امیر فرشاد ابراهیمی / ایران بریفینگ
گلبدین حکمتیار نخستوزیر سابق افغانستان و رئیس «حزب اسلامی»، آمریکا را متهم به تقدیم افغانستان به ایران کرد.
وی ایران را کشوری دانست که بیشترین آسیب را به افغانستان زده و معتقد است اگر کشورهای عربی همانند سابق به افغانستان اهمیت میدادند ایران نمیتوانست در عراق، سوریه و یمن نفوذ کند؛ بنابراین خواستار متوقف کردن نفوذ آن شد.
الشرق الاوسط روز گذشته گفتگوی مفصلی داشته است با حکمتیار، وی در این مصاحبه در خصوص بازگشت «حزب اسلامی» به کابل و از سرگیری فعالیت سیاسی نیز خبر داده است.
حزب اسلامی افغانستان اگر چه در سال ۱۳۵۶ تأسیس شده است اما با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ اصلیترین حامیانش جمهوری اسلامی ایران بود.
این حزب از زمان تأسیس خود با تمام حکومتهایی که در افغانستان به قدرت رسیدهاند؛ یعنی حکومت محمد داوودخان نخستین رئیسجمهور افغانستان، حکومت سوسیالیستی حزب دموکراتیک خلق، دولت مجاهدین به رهبری برهانالدین ربانی، حکومت طالبان و دولت حامد کرزی، جنگیده است.
حزب اسلامی و همچنین گلبدین حکمتیار از قدرتمندترین سازمانهای مجاهدین افغان در طول جنگ شوروی در افغانستان بود و کمکهای زیادی را هم از طریق پاکستان از آمریکا و عربستان و دیگر کشورهای مخالف شوروی دریافت میکرد.
ایران تنها کشوری بود که صراحتاً از این حزب پشتیبانی مالی و نظامی میکرد و حتی چند پایگاه نظامی در مشهد، قم و تهران در اختیارش گذاشته بود.
پایگاه اصلی نیروهای حکمتیار در ولایتهای پشتوننشین شرقی بود اما بخشهایی از شمال کشور را نیز به تصرف خود درآورده بودند.
مطالب بیشتر در سایت ایران بریفینگ
اکنون با توجه به نظرات حکمتیار در مصاحبه با شرق الاوسط باید گفت پس از مقتدا صدر در عراق اینک گلبدین حکمتیار در افغانستان نیز راه خود را از ایران جدا کرده و ایران و به روایتی نیروی قدس سپاه پاسداران حالا ۲ متحد خود را در شرق و غرب کشور از دست دادهاند.
حکمتیار نقش ایران در افغانستان را منفی عنوان کرد؛ چراکه اموال خود را صرف ادامه جنگ در افغانستان میکند.
وی در خصوص آمریکا نیز معتقد است بعد از اینکه نتوانست در افغانستان مؤثر واقع شود در را به روی روسیه و ایران باز کرد تا در حل بحران این کشور همکاری کنند، کمک به نیروهای آمریکا از طریق روسیه وارد افغانستان میشد و به ایران نیز منافع زیادی داد بطوریکه بیشتر منفعت از آن ایران بود. از سوی دیگر نقش کشورهای عربی کمرنگ شده و ایران از این فرصت استفاده کرد درنتیجه سپاه پاسداران جایگاهی در قصر حکومتی کابل پیداکرده و هماکنون در تشکیل دولت و نیروهای افغانستان نقش دارد.
بر اساس اظهارت وی، حزب اسلامی به طالبان ابلاغ کرد که با جنگ نمیتواند اهداف خود را محقق کرده و نیروهای خارجی را بیرون کند بلکه باید به فکر این باشند که چگونه جنگ داخلی متوقف شود که فرصتی برای پناه بردن به نیروهای خارجی وجود نداشته باشد.
وی پایان بحران افغانستان را برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دانست تا رأی مردم خاتمه دهنده نزاع باشد.
حکمتیار عنوان کرد موضوع انتخابات را با طالبان در میان گذاشتهاند و مسکو و آمریکا با آن موافقت کرده و از آن استقبال کردهاند.
وی در خصوص پیدایش داعش در افغانستان عنوان کرد آنها از سوریه و عراق نیامدهاند بلکه اعضای سابق طالبان بوده که بعد از پیدایش داعش در عراق پرچم خود را به پرچم داعش تغییر داده و میان آنها و طالبان جنگ شدیدی رخ داد.
