۱- چاله میدان
یاقوت حموی در کتاب خود المعجم البلدان به سال ۶۲۰هجری قمری تهران را قریهای از قراء ری میداند که اکثر آن زیر زمین ساخته شده و شامل دوازده محله است و اطراف آن باغهای زیادی است که به هم راه دارند. ذکریای قزوینی در کتاب آثارالبلاد (۶۷۴ هجری قمری) درباره تهران چنین مینویسد: "تهران شهری است زیرزمینی مانند لانه مورچه که اهالی آن به محض حمله دشمن در زیرزمینها مخفی میشدند". حمدالله مستوفی در کتاب نزهه القلوب خود به سال ۷۴۰ هجری قمری مینویسد: "تهران یکی از ییلاقات ری بوده و آب و هوایی گوارا و سالم دارد و دارای باغهای میوه فراوانی است و جمعیت زیادی هم داشته است". رونق تهران پس از حمله مغول به سبب مهاجرت اهالی ری به تهران بیشتر شد. بعدها پای جهانگردان نیز به این قسمت رسید و احتمالا اولین جهانگردی که به تهران سفر کرد "روی کونثالث دکلاویخو" نماینده هانری سوم پادشاه اسپانیا در دربار امیرتیمور بود که در سال ۸۰۶ هجری قمری به تهران آمد. "وی در سفرنامهاش از باغها و میوههای فراوان، آب زیاد و آب و هوای تهران نوشته است. "
شاه عباس صفوی رونق تهران را سبب شد. او به دلیل وجود آب فراوان و باغهای زیاد و شکارگاههای متنوع در این شهر اتراق میکرد. شاه عباس در سال ۹۶۱ هجری قمری دستور داد حصاری دور شهر بنا کنند که ۴ دروازه و ۱۱۴برج داشت (برابر با سورههای قرآن) و طول آن حدود شش هزار قدم بود. شاه عباس همچنین باغی به نام چهارباغ احداث کرد و در آن عمارتی برای اقامت موقتی خاندان سلطنت بناکرد. (مورخینی این اقدام را به شاه طهماسب نسبت دادهاند و نوشتهاند که او هنگامیکه از قزوین یایتخت آن زمان به زیارت شاه عبدالعظیم میرفت، آبادی طهران را دید و فرمان ساختن ۱۱۴ برج را داد که زیر هرکدام سورهای از قران نیز دفن شود. به اینترتیب حصار طهماسبی با چهار دروازه دولاب، شمیران، قزوین و شاه عبدالعظیم ایجاد شد. گودها و چالههای معروف تهران، گود زنبورک خانه، گود دروازه محمدی، گود فیل خانه، چاله میدان و چاله حصار نیز به دلیل خاک برداری برای ساختن برجها به وجود آمدند.
حدود تقریبی اولین حصار شهر تهران از جنوب به خیابان مولوی و حاج ابوالفتح، از سوی شرق به خیابان ری، از غرب به خیابان شاهپور (وحدت اسلامی) و از شمال به امیرکبیر و سپه (امام خمینی) محدود میشد و محوطه ارگ تهران در میانه شمالی شهر قرار داشت که با خندقی به دور حصار از بقیه شهر جدا میشد. محلههای عمده درون حصار شامل بازار، عودلاجان، سنگلج، ارگ، چالهمیدان و چالهحصار بود و محدوده درون حصار حدود ۴ کیلومتر مربع را در بر میگرفت. چالهها تا مدتها مکان امنی برای خلافکاران بود تا این که میدانی در آنجا احداث شد و به چالهمیدان معروف شد. این محله محدود به جنوب بازار چهلتن و امامزاده سید اسماعیل و میدان مالفروشها، میدان امینالسلطان، گمرک، خانیآباد، دروازه غار و پاقاپوق (میدان اعدام) بود.
