مجتبی واحدی - دیدگاه نو
حسن روحانی روز چهاردهم اسفند نود و هفت در جمع مردم رشت گفته است :" به رهبر معظم انقلاب گفتم در این مرحله نیاز به یک فرمانده داریم تا همه مردم و ارکان نظام با یک فرماندهی واحد دشمن را شکست دهند و پیشنهاد دادم که ایشان به عنوان رهبر نظام، فرماندهی جنگ اقتصادی را برعهده بگیرند و همه مسئولین و قوای کشور در خدمت ایشان باشند تا مسیر و راه را آنگونه که ایشان هدایت میکنند، ادامه دهیم.مقام معظم رهبری گفتند الان شرایط جنگ است و نیاز به فرمانده این جنگ داریم که باید فرمانده آن رئیس جمهور باشد".
در یادداشت قبلی - خدمت یا خیانت روحانی - تلاش برای تبرئه رهبر از مسئولیتها و پیامد دخالت های خودخواهانه را بزرگترین خیانت روحانی به ایران و ایرانیان دانستم. اکنون به نظر میرسد تخریب وجهه روحانی در میان مردم به حدی رسیده که رهبر به شوخی با او و حتی دست انداختن او روی آورده است. نمیدانم گفتگوی رهبر با روحانی و اعطای درجه افتخاری " فرماندهی جنگ اقتصادی به رئیس جمهور" دقیقا چه زمانی انجام شده است. اما به نظر میرسد این موضوع در ماههای اخیر بوده که وضعیت اقتصادی کشور با بحران بیسابقه مواجه شده است. اینکه اصولا سهم دولت - و حتی مجلس- از تصمیمسازیهای اقتصادی چقدر است و رئیس جمهور بر چند در صد از اقتصاد کشور اشراف دارد موضوعی است که تشخیص آن حتی برای کم اطلاع ترین آحاد ملت ایران، سخت نیست. اما اشاره به چند نمونه از اظهارات روحانی، نشان خواهد داد او شخصا از به تمسخر گرفته شدن توسط رهبر، استقبال میکند.
روز اول تیرماه نود و شش، روحانی در ضیافت افطار با گروهی دستچین شده ، که " فعالان اقتصادی " نامیده میشدند چنین گفت: " اقتصاد را به دولتی دادیم که هم تفنگ دارد و هم رسانه را در اختیار دارد و همه چیزی دارد و کسی جرأت ندارد با آنها رقابت کند". این گلایه ظاهرا راه به جایی نبرد تا جایی که روحانی بیست ماه پس از آن گلایه، نه در مقام فرمانده جنگ اقتصادی بلکه همچون یکواعظ ، از نیروهای مسلح خواست اقتصاد را رها کنند و به مردم بدهند. ( ششم اسفند نود و هفت - دیدار رئیس جمهور با مدیران وزارت رفاه و تعاون).
روحانی با علنی کردن تعارف تمسخر آمیز رهبر به خود، این راه را برای رهبر و تریبون های وابسته به او باز کرد که در آینده ، ناتوانی و بی کفایتی دولت و رئیس جمهور را عامل مشکلات معرفی کنند. در حالی که هنوز ، این فرمانده بی تفنگ ناچار است برای آزاد سازی اقتصاد، به دولت تفنگدار التماس کند، هنوز هیچ مقام دولتی حق بررسی عملکرد نهادهای اقتصادی وابسته به رهبر از جمله ستاد اجرایی با بیش از یکصد میلیارد دلار ثروت را ندارد، هنوز آستان قدس از دادن مالیات خودداری می کند و...
تحریمهای اقتصادی خارجی و فساد روز افزون اقتصادی در داخل، شرایطی برای فرمانده اسمی جنگ اقتصادی ایجاد کرده که او برای تامین یک دلار باید خود را به آب و آتش بزند. در همین حال، رهبر با یک دستخط ، دستور انتقال میلیاردها دلار از صندوق توسعه ملی به نهادهای سرکوبگر و دروغ پرداز را صادر می کند. روحانی در تریبون عمومی، باد در غبغب می اندازد و خود را فرمانده جنگ اقتصادی معرفی می کند در حالی که رهبر با اظهارات خود و زیر دستان رهبر با اقدامات خویش، موجب افزایش فشار اقتصادی بر کشور می شوند. رهبر برای تمسخر روحانی ، او را فرمانده جنگ اقتصادی می نامد اما برای تفاهم اقتصادی و انتقال میلیارد ها دلار پول به سوریه، جلسه با بشار اسد را بدونحضور مقامات دولتی برگزار می کند. سهل است حتی خبر سفر را تا قبل از ورود اسد به ایران، از روحانی و همکارانش مخفی نگه میدارد.
حسن روحانی، سالها در کنار هاشمی رفسنجانی ، عالیترین مراتب نظامی را به عهده داشته و از حدود اختیارات فرماندهی جنگ با خبر است. در جنگ، حتی دستورات و مجازات های قضایی با هماهنگی فرمانده انجام می شود . اما در ماههای اخیر چند اعدام و دهها دستگیری به بهانه فساد اقتصادی صورت گرفته که اغلب آنها بیش از آنکه موجب بازدارندگی از فساد اقتصادی شود هراس افکنی در میان فعالان اقتصادی را به دنبال داشته است. روحانی خود را فرمانده جنگ اقتصادی میداند در حالی که برخی سرمایهداران که به دعوت دولت روحانی به کشور بازگشته بودند همچنان در زندان هستند. فرمانده جنگ اقتصادی از چند روز دیگر ناچار است مراقب اقداماتی باشد که رئیس جدید قوه قضائیه انجام خواهد داد؛ همان کسی که پس از انتخابات ریاست جمهوری سال نود و شش، هیچگاه روحانی را به عنوان رئیس جمهور به رسمیت نشناخته و حتی در سفرهای استانی روحانی به خراسان حاضر به ملاقات با او نشده است.
نمی دانم روحانی نمی داند یا به مردم دروغ می گوید. او چگونه می خواهد جنگ اقتصادی با دشمن را فرماندهی کند در حالی که در رسانههای نزدیک به رهبر، از او به عنوان جاسوس انگلیس و امریکا نام برده میشود؟ رهبر برای انتقال مسئولیت ناکامی های اقتصادی، فرماندهی صوری جنگ اقتصادی را به روحانی داده اما نزدیک ترین یاران رهبر در برابر خواسته این فرمانده قلابی یعنی تصویب لوایح چهار گانه مبارزه با پولشویی ایستاده اند و به صورت علنی، رئیس جمهور را بخاطر اصرار بر تصویب این لوایح، شماتت میکنند.
به لیست بالا، موارد متعدد دیگر میتوان افزود. اما حتی بدون افزودن بر این لیست نیز میتوان ادعا کرد اعطای فرماندهی جنگ اقتصادی به رئیس جمهور، اگر تمسخر قطعی نباشد شوخی بسیار سخیف رهبرِ همه کاره با رئیس جمهوری است که حتی شاید دیگر تدارکاتچی هم نباشد. بر همین اساس ، اعلام علنی این موضوع توسط روحانی، فریب مردم برای تبرئه رهبر از مسئولیت ها و دخالتهای غیر قانونی و در خوش بینانه ترین حالت ، نشانه ای از کم هوشی روحانی و طمع او برای حفظ جایگاه حکومتی به هر قیمت است.