گلبدین حکمتیار که سالها بهشکل مخفی در ایران زندگی میکرد و علیه آنچه که او اشغالگران و حامیان آنها میگوید، دستور جهاد صادر کرده بود. اکنون به دنبال صلح و همچنین رابطه با غرب است ، همکاری مستمر او و سپاه پاسداران اکنون به یکی از بزرگترین موانع او بدل شده است و برای همین است که حکمتیار و معاونانش بالکل بخش هایی از این ارتباط را حالا تکذیب می کنند .
محمدامین کریم، نمایندهی حزب اسلامی برای پیشبرد روند صلح با دولت است او ماه گذشته به روزنامه اطلاعات چاپ کابل گفته بود : « برادر مجاهد، حکمتیار، در دوران انقلاب چند سفر رسمی به ایران داشت ولی مقیم آنجا نبود. اما در دوران غائلهی طالبان بعد از اینکه آنها کابل را تسخیر کردند، مدتی در شمال افغانستان در ولایتهای مختلف بودند و بعد از آن از سال ۹۷ و ۹۸ تا اخیر ۲۰۰۱ در ایران زندگی میکردند. از دورانی که حکومت ایران تصمیم گرفت که برادر حکمتیار را تسلیم نیروهای امریکایی بکند، در اخیر ۲۰۰۱ از ایران خارج شد. از آن بهبعد تا امروز در داخل افغانستان حضور دارد.
البته من در این رابطه شخصاً مداخله نداشتم. حزب اسلامی روابط متعدد و متنوعی با ایران داشت. چنانچه در سالهای جهاد بنیانگذار سپاه پاسداران ایران، آقای ابوشریف ( عباس آقا زمانی، اولین فرمانده سپاه) سالها در نزد حزب اسلامی بود. تا همین اواخر همکاری نزدیکی با حزب اسلامی داشتند. ولی احتمالاً در آن زمان آقای قاسم سلیمانی و شخص آقای خامنهای نظر بسیار خاص و نیک نسبت به برادر مجاهد حکمتیار داشتند و علیالظاهر کماکان دارند. با وصف اینکه دولت ایران سیاست خیلی خشن و غیردوستانه با حزب اسلامی افغانستان در پیش گرفته و در پیمان ائتلاف جبلالسراج که نقطهی بربادی جهاد از آن شروع شد، ایران نقش تعیینکننده داشت. اما از نگاه شخصی به گمان اغلب تا جایی که من اطلاع دارم، شخص آقای خامنهای مقام خاصی به برادر مجاهد حکمتیار و احترام خاصی به ایشان دارند. یعنی حتی ممکن است که آنها مانع ترور برادر حکمتیار در ایران شده باشند.
شما گفتید حکمتیار احتمالاً معامله میشد؛ این معامله از طرف حکومت ایران صورت میگرفت، یعنی خارج از سپاه و دفتر خامنهای؟ یا احتمالاً در جریان گفتوگوهای بن، طرفهای گفتوگو به این توافق رسیده بودند که حکمتیار به امریکاییها تسلیم داده شود؟
بله! وزیر داخلهی ایران در زمان حکومت آقای خاتمی (که پیشتر به عنوان امام مسجد هامبورگ در آلمان بود، [ ومن با وی ] آشنایی شخصی داشتم در این مسأله نقش داشت قبل از آن آقای شبستری و بعد از آن آقای بهشتی که هر سه امام مسجد هامبورگ بودند را نیز میشناختم) متأسفانه در نشست بن موقف بسیار ظالمانهیی در مقابل حزب اسلامی اتخاذ کرد. مسایل را مطلقاً قومی ساختند و خلاف منافع ملی افغانستان. بعد از آن وزیر داخلهی ایران شخصی بهنام «ناطق لاری» [موسوی لاری، وزیر کشور دولت خاتمی] جملهیی را گفتند که ما فهمیدیم ایران در حال معامله کردن بر سر حکمتیار است؛ گفت که اگر از طریق امیر حزب اسلامی، کلمهی شیطنت را استعمال کرد شیطنتی رخ دهد ما مانع میشویم. این برای ما سیگنال بسیار روشنی بود که حکومت آقای خاتمی با آمریکا بر سر رهبر حزب اسلامی افغانستان در حال معامله است. قبل از این که آنها به این عمل شوم خود برسند، امیر حزب اسلامی مخفیانه ایران را ترک کردند.