نوشتهاند: " چاله میدان "با کوچههائی به پهنای شانه یک پهلوان، و کوچههای آشتی کنان و کوچه مردها (حسن کوچیکه، حسن زاپاتا، محسن سگ سیبیل، میتی قصاب، مَمَد خُله و... " یکی دیگر از مجلههای قدیم تهران است که پس از سه محله اصلی توسعه یافت. وجه تسمیه چاله میدان را خاک خوب این محل دانستهاند که از آن برای کورههای آجرپزی استفاده میکردند. چالهای بود که پهلوانان گود در آن زورآزمائی میکردند. نماهای هشتیدار این محله که سه دری و پنج دری داشتند، شهرهاند. زمانی "چال میدان" محلهای بود: با ۹ گُذر (گُذر سرپولک، امامزاده یحیی، دروازه دولاب، گذر حمام میرزا صالح و...)، و دوازده کوچه (کوچه صغیران، کوچه عربها، کوچه نصراللهخان نظام العلماء و...)، با باغها (باغ حسینقلیخان و...)، کاروانسراها (کاروانسرای گلشن شکن و...) و میدآنها (میدان حصیربافها و کاه فروشان و درویشها و مال فروش ها) و امامزاده یحیی و سید اسماعیل، و ۱۳۰ مسجد و ۱۰ تکیه (تکیه سرپولک، رضا قلی خان، لوطی علیخان و...) و آب انبار میرزاموسی وزیر، و ۹ قراولخانه و یخچالها وحمامها (حمام میرزا صالح و قنبر و گلشن) و دروازه خراسان و شاهزاده عبدالعظیم و..."
در گذشته اکثرافرادی که درمحله چالهمیدان کارو زندگی میکردند، عموماً با الفاظ رکیک با یکدیگر صحبت و برخورد میکردند، از این روی، این طرز صحبت با عنوان "ادبیات چالهمیدانی"، در میان مردم تهران، جا افتاد.
۲- طویله سلطنتی
"طویله سلطنتی" محل کار بخشی از لوطیها و نا لوطیها (پنطیها) در دوره قاجار بود. "واقعه میدان توپخانه به دست افراد همین طویله بوجود آمد. پس از به توپ بستن مجلس در دوره استبداد صغیر، این عناصر شریر از هیچگونه هرزگی و بیناموسی و تعدی به دکان و مال مردم فروگذار نکردند و درمقابل از مراحم مخصوص شاهانه بهرهمند شدند و بعنوان پاداش و انعام هر از چندی پول عرق به جیب آنها ریخته میشد". "هزارها نفر درشکه چی، کالسکه چی، جلودار، شاطر، مهتر، میرآخور، قاطرچی، شتربان و گاریچی" در طویله سلطنتی مشغول به کار بودند. شاطرباشی که ریاست چند صد نفر شاطر را عهده دار بود از اجزای طویله شاهی بود و یکی از ارکان دولت محسوب میشد. طویله سلطنتی در دوره استبداد چندین هزارسالۀ ایران یکی از دستگاههای مهم درجه اول دولتی بود، چنانچه هنوز در اصفهان طالار طویله که در حقیقت یک قصر مجللی است از آثار باستانی محسوب میشود... سیاحان اروپائی و مورخین دوره صفویه من جمله شاردن داستانها از اهمیت و وسعت طالار طویله نوشتهاند... ریاست طویله سلطنتی را یکی از امرای بزرگ یا یکی از سرداران نامیعهدهدار بود و چند نفر از شخصیتهای مهم گرداننده قسمتهای مختلف آن بودند... یکی از مستوفیان درجۀ اول عهده دار محاسبات کل اصطبل همایونی بود و سی چهل نفر مستوفی و محاسب و منشی در تحت امرش انجام وظیفه میکردند... صدها اسب عربی ممتاز و عدۀ زیادی قاطر و شتر... اشیای نفیس و ممتاز از قبیل زین و برگهای گلابتون و مروارید دوزی شده و صدها یراق طلا و نقرۀ اسبهای سواری و یراقهای طلا نشان اسبهای کالسکههای مخصوص و رکابهای جواهر نشان و غاشیههای مروارید دوز و... اطاقهای مخصوص طویله با بهترین فرشها و مبلها مزین شده بود... محمد علیشاه بعد از قزاقخانه علاقه مخصوص به طویلۀ سلطنتی داشت. اعضای طویلهی محمد علیشاهی که با وجود خالی بودن خزانه جیره و مواجب به موقع دریافت میکردند و از مراحم شاهانه راضی بودند... از رذلترین و پستترین و پرروترین مردم تهران بودند و مردم هر وقت میخواستند کسی را تحقیر کنند میگفتند اخلاق مهتر و جلودارها را دارد، و از حامیان سرسخت و حافظین تخت و تاج پادشاه مستبد بودند... در دفاع از سلطنت محمد علیشاهی "طویله سلطنتی مبدل به یک دژ محکم شد که در آن در حدود دو هزار نفر افراد مسلح متمرکز شدند و یک دسته گارد سلطنتی و عدهای سرباز ممقانی هم ضمیمه آنان گردید..."
