمله به قصد دریدن، انکار ناپذیر است.