حکمتیار و نزدیکانش در حزب اسلامی به دلایل گفته شده البته دروغ می گویند ، گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی افغانستان در سال های بین ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۰ در تهران حضور داشت در یک خانه مجلل در منطقه نیاوران تهران آزادانه زندگی می کرد و توسط نیروی قدس سپاه پاسداران از وی حمایت و اسکورت می شد او آزادانه با مهاجرین افغان دیدار و گفت و گو داشت و حتی در بسیاری از اوقات در مسجدی به نام موسی بن جعفر در محله دیلمان شهر ری نماز جماعت امامت می کرد و برای مهاجران افغانستانی سخنرانی داشت ، ضمن آنکه اگر وی در ایران زندانی و یا در حصر بوده است چگونه است که توانسته به افغانستان بازگردد و کسی مانع اش نشود؟
گلبدین حکمتیار نیز خود ماه گذشته همه این شواهد را انکار و در گفت و گو با بی بی سی گفته است که وی در ایران پناهنده و یا مهاجر نبوده است، بلکه وی در این کشور زندان سیاسی بوده است و خلاف میلش مجبور به اقامت در ایران بوده است.
دلیل دیگر مبنی بر رد گفته های حکمتیار این است که او حتی در سال ۱۳۷۸ نامه ای هم به رهبر جمهوری اسلامی نوشت و تقاضا کرد که فرصت ارایه تفسیر قرآن مجید برای مردم افغانستان از طریق رادیو به وی داده شود که وی هم موافقت کرد و این اجازه به وی داده شد تا از طریق رادیو پشتو برون مرزی صدای جمهوری اسلامی ایران این کار را انجام دهد.
با توجه به این مسائل هیچ نشانه و شواهدی مبنی بر اینکه آقای حکمتیار تحت حصر و یا محدودیتی باشد دیده نمی شود وی ملاقات هایی هم با خبرنگاران و رسانه ها داشت و نظریات خود را نیز می نوشت و ارایه می کرد.
گفتنی است یک روز پس از اظهارات حکمتیار در بی بی سی یک مقام مسئول در سفارت ایران به اظهارات گلبدین حکمتیار مبنی بر اینکه وی مدتی را در ایران زندانی سیاسی بوده است، واکنش نشان داد.
هادی عامریان مسئول مطبوعاتی سفارت ایران در کابل یک روز بعد از سخنرانی گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی در باره خروج از ایران گفت که حکمتیار به جای قدردانی از مهمان نوازی ایران اظهاراتی علیه این کشور مطرح می کند و جمهوری اسلامی ایران در دوران جهاد ومقاومت مردم افغانستان از حرکت مردم و رهبران آنها حمایت می کرد. این حمایت متعاقب تحولات سال ۲۰۰۱ (۱۳۸۰) و استقرار شرایط جدید در این کشور، بر حمایت از دولت مرکزی در افغانستان ادامه یافت.
هادی عامریان، به خبرنگار ایرنا در کابل گفت بعد از سال ۲۰۰۱ میلادی جمهوری اسلامی ایران از تغییر شرایط ایجاد شده در افغانستان حمایت و مواضع کشورمان همسو با دولت در این کشور و در راستای حمایت از خواست مردم برای تغییر بود.
به هر روی آنچه مسلم است حکمتیار راه خود را از سپاه پاسداران و ایران جدا کرده است ، او اما بر خلاف مقتدی صدر که به جنگ و انکار گذشته خود نرفته است ، این گذشته و همکاری را هم انکار می کند و اگر چه همچنین بر سیاست ضد آمریکایی خود تاکید دارد و میگوید: «آمریکا در تحقق اهداف خود در افغانستان شکست خورده» اما حکمتیار آشکارا قصد دارد تا از دعوا ها بین ایران و عربستان استفاده کند تا با توجه به رابطه خوب عربستان با غرب و آمریکا سعودی ها پل ارتباطی بین وی و آنها باشند. چراکه حکمتیار در لیست سیاه غرب قرار دارد و حالا با جنگ با ایران و نزدیکی با عربستان می خواهد امتیاز بگیرد ، راهی که مقتدی صدر هم رفت .
در خاورمیانه ظاهرا راه آمریکا از ریاض می گذرد .