اکثر افرادی که در طویله سلطنتی کار میکردند، عموماً با الفاظ لوطیها و نالوطیها و گاه رکیک با یکدیگر صحبت و برخورد میکردند. از این روی، این طرز صحبت با عنوان "ادبیات طویله سلطنتی "در میان مردم تهران، جا افتاد.
۳- مجلس شورای اسلامی
اشکانیان مجلس بزرگان واشراف بر پا کردند، و حکومت اسلامی مجلس اراذل و اوباش، و جاهلها و لاتهای معمم و کت و شلواری بنیان گذاشت. تاریخ این حد تباهی و فروکاستن تجربه نکرده است.
اگر اشکانیان میپنداشتند روزگاری جای مجلس مهستان یا مجلس بزرگان و اشراف را مجلس شورای اسلامی خواهد گرفت، قید بر پا کردن چنین روش ومنشی میزدند و عطایاش به لقایاش میبخشیدند. اصلن چرا راه دور برویم، حتی " مصلحت خانه" یا " مجلس مشورت " و "مجلس وکلای تجار" ناصر الدین شاه نیز با مجلس وحوش اسلامی تفاوت کیفی داشت چه رسد به مجلسی که فرمان تشکیلاش حدود صد سال قبل در روزهای انقلاب مشروطه صادر شد. آن روزها هر گز تصور نمیشد روزگاری مجلس مشروطه تجمع نوعی اراذل و اوباش اسلامی، و یا به قول احمد کسروی "استرداران و شترداران نتراشیده دژآگاه و اوباشان سنگلج و چاله میدان و...که به مجلس و مجلسیان حمله میکردند و یا چاقو کشان و قمه کشان و.. کلاه نمدیهای محلات و اشراری" که شعار ضد مجلس مشروطه میدادند، از آب در آید.
نه فقط در رابطه با مجالس ایران، که برای تاریخ پارلمانتاریسم، مجلس شورای اسلامی، تجربهی فاجعه ای شرم آور و ننگین است.
عربده کشیهای " لتوت و لشوش الدوله ها"ی حزب الله، که نخستین عربده کشی این جماعت نبود و آخرین نخواهد بود، بازتاب تفکر و روشی ست که پس از حمله اعراب به ایران برای قرنها فاتحهی چیزی به نام مجلس را خواند. همان تفکر و روش امروز به کلام و رفتار نعره کشان و قداره بندان مجلس اسلامی بدل شده است.
مجلس ارتجاع، که به حق و به درستی رکن اصلی قوه مقننه نظام جمهوری اسلامی است، ازصحنه سینه زنی و شعارِ رئیس مجلس " اعدام باید گردد " تا نمایش ادبیات و رفتار "چاله میدانی" و " طویله سلطنتی" بوده است.
اکثرنمایندگان مجلس شورای اسلامی، با الفاظ اراذل و اوباش و جاهلها و لاتهای متدین با یکدیگر صحبت و رفتار میکنند. از این روی، این طرز صحبت و رفتار با عنوان "ادبیات و رفتار مجلس شورای اسلامی "در میان مردم ایران جا خواهد افتاد!
****
شباهتهای تاریخی" چاله میدان" و " طویله سلطنتی" و " مجلس شورای اسلامی" شباهتهای ناگزیری ست که بخشی از شناسنامه و کارنامه حکومت اسلامی را رقم زده است.
****
منابع و برای مطالعه:
۱-جعفر شهری، گوشهای از تاریخ اجتماعی تهران قدیم، انتشارات امیرکبیر، سال ۱۳۵۷/ جعفرشهری، طهران قدیم، چاپ چهارم، انتشارات معین، ۱۳۸۳
۲- ناصر نجمی، دارالخلافه تهران در یکصد سال پیش چاپ اول، انتشارات ارغوان، ۱۳۶۸ / ناصر، نجمی، تهران قدیم، چاپ پنجم، انتشارات مازاد،، ۱۳۷۵
۳- مسعود نوربخش، تهران به روایت تاریخ، چاپ اول، نشر علم، ۱۳۸۱
۴- عبدالله انوار، کتاب تهران، جلد سوم، مقالۀ غرب خیابان لالهزار، انتشارات روشنگران، ۱۳۷۰
۵- ناصر تکمیل همایون، تاریخ اجتماعی و فرهنگی تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، ۱۳۷۷
۶- امیرحسین ذاکرزاده، سرگذشت طهران، گزیدهای از آداب و رسوم مردم طهران، تهران، ۱۳۷۳
۷- مهدی ملک زاده، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، ۷ جلد، انتشارات علمی، ۱۳۶۳